این گِل خشک شده، ۳۸ سال عمر دارد؛ اسمام را وقتی هنوز خیس بود، حک کرده بودم رویاش؛ بازی مورد علاقهام بود؛ شوق جاودانگی و یاد؟!
این و چندتای دیگر را هنوز دارم.
بخشی از من در قالبش خشک شده برای سالها؛ تا کی بشکند و بریزد و به خاک برگردد.
در همه این سالها، در کنار همه یادگاریها، از پی خود کشاندهاماش.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر