هر دو طرف اشتباه کردند؛ هم آن هایی که گفتند باید اخراجی های سه تحریم شود، تا حال یک کارگردان دولتی گرفته شود و وقتی تحریم نشد، نوشتند: "خلایق هر چه لایق"، و هم آن هایی که وقتی اخراجی های سه فروش میلیاردی کرد گفتند و نوشتند که مردم به رغم خواست بدخواهان و دشمنان، به دیدن یک فیلم ارزشی رفتند! مردم خنده و لودگی می خواستند، رقص و دیدن کپی شوهای لس آنجلسی و عبور از خط قرمزهای سی ساله در سینمای جمهوری اسلامی و لختی دوری از غصه های زندگی، و ده نمکی و دوستانش میلیاردر شدند! اگر می خواستند که "پایان نامه" هم فروش کند، باید همین راه را می رفتند؛ جایزه، ماشین و سکه دادن، توزیع نیم بها و رایگان بلیت چیزی نبود که یک فیلم سفارشی بتواند با آن ها مردم را به سینما بکشاند تا آن جا یک فیلم سفارشی به مردم از حوادث بعد از انتخابات بگوید؛ تازه شاید ملت خوشش بیاید و باور کند، شاید هم نه! ... کسی مردم را به تحریم "پایان نامه" نخوانده بود؛ ولی فیلم عملا تحریم شد؛ با همه جوایزی که تماشایش داشت ... مردم را نشناخته اند، نشناخته ایم
*
.
خیلی سخت است دست اندرکاران و بازیگران پایان نامه را دوست داشتن، بخشیدن و فراموش کردن شان ...
.
.
فاطمه در فیس بوک نوشته:
پاسخحذف"واقعا براي تك تك بازيگران اين دست فيلم ها متاسفم كه نه براي داشتن اعتقاد يا نگرشي خاص كه فقط براي قراردادهاي ميليوني چنين فيلم ها و نقش هاي خاصي كه هر بازيگري حاضر به قبولش نيست تن به اين ذلت ميدن و از چشم مردم ميفتن . اينها دقيقا مصداق بارز حرب باد هستن .. بهتر است بگوييم حزب پول"
hosein amini در فیس بوک نوشته:
پاسخحذف"ملت برای دیدن چندتا دلقک سینما و رقص و آوازش رفتند و هیچکدام هم به سیاسی بودن فیلم اهمیتی ندادند حتی تو دلشون بعد هر خنده ای به پیام سیاسی اون هم فحش دادند و رفتند ...... "
leila S در گودر نوشته:
پاسخحذف"به هر حال به نظر من آدم باید یه کم واسه خودش ارزش قائل باشه
من فیلمی که دهنمکی ساخته باشه نمیرم
چه طنز باشه چه رمانتیک
فردا اگه (...) یه صندوق قرض الحسنه زد وام می داد همه پاشیم بریم وام بگیریم دیگه! بگیم مردم نیاز مالی دارن! پول می خوان
بالاخره آدم اعتراضشو می خواد نشون بده یه کم از خودش مایه می ذاره"
لیلا ! من فکر می کنم از قضا مردمی که رفتند و فیلم را دیدند یه جورایی خیلی برای خودشون ارزش قائل بودن! نخواستن لذت دو ساعت خنده خودشون را با هیچ چیز دیگه ای عوض کنن
پاسخحذفleila S در گودر نوشته:
پاسخحذفمن مشکلی ندارم که مردم رفتن دیدن! اصلا یکی بگه من دوس دارم بخندم (من که فیلم رو ندیدم ولی یه تیکه هایی از اخراجی های یک رو دیدم و به نظرم سخیف بود و نمی خوام بحث کنم که مسخره کردن اتفاقی که تو انتخابات افتاده چه خنده ای می تونه داشته باشه! و دارم کلن در مورد اخراجی ها و دهنمکی صحبت می کنم!) اما دیگه این توجیه کردن ها رو نداره که آقا جان مردم خنده احتیاج دارن و فلان و بیسار! دقیقا همونی که گفتی اگر حاضر نیستم لذت دو ساعته خنده / یا وامی که می تونم مثلا باهاش ماشین بخرم رو با منزلت اجتماعی (اسمیه که من دارم روش می ذارم شاید غلط باشه) عوض کنم، نیام توجیه کنم که نه آقا من مخالف هستم اما این یه بحث دیگه ایه!
وب نویس در گودر نوشته:
پاسخحذف" برو بینیم بابا. شما از آزادی بیان و دموکراسی و جامعه باز اطلاعاتی فقط افه ش رو دارید! با یه نگاه کوچولو روحیه دیکتاتور مآبتون مشخصه"
وب نویس! از این مطلب چه طور همچی برداشتی کردی ... از قضا من دارم می گم که این مردم بودن که تصمیم گرفتن
پاسخحذفمحمد آقا سلام
پاسخحذفاز نوشته های شما وبچه هایی که نوشتند انتقادی دارم.سینما محصول دو یا سه سال اخیر نیست.که ما برای بازیگرانش فریاد زنده باد ،مردباد (مقطعی) سر بدهیم. یا دوستشان داشته باشیم. یا به خاطر یک فیلم از آنها بدمان بیاید.آنها بازیگرند.نه ابزارهای سیاسی .خیلی مملکت که نرمال نیست.اگر بازی نکنند به یک باره جَوی به راه می افتد که اصلا دیگر نتوانند بازی کنند.آن وقت هرمقدارهم من وامثال من دوسش داشته باشند برایش آب و نان نمیشود.
دوم مخالفت در هیچ جا کاری از پیش نمی برد.غالب نظرات مخالفت با این نوع کارها است.بهتر است انتقاد شود آن هم با زبان هنر صورت بگیرد.یکی از امید های مهندس موسوی هم این گونه بود و رویش تاکید داشت.
سوم پیشنهاد میکنم مجله تجربه آخرین شمارش پرونده ویژه جدایی نادر وسیمین – و اخراجی ها را بخوانید.
سعید عقیقی – عباس عبدی – محمد علی ابطحی- احمد میر احسان- مهرزاد دانش – جواد طوسی- محمود گبرلو -حسین مهکام – احمد طالبی نژاد
نویسندگانی هستند که از خجالتش درآمده اند و خوب نقد وبررسی انجام شده. از صفحه 136 الی 156
موافقم که ما حق نداریم برای مردم تعیین تکلیف کنیم اما می تونیم امیدوار باشیم مردم یم روز به هر قیمتی حاضر به خندیدن نباشند. متأسفانه یا خوشبختانه سینما ها پر شده اند از فیلم هایی که فقط مردم را با لودگی می خندانند پس شاید نیازی نبود به هر قیمتی خندید.
پاسخحذفبازیگرای این فیلم تو خواب هم نمی دیدند فیلم به یه همچین روزی برسه. هنرمند باید کنار مردمش بمونه
وبلاگ شمارو مدتهاست كه ميخونم و با اين مناظره وبلاگي اخير و جوابهاي منطقي شما بيشتر بهش علاقمند شدم. لينك شمارو هم گذاشتم تو وبلاگم.
پاسخحذفکسی برای مردم تعیین تکلیف نکرده، فقط از این کارشون انتقاد شده. این ربطی به دموکراسی نداره و دموکراسی به این معنی نیست که هیچ کس از کار دیگری ایراد نگیره و هر کسی هر کار لااقل به ظاهر اشتباهی کرد بهش آفرین بگیم...
پاسخحذفجناب ناشناس:
اگر هنرمندان ابزار سیاسی نیستند پس نباید در فیلمی تا این حد سیاسی بازی کنند. وقتی بازیگری در فیلمی بازی میکنه، یعنی کلیت محتوای اون رو قبول داره. یعنی این بازیگران یا کلیت محتوای «پایان نامه» را قبول کردند (که در اینصورت بسی جای تاسف است)، یا به خاطر پول و امرار معاش این بازی را پذیرفته اند، که این عین بی شرفی است؛ یعنی برای پول درآوردن تن به هر کاری دادن. فکر نمی کنم این بازیگران، مثل ژان وال ژان تا این حد به گرسنگی رسیده باشند.
خواهش میکنم با شعارهایی مثل «بازیگر سینما بودن» و «سیاسی نبودن» اشتباهات دیگران را تبرئه نکنید!
سلام
پاسخحذفمن علی نیکبختم.
حقیقتا انقدر تند نه می تونم بنویسم.نه جواب بدم.
من جشنواره امسال ۲فیلم را هرطوری بود دیدم.(گذارش یک جشن - خیابان های آرام) و از اینکه در سال ۸۹-90 چهار فیلم
اخراجی ها ۳- پایان نامه و ۲فیلم بالا با هم نمایش داده شد. خوشحالم
آیندگان کسی نخواهد گفت طرف مقابل امکان ساخت نداشته.
تمامی امکانات حتی بازیگر ها هم در اختیار بودند.کاملا حق و ناحق نمایان است و این جای بسی خوشحالی است.
من به نوبه خودم از این بازیگرها تشکر میکنم. جای هیچ اما و اگری باقی نگذاشتن.
آقا مسعود ببخشید نظر دادم بی احترامی نکردم.
بازهم اگر بد بود معذرت میخواهم.
علی آقا! اصلا درستش به نظر میاد حرف شما باشه، که خب اینا بازیگرن. تو یادداشت "صدای پای کبوتر" هم نوشتم اینو. منم نوشتم کار سختیه که اینا رو فراموش کنیم. سختیش هم اینه که من نوعی نمی دونم کارشون واقعا حرفه ای بوده؟ این کافیه؟ نباید یه جایی برای حق و باطل باز کنن؟ خب اینطوری فاحشه ها هم پاکیزه اند که! پول و همین. ببین همین ها رو دارم با تردید می نویسم؛ یعنی یقین ندارم
پاسخحذفآقای "هواپیمای سقوط کرده"! خوشحالم از آشناییتون
پاسخحذفچـُغـاد در گودر نوشته:
پاسخحذف" یک نکته دیگر را باید در نظر داشت:ده نمکی سومین فیلمش بود که هر دوتای قبلی نیز پر فروش بود/حامیان ده نمکی (سپاه بسیج...)به لحاظ اجتماعی دارای نیروهایی بودند که بتوان آنها را تشویق نمود تا فیلم را ببینند(تشویق به اشکال مختلف)؟/پایگاه اجتماعی شخصی چون ده نمکی و هم مسلکی هایش را نیز نباید از قلم انداخت "
چغاد جان ... درسته ولی در اقلیت ان اینا ... اگه می تونستن برای پایان نامه برنامه فروش می ریختن ... چون اگه فروش می کرد رد خور نداشت این ادعاشون که دیدین مردم ما رو و هنر ما و حرف ما رو تایید می کنن ولی فیلم های ده نمکی با دوپینگ برداشتن برخی خط قرمزها فروش کرده، با اشباع لودگی
پاسخحذفچـُغـاد دوباره در گودر نوشته:
پاسخحذف" این شکستن خط قرمزها (آن همبه لحاظ کلامی )نکته ای درست است.متاسفانه پایان نامه را ندیدم که با معیار خط شکنی بتوان آن را با اخراجیها مقایسه کرد(هر چند اخراجیهای 3 را نیز ندیدم)؟"
Ghazall در فیس بوک نوشته:
پاسخحذف" یه عده میشن هنرمند مردمی..عده ای هم میشن بازیگر دولتی.عده اول تو دلها میمونن تا دنیا دنیاست..عده دوم از یاد ها میرن تا دولت بعدی"
من خیلی تمرین کردم که باور کنم خب اینا بازیگرن، به نان و پول محتاج اند. شاید حق انتخاب نداشتن اصلا ... ولی واقعا سخته. یه جاهایی شرف در خونه آدمو میزنه کاش آدم شرمنده شرف نشه
پاسخحذفاتفاقا عرصه هنر جایی هست که در چالش با انحطاط در پیچیده ترین نوعش هست.. هنرمند کسی هست که این و تشخیص بده.. و واقعا کسانی مثل لیلا اوتادی را اصلا نمی تونم هنرمند بدونم.. بیشتر میشه گفت تجارت.. حالا نمیگم تجارت چی
پاسخحذفجناب نیکبخت
پاسخحذفشما هیچ بیاحترامی نکردید. اگه لحن بنده بد بود، خیلی ببخشید.
در مورد برابربودن شرایط ساخت دو فیلم تا حدی با نظر شما موافقم. اما بازی در هر فیلمی، به بهانه بازیگربودن رو نمیتونم بپذیرم که کاملاً مغایر با اخلاق هنرمندی هست.