خبرهای بد و خوب

هفته‌نامه صدای زنجان که از حدود 14 سال قبل منتشر می‌شد، اخیرا موفق به دریافت مجوز انتشار به صورت «روزانه» شد.  یادداشت من (به قرار آنچه در ادامه آمده)، در پیش شماره نخستین‌اش چاپ شده است:

*

خوشحالم برای تولد «روزنامه» صدای زنجان؛ هم پایندگی و هم پویندگی‌اش را آرزو می‌کنم و به اعتبار کسری از سال، از شهریور سال پیش تا ابتدای خرداد امسال که آخرین بار، عمده وقت و توانِ روزهایم صرف به سامان کردن انتشار دو نشریه شد، خبرهای بد و خوبی برای دست‌اندرکاران «صدای روزانه زنجان» دارم که البته می‌دانم، می‌دانند؛ می‌گذاریم به حساب مرور و بازخوانی!

.

از بدها؛ این که هنوز بسیاری از رییس - روسا، دولتی و غیردولتی، از نشریات تنها انتظار «تبلیغ و تطهیر» دارند، به همین دلیل مردم کمتر خبر و نشریه محلی می‌خوانند؛ می‌پرسند با این همه کاست و کم در کار  مُلک و مملکت، نمی‌شود که این همه، همه خوب باشند؛ لابد این خبرها، دروغ است. خبر بد این که هنوز برخی خبرنگاران به راحتی، خواسته و ناخواسته، تبدیل به بازوی تبلیغاتی می‌شوند و فقط املا می‌نویسند؛ بی‌سوال‌اند، کم می‌خوانند، یا بدتر؛ سوال بد و بی‌اثر می‌پرسند. خبر بد این که برخی صاحبان آگهی به این دلیل سفارش آگهی می‌دهند که نقدشان نکنی. خبر بدتر این که برخی ارباب جراید، پای این پیمان شرم‌اندود را به آسانی مهر و امضا کرده‌اند. خبر بد این که برخی حسابگران مکاّر، هنوز به صفحات نشریات چشم امید دارند و می‌خواهند، علی‌رغم همه شواهد و اسناد، خود را معطّر و منوّر جا بزنند. خبر بد این که جمع تک‌فروشی و چاپ آگهی در روزگار رکود هم، معاش نشریه مستقل را به سامان نمی‌رساند. خبر بد این که بسیاری از خبرنگاران، ساعتِ کار دارند؛ همیشه خبرنگار نیستند. خبر بد این که عکاسی خبری جدی گرفته نشده؛ عرصه‌های بلا و خطر هم، کمتر عکاسی را می‌شناسد. خبر بد این که گاهی خبرهای خبرگزاری‌ها که انتظار خطای کمتری از آن‌ها می‌رود، پرخطاست و تکیه بر آنان، اشتباه. خبر بد اینکه بسیاری از خبرنگاران، دستمزدهای تحقیرآمیز می‌گیرند. خبر بدتر آن که کسانی همین را بهانه عنایت‌خواهی از صاحبان زر و قدرت کرده‌اند. خبر بد این که عده‌ای کم‌سواد به راحتی توانسته‌اند مجوز نشریه بگیرند؛ بدتر این که بسیار هم مدعی‌اند.

.

خبرهای خوب هم هست البته؛ این که علاقه مدیران به نشر اخبار و اطلاعات بیشتر شده. خبر خوب این که هنوز مردمانی هستند که سراغ دکه‌های مطبوعاتی می‌روند تا نشریه خوب ببینند و بخرند. خبر خوب این که مردم به خبرنگارانی که پای حرف‌هایشان می‌نشینند، اطمینان دارند. خبر خوب این که هنوز هستند خبرنگارانی که دنبال گزارش از مردم می‌روند و وقتی از درد و اندوه آنان می‌نویسند، سهم سرشک بر صورت‌شان باقی است. خبر خوب این که شبکه‌های اجتماعی فرصت خوانده شدن را بیشتر کرده‌اند. خبر خوب این که به لطف همین شبکه‌ها، به تعداد کاربران، عکاس و گزارشگر و خبرنگار در شهر و روستاها منتظر تکثیر «اطلاعات»اند. خبر خوب این که همه چیز پول نیست. خبر خوب این که صداقت و صحت هنوز دل‌ها را امیدوار می‌کند. خبر خوب این که زمان و فناوری علیه سانسور عمل می‌کنند. خبر خوب این که هنوز هستند خبرنگارانی که تحفه رییس – روسا را نمی‌پذیرند. خبر خوب این که هنوز هستند خبرنگارانی که برای هر «مسئولی»، انبانی از «سوال خوب» دارند. و خبر خوب این که این شهر پر از خبر و گزارش و عکس و مصاحبه است و شما آمده‌اید که به امید و همّت، طرحی نو دراندازید.