۱۳۸۸ بهمن ۹, جمعه

توقع

گفتید: نشنوید و نبینید
گفتیم ما، به چشم
گفتید:
منکر به فهم خویش شوید و شعور خویش
گفتیم: دشوار حالتی است،
ولی چشم
*
دیدیم
اینک شما ز ما
باری توقع عاشق بودن
و دوست داشتن دارید
آری شما که روی ز سنگ
آری شما که دل از آهن دارید

خرداد 45، حمید مصدق

۲ نظر:

  1. لال شوم
    کور شوم
    کر شوم
    لیک محال است که من خر شوم

    پاسخحذف
  2. عجب شعری گفته این آقای مصدق!از تازگی انگار همین الان از اب گرفتنش.از اینجا معلومه تاریخ چه بدجور در حال تکراره.
    اتفاقا امشب که سری به وبلاگ آقای کاکایی زده بودم براش نوشتم:صد رحمت به ناصرالدین شاه که به کور شوید دور شوید رضایت داده بود ...

    پاسخحذف