همزمان با انتشار خبر اعدام دو تن از زندانیان سیاسی، موجی از احساسات و تحریک احساسات علیه این اقدام شروع شده. به چند دلیل معتقدم احساساتی شدن در این برهه، افتادن در یک دام است
زمان اعدام
درست در آستانه دهه فجر دو زندانی سیاسی اعدام شده اند؛ در آستانه فرصتی که رسانه فراگیر و انحصاری صدا و سیما به طور ویژه ای فرصت دارد تا لیستی از دشمنی های بی رحمانه علیه انقلاب را در این سی و یک ساله ردیف و وقایع اخیر را هم به آن وصل کند. اگر اعتراضات خیابانی علیه این اعدام ها رخ دهد، تحریک قشر سنتی به خصوص در شهرستان ها علیه مجموعه جنبش سبز خیلی آسان تر خواهد شد؛ تجربه عاشورای تهران موید این ادعای من است که از یک مناسبت مذهبی علیه جنبش سبز سواستفاده شد. اعدام ها روز پنج شنبه رخ داده؛ و فردا به احتمال قوی ائمه جمعه جهت جلب حمایت افکار عمومی و قشر حزب اللهی از این اقدام، تا پای بوسیدن دست قوه قضاییه پیش خواهند رفت. به دنبال آن مانورهای خیابانی آغاز می شود.
اعدام شدگان
هر دو اعدامی منسوب به دو گروه بدنام هستند؛ انجمن پادشاهی ایران و سازمان مجاهدین خلق؛ که اولی انفجار و قتل در یکی از مساجد شیراز را پذیرفت و سابقه دومی هم که در آدمکشی و خیانت، اصلا نیازی به توضیح ندارد. این یک انتخاب حساب شده است؛ توجیه اعدام آن ها برای عامه مردم که جزییات دادگاه ها را دنبال نکرده اند ولی خاطرات بدی از ترور و بمب گذاری ها دارند، بسیار آسان است. حتی اگر واقعا چنین وابستگیی وجود نداشته باشد، ما اولا هیچ سندی در رد این وابستگی در دست نداریم و در ثانی هیچ رسانه فراگیری هم برای انتشار آن در اختیارمان نیست. اگر اعتراض جنبش سبز به اعدام این دو وابسته به دو گروه مذکور مخدوش و مشوه شود، برای برخوردهای بعدی جنبش سبز بسیاری از انرژی مردمی خود را از دست خواهد داد. شک ندارم روی وابستگی سیاسی این دو اعدامی مانور سیاسی عمده ای صورت خواهد گرفت. اگر یک معترض خیابانی مستقل اعدام می شد، بهره برداری سیاسی برای حامیان سرکوب تقریبا مشکل بود ولی حالا وضع فرق دارد.
با "هیجان" در "تله"
باید کاری کرد مبتنی بر خرد و گریز از هیجان و نفی خشونت؛ معلوم است که می خواهند جنگ اردوکشی های خیابانی را به سود خود پایان دهند؛ گام اول را با بهانه کردن ماجرای عکس امام برداشتند، دومی را با حرمت شکنی عاشورا و سومی و آخری را می خواهند که با 22 بهمن بردارند؛ خودشان هم گفته و تاکید کرده اند که 22 بهمن روز جشن شکست فتنه است! من دقیقا نمی دانم چه باید کرد فقط می دانم باید از تله ها دوری جست، و پرهیز از هیجان و بی هوا دویدن به جلو، کمک مهمی به ما خواهد کرد
زمان اعدام
درست در آستانه دهه فجر دو زندانی سیاسی اعدام شده اند؛ در آستانه فرصتی که رسانه فراگیر و انحصاری صدا و سیما به طور ویژه ای فرصت دارد تا لیستی از دشمنی های بی رحمانه علیه انقلاب را در این سی و یک ساله ردیف و وقایع اخیر را هم به آن وصل کند. اگر اعتراضات خیابانی علیه این اعدام ها رخ دهد، تحریک قشر سنتی به خصوص در شهرستان ها علیه مجموعه جنبش سبز خیلی آسان تر خواهد شد؛ تجربه عاشورای تهران موید این ادعای من است که از یک مناسبت مذهبی علیه جنبش سبز سواستفاده شد. اعدام ها روز پنج شنبه رخ داده؛ و فردا به احتمال قوی ائمه جمعه جهت جلب حمایت افکار عمومی و قشر حزب اللهی از این اقدام، تا پای بوسیدن دست قوه قضاییه پیش خواهند رفت. به دنبال آن مانورهای خیابانی آغاز می شود.
اعدام شدگان
هر دو اعدامی منسوب به دو گروه بدنام هستند؛ انجمن پادشاهی ایران و سازمان مجاهدین خلق؛ که اولی انفجار و قتل در یکی از مساجد شیراز را پذیرفت و سابقه دومی هم که در آدمکشی و خیانت، اصلا نیازی به توضیح ندارد. این یک انتخاب حساب شده است؛ توجیه اعدام آن ها برای عامه مردم که جزییات دادگاه ها را دنبال نکرده اند ولی خاطرات بدی از ترور و بمب گذاری ها دارند، بسیار آسان است. حتی اگر واقعا چنین وابستگیی وجود نداشته باشد، ما اولا هیچ سندی در رد این وابستگی در دست نداریم و در ثانی هیچ رسانه فراگیری هم برای انتشار آن در اختیارمان نیست. اگر اعتراض جنبش سبز به اعدام این دو وابسته به دو گروه مذکور مخدوش و مشوه شود، برای برخوردهای بعدی جنبش سبز بسیاری از انرژی مردمی خود را از دست خواهد داد. شک ندارم روی وابستگی سیاسی این دو اعدامی مانور سیاسی عمده ای صورت خواهد گرفت. اگر یک معترض خیابانی مستقل اعدام می شد، بهره برداری سیاسی برای حامیان سرکوب تقریبا مشکل بود ولی حالا وضع فرق دارد.
با "هیجان" در "تله"
باید کاری کرد مبتنی بر خرد و گریز از هیجان و نفی خشونت؛ معلوم است که می خواهند جنگ اردوکشی های خیابانی را به سود خود پایان دهند؛ گام اول را با بهانه کردن ماجرای عکس امام برداشتند، دومی را با حرمت شکنی عاشورا و سومی و آخری را می خواهند که با 22 بهمن بردارند؛ خودشان هم گفته و تاکید کرده اند که 22 بهمن روز جشن شکست فتنه است! من دقیقا نمی دانم چه باید کرد فقط می دانم باید از تله ها دوری جست، و پرهیز از هیجان و بی هوا دویدن به جلو، کمک مهمی به ما خواهد کرد
پ.ن: از قرار، دو اعدامی مذکور لااقل دو ماه قبل از انتخابات بازداشت شده بودند، همچنین طی مراحل اجرای حکم شان هم مخفیانه و بدون اطلاع وکیل و خانواده انجام شده؛ این ها از یک شرایط "غیرعادی و سیاسی" حکایت می کند و نه از یک "روند طبیعی قضایی".
اگر بی گناهان رو با برجسب عضویت در گروه منافقین اعدام کنن چی. از کجا میدونید که اینها عضو منافقین بودن؟ مگه تا حالا حرف راستی رو هم از اینها شنیده بودید؟
پاسخحذفنه من و نه شما دسترسی به اسناد نداریم از همین رو معتقدم نباید بی هوا به جلو دوید؛ اگر در این شرایط خاص واقعا چنین ارتباطی اثبات شود، چه؟
پاسخحذفبا خوندن اين خبر خيلي حالم بد شد.اين روزها منتظر خواندن هر خبري هستم.
پاسخحذفشهرزاد
با نظر شما موافق نیستم. با نسبیت اخلاق. البته باید هوشمند بود و واکنش مناسب نشان داد نه اینکه بی تفاوت باشیم. خصلت آزادی خواهی و حق طلبی جنبش سبز است که افراد مختلف را دور هم جمع کرده است. باید آن خصوصیت اخلاقی را حفظ کرد و در دام کاسبکاری و منفعت طلبی کوتاه مدت نیوفتاد. مهم نیست که این 22 بهمن چه می شود مهم این است که حکومت روز به روز با کوته بینی و با قربانی کردن آدم ها سعی در حفظ خود دارد.
پاسخحذفجان هر انسان از این مراسم ها با ارزش تر است، کلید اتحاد همین انسانیت است. در این جنبش همه حس میکنند که اهمیت دارند برعکس حکومت که هیچ کس مهم نیست. باید دفاع کرد از عقیده و آرمان، خصوصا امروز که هزینه دفاع و اطلاع رسانی بسیار پایین است. همین اشتباهات حکومت بوده که از دستگاه عریض و طویل رسانه، تبلیغات و تلویزیون، بنگاهی دروغ پراکن و بی ارزش ساخته است.
از گروهی قصد دفاع ندارم اما همیشه بایستی اتهامی را اثبات کرد و اصل بر بیگناهی است نه معکوس آن. حتی اگر فرض شود که چنین اتفاقی رخ داده باشد چرا بایستی گروهی بخواهد برای سهم طلبی از قدرت به حرکات رادکال دست بزند؟ چرا گرهی را که با دست و صندوق رای حل میشود را باید با دندان و بمب حل کرد؟
باید بپذیریم که جامعه تک صدایی اشکال است و به نظر من (با فرض صحت تمام فرضیات) تمامی این افراد قربانی جامعه ای رادیکال و انحصار طلب اند.
بنجامین عزیز! من اصلا نگفته ام نباید کاری کرد؛ من گفته ام هیجان ما را در تله می اندازد. اعتراف کرده ام که دقیقا نمی دانم چه باید کرد و این خیلی فرق دارد با این که "نباید کاری کرد"!
پاسخحذفپیشنهادی موثر برای ۲۲ بهمن برای کسانی که به هر دلیلی نمیتوانند در راهپیمایی سبز شرکت کنند . می‌توان با تهیه بادکنک‌های سبز رنگ و پرکردن آنها با گاز هلیوم (و یا گاز خانگی در صورت رعایت احتیاط) و به هوا فرستادن آنها در زمانی مشخص ندای جنبش سبز را به مسالمت آمیز‌ترین و بی خطر‌ترین وجه نشان داد. می‌توان این کار را بین ساعت ۱۱ صبح تا ۱۲ ظهر روز ۲۲ بهمن انجام داد و در صورت کمبود بادکنک به رنگ سبز میتوانید از اسپری سبز جهت رنگ نمودن بادکنک‌های به رنگهای دیگر استفاده کنید. نکتهٔ مهم اینست که بادکنک تا ارتفاع قابل دید از نقاط مختلف شهر، بالا رود. و اما فواید این کار:
پاسخحذف۱- یک حرکت اعتراضی بی سرو صدا است. همچون تظاهرات سکوت بعد از انتخابات.
۲- هیچگونه خطری متوجه انجام دهنده نخواهد شد. و کسانی که به هر دلیل از حضور در تظاهرات تا کنون معذور بودند به راحتی میتوانند حتی از حیاط منزل خود در این حرکت شرکت کنند.
۳- حکومت هیچ بهانه‌ا‌ی برای متهم کردن جنبش سبزبه خشونت نخواهد داشت.
۴- خط بطلان بر ادعای واهی حکومت مبنی بر اینکه طرفداران جنبش سبز تعداد قلیلی هستند خواهد کشید و مشاهده میلیونی بادکنک‌های سبز در آسمان شهر آنها را به وحشت خواهد انداخت.
۵- همهٔ مردم از تمام نقاط شهر میتوانند شرکت کنند و به دلیل همین گستردگی, قدرت هرگونه عکس العملی از نیروهای دولت کودتا سلب خواهد شد.
۶- می‌توان بر روی بادکنک‌ها شعار نویسی هم انجام داد.
۷- همهٔ خبرنگاران داخلی و خارجی براحتی قادر به پوشش این واقعه خواهند بود.
همانگونه که ذکر شد این حرکت به عنوان یک حرکت پشتیبانی برای تظاهرات مردمی جنبش سبز در خیابانها می‌باشد و قابل اجرا در تمامی شهر‌های ایران عزیز خواهد بود. لطفا در ارسال این مطلب به دوستان خود ما را همیاری کنید.
پس وعدهٔ ما ۲۲ بهمن از ساعت ۱۱ صبح الی ۱۲ ظهر
سلام بر دوستان نظر من اینه که اونها دارن از یک شمشیر دو سر در این مورد استفاده می کنن با این فرض که اولاً نیتشون ترسوندن تودۀ مردم بعد حساب کردن اگه نترسیدن و کاری کرد اون کار رو ما با تفسیرهای خودمون به شکل دلخواه جلوه می دیم تا ازش بهره برداری لازم بشه از طرف دیگه هر حرکت بی مورد تا قبل از 22 بهمن می تونه باعث تلف شدن مقداری از انرژی در حال انفجار جنبش بشه در هر حال فردا با ماست پس رو به فردا تا آزادی
پاسخحذفشما این حرف رو از کجا آوردین که مردم شهرستانها و سنتی ها تحریک می شن؟ شما با چند تا شهرستانی و سنتی حرف زدید که بفهمید از شنیدن اتفاقات گذشته تحریک می شن و با رژیم همکاری می کنن؟ شما فکر می کنین مردم شهرستانها و سنتی ها آدم نیستند، آزادی رو نمی فهمند؟ نمی فهمند ثروتهای کشورشون داره دزدیده می شه و نابود می شه؟ درصد هواداران این رژیم جنایتکار از اول انقلاب تا حالا فرقی نکرده. چیزی نزدیک به پنج درصد. همه ی این آخوندا با حمایت خمینی در انتخابات رئیس جمهوری اول سه و نیم درصد رای آوردند. سه و نیم درصد. اونام این سنتی هایی که شما می گین نبودند. یک گروه تازه سنتی شده ی متقلب و فرصت طلب که از همون موقع تا حالا دارن می خورن و می دزدن.حرف زدن اسونه. ثابت کردنش سخته. اگر می خواین مردم رو بترسونین بگین اگر نیاین توی خیابون خون اینهمه کشته پایمال میشه. به ترسهای بی پایه دامن نزنین.
پاسخحذفا درود
پاسخحذفمتاسفم برای ملتی که همیشه دنبال منجی زمینی و غیر زمینی میگرده تا حق خودشو بگیره !!اونم آدمهائی فسیل شده مثل موسوی و کروبی و خاتمی که جزو نظام هستند و سوابق همشون اینو بدرستی نشون میده .
عزیز من جمع این بساط کروبی و آخوند دوزاری را
فکر کردی کروبی سینشو بخاطر تو جر داد؟؟
نه عزیز اینا همش جنگ زرگری بود و تو خوابیدی
مگه زمانی که این آقایون مسئول بودن و خمینی روز روشن دستور کشتار بیش از 6 هزار آدمو داد اینا جیغ بنفشی زدن که الان انتظار داری برای فقط دونفر فتوای عزا بدن؟
یا بریم بشینیم خونه و بگیم آقا ما هم ولایتی هستیم یا اینکه این روش مبارزه نیست عزیز من /دوست من/همسنگرمن/
اگه دست از این آقایون برندارین باید باور کنید اقلیتهای قومی و مذهبی و غیر ه در ایران که تعاد میلیونی دارن بزودی دست از حمایت جنبشی به اسم سبز بر میدارن/
من خون نمیدم که آخوند دوزاری بیاد بالا
من خون میدم که قوانین کشورم با منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد تطبیق بشه و برای همیشه بساط اسلام بره تو خونه هر کی که دلش میخواد
من خون میدم که جامعه دمکراتیک و لیبرال را احساس کنم
من خون میدم که یاد نداها زنده باشه
من خون نمیدم قاتلین سال 66و67 فرزندان ملت را بکنم بت و بگم بفرمائید بیائید بالا 31 سال خمینی و خامنه ای ما را سرویس کردن الان نوبت شماست !!!
جمع کنید این بساط موسوی و خاتمی و هر شخص اصلاح طلب مشارکتی و یا روشن فکر خرافی مذهبی و این بازار دری پتی رو
درضمن لطف کنید بجای تکرار کلمه خدا کوچک و یا بزرگ است و این اراجیف مذهبی ...دوستان از راکتهای مجهز به رنگ سبز برای اعتراضهای شبانه استفاده کنیم چون هم خطر دستگیری اشخاص کم میشه و هم در هر کوچه وپس کوچه میشه اونو بطرف اسمون شلیک کرد تا صدا وآتیش سبز اون دل دشمنو به هراس بندازه
درضمن اینا هرکاری از دستشو براومده کردن و بعد از این هم منتظر خشونت از طرف شما و کسی نخواهند بود .واقعیت اینه باید عاقلانه آستین را بالا زد و وارد گود مبارزه شد..با من بمیرم و تو بمیری انقلاب نمیشه کرد
انقلاب به خون نیاز داره
من از آزادیخواهی اممثال شما متاسفم و از آن خجالت می کشم. شمایی که مرگ را برای هوادار یک گروه دیگر مجاز می شمارید، هرگز آزادیخواه نیستید. شما فکر میکنید که اگر یکی از این جوانان طرفدار مجاهدین خلق بود باید اعدام شود؟ اسم آنرا هم گذاشته اید منافقین و از زبان حکومت بر علیه آنان حرف می زنید. شرمتان باد که به مرگ دیگری راضی هستید. شما هر چیزی هستید جز آزادیخواه.
پاسخحذفخاک بر سر ملتی که از زبان حکومت حرف بزند و احزاب و سازمانهای اپوزیسیون ایرانی را منافق بنامد و از آنطرف خود را نیز آزادی خواه بداند
پاسخحذفملتی مانند شما مستحق آزادی نیست
چون هنوز نمیدانید سازمان مجاهدین خلق/حزب دموکرات کردستان ایران/کومله/پژاک/پ کا کا/آزادی خواه ترین /بهترین/دموکرات ترین/راد منش ترین/افراد جمعیت کره زمین هستند و خواهند بود
وملتی که به اینان لقب منافق و تروریست دهد یعنی مستحق همان تجاوز جنسی/اعدام/حبس/وحتی مثله شدن از طرف رژیم است
لعنت بر شما ملت ایران که هنوز دوست و دشمن خود را نمی شناسید واز قاتلین فرزندان خود یعنی (موسوی وکروبی)بت و شیخ شجاع میسازید و به آزادی خواهان از زبان رژیم منافق میگوئید
لعنت بر شما که واقعا این حکومت برازنده امثال شماست .
به قول ماکیا ولی ملتها مستحق حاکمین خود هستند و نه بیشر !!