در دوره
اصلاحات، برای مدتی سئوال مهم این بود که «توسعه سیاسی اولویت دارد یا توسعه
اقتصادی؟». افراد مختلف، پاسخهای متفاوت میدادند؛ یا این یا آن، یا اول درجهای
از این توسعه، بعد نوبت آن یکی. اما یادم هست روزنامه اعتماد در همین باره با یک جامعهشناس فرانسوی مصاحبه کرده و او در
پاسخ گفته بود (نقل به مضمون): زیربنای توسعه «اعتماد» است.
.
و این البته
دقیقا چیزی است که الان در «ایران» ما، در سطوح مختلف، یا اساسا وجود ندارد یا به
شدت مخدوش و آسیب دیده است؛ مردم به یکدیگر اعتماد ندارند (کافیست سری به بازار کسب
و کار بزنید)، حکومت به مردم اعتماد ندارد (این فضای سنگین علیه آزادی بیان و
رسانهها و تجمعات را، حتی تجمع نوجوانان برای آببازی را، معلول همین قلم بدانید)،
مردم به حکومت اعتماد ندارند (بسیاری از مردم رفتارهای سیاسی حتی معارض یکدیگر بزرگان
را در حد یک بازی و صحنهسازی میدانند) و بخشی از حکومت هم به بخش دیگر اعتماد
نمیکند (روابط و نحوه تعامل قوای سه گانه و نهادهای نظام را با یکدیگر ملاحظه
کنید).
.
این گوهر «اعتماد»،
به هر دلیل، از کف رفته؛ لااقل اینکه آسیب بسیار جدی دیده؛ بر منکرش آرزوی «انصاف».
محصول
انتخابات 24 خرداد 92، باید «شروع» احیا و ترمیم این گوهر باشد. شرایط - از هر نظر - وخیمتر از آن است
که حتی گمان کنیم سر دو راهی «بد» و «بدتر» هستیم. فعلا به «هوا» احتیاج داریم
نه «نان روغنی».
.
(2)
کاش جبهه
پایداری سعید جلیلی را کاندیدای خود برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی کند و نه
باقری لنکرانی را. آن وقت یک رفراندوم کوچک برای برآورد نظر مردم در باره «فعالیتهای
هستهای» برگزار میشد. احمدینژاد چهار سال قبل با «هلو» خطاب کردن لنکرانی خواست
این وزیر کمحاشیه خود را تحقیر کند و بسوزاند. اما اگر جبهه پایداری واقعا
لنکرانی را معرفی کند، باید پذیرفت که سلفیهای وطنی (جبهه پایداری) یا باور دارند
که لنکرانی تا سوختن فاصله دارد و احمدینژاد به مقصود نرسیده یا اینکه این جبهه از
نتیجه آن رفراندم پیش گفته، ترسیده.
.
(3)
تیم ستاد حسن
روحانی تیم امیدوارکنندهای است؛ چینش افراد هم
پیام دارد؛ چهرههای فنی و اقتصادی و اصطلاحا تکنوکرات. رأی اما دارد؟!
.
(4)
کسانی که در
دل سودای رأی به مشایی را دارند، برای معارضهجویی با جریان مورد حمایت رهبری، آیا
روزی خواهند دانست که هیتلر محصول رأی مردم تحقیر شده آلمان در جنگ جهانی اول و
ویرانی اقتصاد ژرمنها بود؟
هیولاهایی که دیر شناخته شدند، با وجود همه نشانهها، بسیار به
صلح و انسان صدمه زدهاند؛ به خصوص آنانی که روی دوش خود مردم بالا رفتند.
.
(5)
اگر تعداد
کاندیداهای انتخابات همین تعداد باشد، و هاشمی و خاتمی و مشایی نباشند، دو مرحلهای
شدن انتخابات قطعی است.
.
(6)
یک بار مرحوم
دکتر حسین ابوترابیان (استاد فقید علوم سیاسی و مترجم کتاب «پاسخ به تاریخ» شاه)
میگفت: در ایران سه چیز رأی می آورد: «پ.پ.چ»؛ پول – پارتی - چهره.
.
(7)
آیا نمونهای
وجود دارد که رئیسجمهوری را که اقتصاد مملکتاش را مضمحل کرده، بعد از پایان دوره،
به محاکمه کشیده باشند؟ این کاپیتولاسیون کجاها ملغی شده؟
.
(8)
گزارش دیدار فرزندان میرحسین و رهنورد با مادر ستار بهشتی ِ مظلوم، و به خصوص عکس آن جایزه به ستار و برادرش به خاطر ازبر کردن هفده سوره قرآن، در چهارده سالگی (22 سال قبل)، خواندن و دیدن دارد؛ سرشک غم و غرور دارد.(+)
.
سلام
پاسخحذفعنوان مقاله شما مرا به یاد مقاله ای با عنوان " ما به بوئینگ و ایرباس نیاز داریم نه قاهر 313" انداخت .
ممنون از نوشته های ساده و پر مغز شما.