13
اردیبهشت برای بار نخست و توسط روزنامه محلی "مردم‌نو"،
ماجرای آزار جنسی یک دانش‌آموز دختر به اسم "ندا" توسط معلم مدرسه روستای
قره‌محمد خدابنده (استان زنجان) رسانه‌ای شد. این خبر به سرعت مرزهای استان را در نوردید و بسیاری از رسانه‌ها به طرق
مختلف به آن پرداختند. چهارماه بعد از رسانه‌ای شدن این خبر، خانم بیک‌پور، دبیر سرویس
اجتماعی روزنامه "جهان صنعت" که در این مدت خود به عنوان خبرنگار، یکی از
بیشترین پیگیری‌ها را درباره پرونده ندا به انجام رسانده بود، امروز (چهارشبنه –
10 شهریور)، مروری کرده به این پرونده و پیگیری‌های رسانه‌ای عموما نافرجام آن. گزارش
او زیر عنوان «خطر بایگانی شدن پرونده تعرض جنسی به ندا در سکوت مسئولان ذیربط؛ فرافکنی نکنید» در صفحه 14 شماره امروز روزنامه سراسری
"جهان صنعت" منتشر شده است. فاطمه بیک‌پور در این گزارش نوک تیز حملات خود
را متوجه مقامات ذیربط در وزارت آموزش و پرورش و اداره کل آموزش و پرورش استان زنجان
کرده که یا به مصاحبه تن نداده‌اند و یا این
که اساسا درباره موضوع اطلاعات نداشته‌اند!
.
برخی از گزاره‌های این گزارش چنین است:
* آن روزها، در کنار همه تلخی‌های رفته، بسیاری
از مردم، جسارت و توان خانواده (ی ندا) را برای رویارویی با این مسئله‌ی تحمیل شده
بر آنان ستایش کردند. موضوع زمانی رسانه‌ای شد که درد ندا پس از ماه‌ها آزار و اذیت
عمق یافته بود و او به زبان آمده بود از آنچه بر او رفته بود. سکوتش را شکسته بود چون
ترس از تهدیدهای معلمش برای بیان واقعیت داشت.
* هر عقل سلیمی از آموزش‌و‌پرورش می‌پرسد چگونه
فردی که به گفته برخی منابع، پیشینه نامناسبی داشته، در آموزش‌و‌پرورش و در مدرسه‌ای
روستایی به کار گرفته شده و استخدام شده است؟ آیا آموزش‌و‌پرورش از این موضوع آگاهی
نداشته؟ فردی که یک ماه پس از نخستین شکایت خانواده ندا در اسفند 94 در بازداشت به
سر برد و با وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد شد، اما برخی مسئولان آموزش‌و‌پرورش یک ماه
پس از رسانه‌ای شدن موضوع، حتی در این زمینه هم اطلاعاتی نداشتند.
* در خلال پیگیری‌ها به همراه دو نفر از همکارانم
که از معدود پیگیران وضعیت ندا بودند، با مسایل غم‌انگیز و شگفت‌انگیزی روبه‌رو شدیم.
دقایقی که بسیار سخت گذشت از خلال اشک‌ها و خبرها و توضیحات روانکاو و مددکار کودک
و فردی نزدیک به خانواده که دائم با آنها در ارتباط و پیگیر وضعیت روحی ندا بود.
* از (خانم مولاوردی، معاون رییس‌جمهوری) درخواست
کردم وضعیت ندا و خانواده وی و برخورد با معلم خاطی و متعرض را پیگیری کند. وی در همان
خرداد‌ماه در پیج توییتری خود در مقابل صدها بیننده و خواننده ایرانی به نگارنده قول
پیگیری و رسیدگی به این امر را داد و اعلام کرد پیگیر مسئله و منتظر گزارش است اما
از آن تاریخ تاکنون بیش از سه ماه گذشته (...) اما به طور تعجب‌آور و تاسف‌آوری در
این مسئله همراه با سایر وزارتخانه(های) دولتی، سکوت کرد.
* بعد از این پیگیری‌ها و به نتیجه نرسیدن‌ها،
پیگیر گفت‌وگو با مسئولان مربوطه در زنجان شدم. وزارت آموزش‌و‌پرورش به نگارنده عنوان
کرد باید با مسئولان تخلفات اداری استان صحبت کنم. با روابط عمومی آموزش‌و‌پرورش زنجان
تماس گرفتم اما مسئول رسانه‌ها به هیچ عنوان اجازه مصاحبه با مسوول مربوط در زنجان
را نداد و همکاری لازم در این زمینه را نداشت. پس از آن سراغ «علی‌نقی حصنی» مدیرکل
دفتر هماهنگی هیات‌های رسیدگی به تخلفات اداری وزارت آموزش‌و‌پرورش رفتم (...) پس از
این گفت‌وگوی نافرجام، با مسئول از همه جا بی‌خبر و عدم پیگیری وی، از خرداد تا اوایل
مرداد‌ماه به مدت دو ماه پیگیر گفت‌وگو با مصطفی ناصری، معاون پارلمانی در وزارت آموزش‌و‌پرورش
که خود اهل زنجان است، بودم. (نهایتا قرار مصاحبه‌ای گذاشته نمی‌شود)
* تمام امیدواری نگارنده و کسانی که پیگیر حقوق
از دست رفته این کودک و امثال او هستند، به این است که وکیل ندا در دادگاه تجدید نظر
بتواند نتیجه قابل قبولی بگیرد که کمی مایه دلگرمی و آرامش این خانواده و کودک شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر