۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۸, شنبه

روزی که قهر کردم


روز 23 خرداد سال گذشته، فردای روز انتخابات، آخرین روزی بود که با برنامه های صدا و سیما آشتی بودم! ... رنجبران (+)، گوینده صدا و سیما، در ساختمان وزارت کشور نشسته بود و داشت آخرین نتایج شمارش آرا را گزارش می کرد، چند طبقه بالاتر، صادق محصولی، وزیر کشور، توی اتاقش لابد او را دید می زد از توی جعبه جادو ... من حواسم آن روز به این نبود که با افزایش شمارش آرا چرا آرای محسن رضایی کم می شد و چه و چه (+) ... اما یک چیز را بلافاصله متوجه شدم؛ و همین بود بهانه "شروع" قهر ناگزیر من؛ ... در شمارش آرا، احمدی نژاد در داخل کشور رای اول بود و بعد موسوی؛ رنجبران اسامی را به ترتیب از بیشترین رای خواند تا به آخر، اما در خارج از کشور، رای موسوی بیشتر از همه بود (+)؛ این بار رنجبران آرا را به ترتیب حروف الفبای نام خانوادگی کاندیداها خواند که احمدی نژاد را باز اول خوانده باشد و میر ما را آخر؛ منزجر کننده بود ... و"قهر" به دنیا آمد ... یازده ماه بعدتر هنوز به نانی فکر می کنم که امثال "رنجبران" با خود به خانه می برند
*
خبر جدید: رنجبران را محصولی، که حالا وزیر رفاه است، کرده مدیر کل روابط عمومی وزارت متبوع (+)، گوارای وجود "رفاه"

۷ نظر:

  1. ...به نانی فکر می کنم که امثال رنجبران با خود به خانه می برند...

    جمله ی به یاد موندنی ای بود.

    پاسخحذف
  2. من هم به سرنوشت کودک رنجبران فکر می کنم که آن نان را می خورد...
    خوشحالم که از قالب جدیدم خوشتان آمد. در مورد قالب وبلاگتان من معتقدم مهم خودتانید که باید بپسندیدش، با این وجود اگر قصد دارید که تغییرش بدهید بد نیست سری هم به قالب های بسیار متنوع آدرس زیر بزنید. خیلی اتفاقی پیدایش کردم و ماجرا این بود که از قالب وبلاگی خوشم آمد و رد آدرسش را گرفتم و بعد قالب جدیدم را پیدا کردم که نتوانستم در مقابلش مقاومت کنم :)

    http://www.bloggertemplatesblog.com/

    پاسخحذف
  3. سلام
    من هم به فكر آن 2ميليون تن گندمي هستم كه به دستور مستقيم دكتر احمدي نژاد ازامريكا وارد كرديم وتمام آن را هم در تهران توزيع كردند تبديل به نان كردند كه من ورنجبران وپسرش بايد بخوريم.
    خوشبه حال شهرستاني ها
    احتمالا خدا ما رو مي خواهد بخورد.
    خدايا مارا نخور(لفطا)

    پاسخحذف
  4. سلام جناب معینی .
    این مطلب منو یاد اون شب لعنتی انداخت که شب رو با چشم قرمز پای تلویزیون به صبح رسوندم اما چه صبحی ؟ چه روزی ؟ چه زندگی ؟ چه کشور و چه عدالتی ؟؟؟
    خدا رو هزار مرتبه شکر که حداقل ما خدا رو داریم . خدایی که در عدلش شکی نیست ، خدایی که همه چیز رو می بینه و داره صبر می کنه !
    شاد باشی .

    پاسخحذف
  5. انحطاط يك جامعه زماني آغاز مي شود كه هر كس به جاي آن كه بگويد: چه مي توان كرد؟
    از خود سوال كند: وضع من چه خواهد شد؟

    پاسخحذف
  6. FASSANEH! ممنون ... قالب های خیلی قشنگی دیدم

    پاسخحذف
  7. افرادی نردبان ترقی خود را بر روی وجدان خود میگذارند و چنان شتابان از آن بالا میروند که دیگر وجدان را فراموش میکنند.

    پاسخحذف