۱۴۰۳ تیر ۲۳, شنبه

گِل خشک شده

 


 این گِل خشک شده، ۳۸ سال عمر دارد؛ اسم‌ام را وقتی هنوز خیس بود، حک کرده بودم روی‌اش؛ بازی مورد علاقه‌ام بود؛ شوق جاودانگی و یاد؟!
این و چندتای دیگر را هنوز دارم.
بخشی از من در قالبش خشک شده برای سالها؛ تا کی بشکند و بریزد و به خاک برگردد. 


در همه این سال‌ها، در کنار همه یادگاری‌ها، از پی خود کشانده‌ام‌اش.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر