در "جدایی نادر از سیمین"، من گرفتار دلیل انتخاب اسم "نادر" و "سیمین" شده ام! جایی هم چیزی در این باره نخوانده ام. قبلا این مشکل را درباره عباس (حبیب رضایی) و کاظم (پرویز پرستویی) آژانس شیشه ای داشتم! این گرفتاری و مشکل البته شامل هر فیلمی نباید بشود که نمی شود! ... در مورد آژانس شیشه ای نمی دانم چقدر طول کشید تا خودم را قانع کنم که جوابش را شاید پیدا کرده باشم. کاظم در آژانس شیشه ای کظم غیظ نکرد؛ یعنی در عمل کاظم نبود. عباس در آژانس شیشه ای عبوس نبود؛ یعنی عباس نشد (عباس از فعل "عَـبَـسَ" به معنی "ترشرویی کرد" گرفته شده). یعنی که حاتمی کیا شاید داشت می گفت اسم ها و رفتارها برعکس شده اند ... حالا و این جا: چرا "نادر"؟ چرا "سیمین"؟ این که اسم قهرمانان فیلم تو دل اسم خود ِ فیلم آمده، می تواند دلیل باشد که اسم ها با دقت انتخاب شده اند. یعنی باید فرهادی دلیلی داشته باشد! کاش دلیلی داشته باشد. حیف این فیلم است اسمش بی مسما باشد ...
منظور از جدایی نادر از سیمین ،جدایی دین از سیاست است.
پاسخحذفD-:
خوب اومدی اینو ... خییلی
پاسخحذفبیمسما که نیست هیچ، هوشمندانهست خیلی.
پاسخحذفاز منظر چیزی که شما میفرمایین هم میشه بررسیش کرد و اتفاقن من زیاد بهاش فکر کردم. خود فرهادی میگه بهخاطر «آهنگ» این دو اسم کنار هم انتخابشون کرده. من اما کمی هم شک میکنم به «نادر»ی که کمیابه و «سیمین»ای که طلا نیست.
ولی از یه منظر دیگه هم باید به این مضوع نگاه کرد و بیشتر هوشمندی ماجرا همینجاست. چرا اسم فیلم جدایی نادر و سیمین نیست؟
جدایی «نادر» [از] سیمین...
شاید فقط می خواسته دو اسم معمولی باشد. بدون اینکه از اسمشان برداشتی شود. دو انسان معمولی
پاسخحذفنادر یعنی کم یاب و سیمین هم ارزشمند
پاسخحذفجدایی چیز کمیاب از یه چیز گرانبها
سوال دیگه ای که واسه خود من پیش اومده بود این بود که چرا جدایی نادر از سیمین؟ و چرا نه جدایی سیمین از نادر؟ در حالی که ظاهرن سیمین قصد جدایی از نادر رو داره
پاسخحذفالبته تو ترجمه انگلیسی اسم فیلم تاکیدی روی این موضوع وجود نداشت و به شکل "نادر و سیمین: یک جدایی" ترجمه شده بود. ولی شاید در اسم اصلی (فارسی) فیلم ها ظرافت هایی از این دست وجود داشته باشه
حالا اینکه این موضوع چقدر اهمیت داره، نمی دونم
چرا تو هر چیزی دنبال سمبولیسم میگردیم؟ "نادر از سیمین"؛ چون آهنگ خوبی داره. همین
پاسخحذفنادر یه جورایی نمونه ی تیپیک مرد طبقه ی متوسط شهرنشین ایرانیه که اتفاقآ گفتار و کردارش زیاد نادر نیست.
پاسخحذفمنم مصاحبه اصغر فرهادی را خوندم به همان چیزی اشاره می کرد که بهنام اشاره کرده. نکته اینه که حاتمی کیا کارگردان سمبولیسمه ولی اصغر فرهادی اینطور نیست
پاسخحذفبرای من اهمیت نداره که کارگردان چی تصور کرده. اگر قرار بود من از هر اثری تنها به اندیشه های خالق اثر محدود می شدم دنیای هنر برای من هیچ ارزشی نداشت. من دقیقا پرسشی را مرور می کنم که میلاد مطرح کرد. چرا نادر از سیمین؟ شاید سیمین تنها تیشه آخر را زده است. کاری که نادر شروع کرده را تمام کرده است. شاید باید بپذیریم که نادر مدت هاست که سرد شده. مدت هاست که یک دوستت دارم ساده هم به سیمین نگفته. این مسئله تنها در برداشت عاشقانه از فیلم قابل طرح است. دست کم من اینگونه می اندیشم. به نظرم می رسد باید به همان سکانسی مراجعه کرد که سیمین در ماشین با خودش حرف می زند و تنها آقاجون شاهد اشک هایش می شود. گلایه می کند که نادر یک کلام ساده نگفت نرو. اگر حتی موقع رفتن هم این کلام ساده را دریغ کرده حتما در روزمرگی زندگی از این کمتر را هم انجام نمی داده. عشق بنایی نیست که یک بار بسازی و تا ابد پا برجا بماند. عشق شبیه شاخه گلی است که نیازمند مراقبت هر روزه است
پاسخحذفدم این حسن دکتر حسن عباسی با این جواب موشکافانه اش گرم :))
پاسخحذفنقل از: مجله فیلم(شماره424) - مصاحبه با اصغر فرهادی :
پاسخحذفغالبا از اسم آدمهایی که در زندگی شخصی خودم میشناسم،الهام میگیرم.
اما برای نام فیلم، نیاز به دو اسم داشتم که هارمونی داشته باشد.
" آ "ی نادر و " ی "سیمین، یک حرکتی داشتند که هیچ دو اسمی در کنار هم اینطور نمیشنستند.
یعنی اگر بجای سیمین میگذاشتیم سارا، نادر و سارا، دیگر هارمونی نداشتند. این دو اسم این طوری انتخاب شدند.
این نامها بیشتر از آنکه به تماشاگر کمک کنند، به خودم موقع نوشتن کمک میکند تا یک تصویر بیرونی از شخصیتها داشته باشم.
یک الگوی نهچندان واضح از آدمی که دارم دربارهاش مینویسم داشته باشم. خیلی کمک میکند به شناخت شخصیت.
جالبه.من هم همیشه با اسمهای آدمها درگیرم.درمورد ازانس شیشه ای خیلی نبودم.چون اونوقتها اینجوری نبودم.اما درمورد این یکی من هم خیلی رفتم تو فکر.اما نمیدونم چرا...
پاسخحذفمیدونین شاید بعضی وقتها همفقط خودمون دلیل تراشی میکنیم.شاید.گاهی.
من ندیدم این فیلم رو و البته مثل هر ایرانی خیلی خیلی دلم می خواد ببینم..اما به نظرم نادر و سیمین دو تا اسم خیلی خیلی ساده هستند..دو تا اسمی که شاید هیچ چیز خاصی رو یاد ادم نندازه...نه سیاست..نه تجمل...نه معروفیت... نه هیچی ... شاید همینه رازش...میدونم هزار تا اسم دیگه هم میشه در اورد که مثل نادر و سیمین ساده باشند اما شاید انتخاب خوبی بوده برای اینکه نشون دهنده دو تا آدم معمولی باشه
پاسخحذفما که ندیدیم فیلم رو،اگه لینکی چیزی بلدین که بشه فیلم و دید خبر بدین ;)
پاسخحذفراجع به اسم فیلم من فکر میکنم که اتفاقا جدایی نادر از سیمین بامفهومتر از جدایی نادر و سیمین هست، چون قصه جدایی و دلیل جدایی با طلاق ساده متفاوته , و اینجور که من قصه رو خوندم دو نفر از هم جدا نمیشن، یکی بخاطر کاری که فکر میکنه درسته از دیگری دل میککنه!!
فاطمه
با آرمان موافقم.در حقيقت اين نادر بود كه از سيمين جدا شد. در كمال ناباوري بيننده نادر هيچ تلاشي براي بازسازي رابطه نكرد. واقعا چرا؟
پاسخحذفنادر از سیمین بیشتر به خاطر مسایل فونولوژیکشه
پاسخحذفمثل دل و جیگر. هیشکی نمی کگه جیگر و دل. هرچند دل گرونتره
اگر به خاطر صرف خوب به دهن آمدن بود مي ذاشت جدايي مينا از نيما يا ماني از مانا يا كوروش از شهين و ...اينهمه اسمايي كه به هم و به دهن خوب مياد
پاسخحذف