۱۳۸۹ بهمن ۳۰, شنبه

الگویی که نیستیم


اولین رییس جمهوری فراری شد، دومین رییس جمهوری با نخست وزیرش توسط کسانی که در پیروزی انقلاب شادی کرده بودند، کشته شد، برای چهارمین و پنجمین رییس جمهوری، برای رییس مجلس خبرگان رهبری و رییس مجمع تشخیص مصلحت و برای آخرین نخست وزیر و برای اولین و سومین رییس مجلس طلب مرگ می شود و تلویزیون دولتی این "طلب" را "مطلوب" می داند و بارها و بارها نمایشش می دهد؛ یک خط بی توقف و انقطاع از ناآرامی و نزاع و حذف و اختلاف سر آرمان های یک انقلاب ... آخر چطور می شود انقلابی با این همه مرگ و عدم، با این همه مه آلودگی، الگو باشد برای جوانی که از استبداد بن علی و مبارک و بشار اسد و عمرالبشیر و معمر قذافی و ملک عبدالله و آل خلیفه به ستوه آمده؟  ... کاش "مدارا" و "ثبات" پیام انقلاب بود، کاش خانه  انقلاب بزرگتر از این حرف ها بود، کاش به جای جیغ و صدای شکستن، از خانه انقلاب، نور و خنده بیرون می زد.
*

عکس: تهران / شادمانی در پیروزی انقلاب / 32 سال قبل

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر