الف) با وجود آن که روایتی معتبر در نکوهش دویدن مردم پشت سر مرکب خلیفه برای مشایعت، از امام علی علیه السلام از جمله در خود نهج البلاغه آمده و در کتاب "داستان راستان" شهید مطهری هم تکرار شده، ولی این مساله در سفرهای استانی مقامات کشور نه تنها مورد توجه قرار نمی گیرد بلکه رسانه ها دویدن مردم پشت اتومیبل مقامات را به عنوان یک ارزش بارها و بارها بازتاب می دهند (+)
ب) بارها شاهد بوده ایم که در آستانه سفر استانی مقامات، مدیران عالی استان هایِ مقصد، برای پر کردن خیابان ها به هر ترفند درست و نادرستی دست می زنند؛ از صدور بخشنامه برای کشاندن بچه مدرسه ای ها و کارگران و کارمندان و سربازها به خیابان ها گرفته تا عبور دادن مقامات از خیابان های پرتردد. این شیوه یک خودفریبی است که نه تنها نمی تواند به محبوبیت مقام مورد استقبال تعبیر شود، که می تواند یک اقدام ضد تبلیغی باشد چون خود مردم در بطن ماجرا از پشت پرده، از بخشنامه ها و دستورات سازمانی، کم و بیش خبردار می شوند و این ترفندها را به همه استقبال ها در همه استان ها تعمیم می دهند
ج) به طور کاملا واضحی در برخی موارد منظور استقبال کنندگان لزوما ابراز حمایت و خوشامدگویی نیست؛ بلکه طرح درخواست های موردی است. توجه به دست نوشته ها و پلاکاردهایی که مردم در دست می گیرند و در آن ها از بیکاری گرفته تا بیماری خود را می نویسند، این ادعا را تایید می کند
د) در حالی که صندوق های رأی یک عرصه معتبرتر برای سنجش مقبولیت مقامات است و می تواند کف خیابان ها را از چنین ماموریت هایی معاف کند؛ با این حال به دلیل اصرار نظام برای به نمایش گذاشتن استقبال عمومی از مقامات به رغم وجود برخی معایب آشکار و پنهان آن، منطقی است تا شیوه های بهتری برای نمایش استقبال عمومی مردم از مقامات بررسی و به مورد اجرا گذاشته شود که طی آن سیستم حمل و نقل سطح وسیعی از شهر و زندگی عادی مردم مختل نشود، حضور در مراسم کاملا داوطلبانه باشد و مردم بتوانند به نحو شایسته، بی مشقت و عزتمندانه ای با مقام مهمان استان خود ارتباط بگیرند.
ب) بارها شاهد بوده ایم که در آستانه سفر استانی مقامات، مدیران عالی استان هایِ مقصد، برای پر کردن خیابان ها به هر ترفند درست و نادرستی دست می زنند؛ از صدور بخشنامه برای کشاندن بچه مدرسه ای ها و کارگران و کارمندان و سربازها به خیابان ها گرفته تا عبور دادن مقامات از خیابان های پرتردد. این شیوه یک خودفریبی است که نه تنها نمی تواند به محبوبیت مقام مورد استقبال تعبیر شود، که می تواند یک اقدام ضد تبلیغی باشد چون خود مردم در بطن ماجرا از پشت پرده، از بخشنامه ها و دستورات سازمانی، کم و بیش خبردار می شوند و این ترفندها را به همه استقبال ها در همه استان ها تعمیم می دهند
ج) به طور کاملا واضحی در برخی موارد منظور استقبال کنندگان لزوما ابراز حمایت و خوشامدگویی نیست؛ بلکه طرح درخواست های موردی است. توجه به دست نوشته ها و پلاکاردهایی که مردم در دست می گیرند و در آن ها از بیکاری گرفته تا بیماری خود را می نویسند، این ادعا را تایید می کند
د) در حالی که صندوق های رأی یک عرصه معتبرتر برای سنجش مقبولیت مقامات است و می تواند کف خیابان ها را از چنین ماموریت هایی معاف کند؛ با این حال به دلیل اصرار نظام برای به نمایش گذاشتن استقبال عمومی از مقامات به رغم وجود برخی معایب آشکار و پنهان آن، منطقی است تا شیوه های بهتری برای نمایش استقبال عمومی مردم از مقامات بررسی و به مورد اجرا گذاشته شود که طی آن سیستم حمل و نقل سطح وسیعی از شهر و زندگی عادی مردم مختل نشود، حضور در مراسم کاملا داوطلبانه باشد و مردم بتوانند به نحو شایسته، بی مشقت و عزتمندانه ای با مقام مهمان استان خود ارتباط بگیرند.
*
وقتي حضرت علي عليه‌السلام براي رفتن به صفّين به شهر انبار رسيد ديد که مردم شهر تا ایشان را ديدند از اسب‌ها پياده شده و در پيش روي آن حضرت شروع به دويدن کردند. حضرت علي عليه‌السلام علّت را پرسيد. گفتند: "يک رسم محلّي است که پادشاهان خود را اينگونه احترام مي‌کرديم". امام علي عليه‌السلام ناراحت شد و فرمود: "و الله ما ينتفع بهذا امراوکم! و انّکم لتشقّون علي انفسکم في دنياکم و تشقون به في آخرتکم و ما اخسر المشقّة وراءها العقاب، و اربح الدّعة معها الامان من النّار" / "به خدا سوگند که اميران شما از اين کار سودي نبردند! و شما در دنيا با آن خود را به زحمت مي‌افکنيد و در آخرت دچار رنج و زحمت مي‌گرديد و چه زيانبار است رنجي که عذاب در پي آن باشد، و چه سودمند است آسايشي که با آن امان از آتش جهنّم باشد" / حکمت 37، نهج‌البلاغه، معجم‌المفهرس
سلام
پاسخحذفاحسنت بر شما بابت این مطلب. متاسفانه صدا و سیمای دولتی هم خیلی تاکید بر این جمعیتهای استقبال کننده مخصوصا در مورد اول شخص مملکت دارد بعد ادعای شیعه بودن و پیروی از حضرت علی بودنشان هم گوش فلک را کر کرده است.
در کشورهای دیگه هم رییس جمهورها تو خیابون راه می افتند بین مردم
پاسخحذفمن هم موافق سفرهای استانی هستم ولی واقعا مردم خیلی اذیت می شن
پاسخحذفعزيز من كه شما اين همه دارين دم از موسوي و امثالهم ميزنين مردم تا حالا رييس جمهوري به دلسوزي اين نيروي خدوم نديده و نخواهند ديد. تا حالا كدوم يكي از رييس جمهورا اينقد خودشو مخلص مردم ميدونه؟؟اگه ميبيني كه يه زره كم بوده استقبال كه اينجور هم نبوده به خاطر بي خبري مردم بوده. نيست مثه دوره خاتمي كه 1 ماه قبل تو بوق و كرنا مي انداختن كه كي داره مياد با وجود اين همه اطلاع رساني كم باز هم حضور گرمي بود. شما و امثال شماها هيچ وقت درد آدماي بي مرفه جامعه رو ندونستين و از اينكه ميبينين توجه زيادي به قشر پايين جامعه ميشه نميدونين با كدوم آب سوزشتونو التيام ببخشين.فك ميكنين كه با تهيه اين عكس ها ميتونين چهره يك انسان مردمي رو خراب كنين؟؟ نه عزيزم مطمئن باشين هيچ وقت نميتونين تا وقتي يكي خالصانه بخواد با مردم كار كنه تو دل مردم هم خواهد رفت.در ضمن 4 تا مدرسه در همسايگي ما هيچ كدوم تعطيل نكردن. و اين نامه هم در حد يك دعوت بود نه اجبار. تو چرا وقتي ميخواي مراسمي داشته باشي فاميلاتو دعوت ميكني؟؟؟ بعد وقتي دعوت كردي پذيرايي نميكني ازشون؟؟ عزيزم اين حرفا ديگه قديمي شده اوني كه درد داره ميفهمه كه دكتر چقد آدم مخلصيه. و تا حالا هم با وجود اين همه تحريم پيشرفت چشم گيري داشته كه اگه موسوي ميومد روز به روز خوار تر ميشديم. اميدوارم كه چشمانتون رو باز كنين. مشكلات همه جا هست.
پاسخحذفمحمد جان سه روز نه يك ماه. با وجود تبليغات كم اين همه جمعيت اومده. تا عصر روزي كه دكتر مي خواست بياد تو شهرستان ها مردم عادي خبر نداشتند شما ميبينين ما هم ميبينيم شما با چشم بد بيني ميبيني. وقتي كشوري بخواد خودشو از سلطه زورگويان جدا كنه معلومه كه بايد تو تحريم باشه. اتفاقاً بهترين پيشرفتو شكوفايي داشتم تو زمان دكتر. همين كه اشرافاو زور گويان كه فك ميكردن مملكت مال باباشونه يه تو دهني خوردن.
پاسخحذفمحمد جان سه روز نه يك ماه. با وجود تبليغات كم اين همه جمعيت اومده. تا عصر روزي كه دكتر مي خواست بياد تو شهرستان ها مردم عادي خبر نداشتند شما ميبينين ما هم ميبينيم شما با چشم بد بيني ميبيني. وقتي كشوري بخواد خودشو از سلطه زورگويان جدا كنه معلومه كه بايد تو تحريم باشه. اتفاقاً بهترين پيشرفتو شكوفايي داشتم تو زمان دكتر. همين كه اشرافاو زور گويان كه فك ميكردن مملكت مال باباشونه يه تو دهني خوردن خودش كلي شجاعته. همين كه آمريكا در آستانه حمله به ايران تخم ميچسبونه منصرف ميشه خودش شجاعته. ايران تا ايرانه از اشرافا و سلطه گرا و وطن فروشا متنفره. با وضع اقتصاد بد زندگي كردن بهتره از اينكه بخواييم سايه چند تا اشراف بالاي سر خودمون ببينيم.
پاسخحذفعزیز ناشناس! ... ممنونم که نظرت رو این همه با آرامش برام نوشتی؛ یک دنیا ممنون ولی خب من موافق نیستم. شما تبلیغات گسترده تو خود شهر بندرعباس که قرار بود استقبال اصلی درش باشه رو رد نکردی و این مهمه؛ در ضمن من که نمی خوام بگم احمدی نژاد طرفدار نداره ولی می گم با حجم کاری که برای تبیلغ سفرش می کنند و از کارخونه و سربازخونه و مدرسه آدم می آرن، این استقبال زیادی نیست. بعد هم این که من با اصل استقبال در این نوشته مخالفتی ندارم؛ می گویم شکلش باید عوض شود تا این حرف و حدیثها و بخشنامه ها که تو هزار نفر بیار، تو 500 نفر و اون یکی سه هزار نفر پیش نیاد ... من هیچ سندی ندارم که بگویم احمدی نژاد نمی خواهد ایران را سربلند کند ولی نتیجه کارهایش بر خلاف نیتش شده؛ وضع اقتصاد و صنایع وخیم است؛ بپذیر این را. کی از اوضاع فرهنگی راضی است؛ دانشگاهیان و هنرمندان چقدر از دولت دورند؛ بالاخره این ها هم ایرانی هستند و در همین کشور زندگی می کنند. کی از عزت بدش می آد ولی کدام عزت؛ زندان ها چرا این همه پر است، چرا این همه سانسور؟ این ها نشانه کاستی در کار دولت است... با همه اختلاف نظری که با شما و کسانی چون شما دارم، معتقدم نباید همدیگر را طرد کنیم، باید حرف های یکدیگر را بشنویم؛ شاید طرف مقابل هم "حق" داشته باشد
پاسخحذفدوباره ممنون عزیز ناشناس و خیلی ممنون بازم! یعنی این بیرون زیادی ام دیگه؟!! من همین نزدیک به دو ماه قبل جای خاصی بودم که نمی تونم اینجا بیشتر از این دربارش بنویسم ... بعد هم این که منظور من از زندانی مشخصا زندانی سیاسیه؛ زندانیی که به خاطر نوع فکر و عقیده اش توی زندانه؛ بله اونی که صدمه زده به اموال مردم باید جریمه بشه، کسایی مثل من اعتقاد کامل دارن که باید مطلبق قانون اساسی اقدام بشه ولی چرا هیچ گاه به سبزها اجازه راهپیمایی ندادن ولی دوستان شما بدون مجوز هم به خیبان بریزند می شوند اقدام خودجشو مردم همیشه در صحنه حزب الله! همین بی عدالتی ها د رتحمل منتقد است که عده ای کم صبر و تحمل را عاصی می کند و هیجان زده .... من یک سئوال دارم: "اگه کسی بخواد انتقاد کنه تا چه مرزی می تونه جلو بره و چرا؟" / من اینی که می گم دانشگاهی و هنرمند به صورت عام می گم و منظورم این است موافق عقاید شما تو این جمع نیستن؛ هستن و خیلی راحت با بودجه های خدا تومن از بیت المال راحت فعالیت می کنن؛ اما قبول کن در بین این دو قشر طرفداران شما در اقلیت محض هستند
پاسخحذفدر ضمن من به شما رفیق ندیده همین طوری ارادت پیدا کرده ام؛ باز هم برگرد
پاسخحذفسلام رفیق
پاسخحذفما میعادگاه فرهنگها و تمدنهای بزرگی که هر کدام دنیا را تکان داده اند هستیم .این فرهنگها در عین این که نزدیکیهایی دارند ولی تفاوتهای اساسی ای با هم دارند که قبلا تمدن ایرانی و تمدن اسلامی در درون ما می جنگیدند و هم اکنون به قول سروش شخصیت ما دارای سه تکه تمدنی شده که ایرانیت ، اسلامیت و تمدن غرب آنرا تشکیل می دهند و این سه به گونه ای با هم در حال تعارض و تضادند.ولی ظاهرا روح ایرانی از جراحی تمدنی می ترسد و حاظر به از دست دادن مزایای هیج کدام نیست .این مقدمه طولانی بی ربط به مطلب شما نبود ولی من بعد غیرسیاسی و بیشتر اجتماعی قضیه رو کار دارم! و اون هم اینه که همین عادت از پادشاهان ما برای ما به ارث رسیده بود که در زمان علی هم سعی می کردیم همان را اجرا کنیم! همین الان هم شما وقتی می روید مشهد ، نمی دانید وارد حرم یک امام شده اید یا کاخ یک خلیفه! و کلی مشابهات دیگر که این نوشته شما باعث شد اندکی دقیق تر در این مورد بیندیشم و شاید موارد بیشتری از تاریخ پیدا کردم و تحلیل کردم .
به هر حال سال سختی داشتیم و احتمالا سخت تر هم در راه داریم ، تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر