۱۴۰۲ مرداد ۲۹, یکشنبه

در باب جمع‌کردن "بساط"!

 


اول) نظام اگر بخواهد می‌تواند "بساط" حجاب اختیاری را جمع کند؛ چون ابزار آن زور است و مأموران هم عموماً ابایی از مصرف آن ندارند و اکثر مردم هم "حق" دارند که نخواهند "قهرمان" شوند.
اساساً جایی که با ضربات باتوم بشود آدم کشت و مجازات نشد (و چه بسا تشویق هم شد)، وقت و بی‌وقت یورش برد و زندانی کرد بدون حق دسترسی به وکیل یا تماس با خانواده، یا در روزگار نداری و فقر، کسب‌وکار و روزی افراد را مختل و پلمب کرد، به خاطر یک خریدار با حجاب اختیاری به "تنبیه دسته‌جمعی" (*) روی آورد، هر نوع بساطی که جمع شدن‌انش فقط نیاز به زور و فشار داشته باشد، جمع‌شدنی است! (طبیعتاً "اقتصاد  مریض و فاسد" در این زمره نیست و بساطش برای جمع کردن نیاز به دانش (از نوع اقتصادی) دارد!)
نظام ۲۴ سال قبل "بساط" اعتراض‌های دانشجویی را (در کوی دانشگاه تهران، ناشی از اعتراض به توقیف روزنامه سلام) و ۱۴سال قبل هم (در سال ۸۸) "بساط" اعتراض‌ها را به سلامت انتخابات (که عموماً متمرکز در تهران بود) جمع کرد و بساط‌های کوچک و بزرگ بعدی را هم، ولی مسئله این است: این نوع جمع کردن بساط، به طور واضحی سطح و انرژی تعارض را هر بار بالاتر می‌برد؛ دیگر هیچ‌وقت هیچ اعتراضی به توقیف روزنامه یا سلامت انتخابات صورت نگرفت و نخواهد گرفت، دیگر اعتراض‌ها متمرکز در "تهران" باقی نمانده است؛ حالا خود نظام هم اصرار دارد که اعتراض‌ها، اغتشاش علیه اصل وجود خود اوست و «اصل نظام نشانه است»؛ یک‌بار به "وسیله" گرانی بنزین، بار دیگر حجاب اجباری، و فردا شاید بحران آب و حتی یک "بلای طبیعی"! 
این تعارض سقف نخواهد داشت؛ ممکن است به نفی و طرد حتی عقلانی‌ترین ارزش‌های مورد توجه نظام هم منجر شود. این حتی اگر به فروپاشی سیاسی منجر نشود، بی‌تردید به فروپاشی اجتماعی بسیار وخیمی منجر خواهد شد و البته کسی که برنده است، کسی نیست که این طور بساط جمع می‌کند. 

 

 


دوم) پاسخ درست به این سوال‌ها، زمان و وسعت «جمع کردن بساط بی‌حجابی» را معین خواهد کرد:

فراجا تا کجا توازن منابع انسانی و مالی و اطلاعاتی خود را به نفع کنترل حجاب زنان به هم خواهد زد؟

آیا مراجع دینی علیه قوانین موسوم به حجاب موضع‌گیری فقهی خواهند کرد؟

تداوم ناکارآمدی مدیریت نظام اقتصادی کشور و فقر دامن‌گستر چه اثری در وحدت نظری عاملان فشار و اعتماد به نفس‌ آنان خواهد داشت؟

آیا تبدیل "حجاب اختیاری" از مقوله "مبارزه سیاسی/اجتماعی" به "سبک زندگی" صورت واقع به خود خواهد گرفت؟ بدان معنا که حجاب اجباری (که نه از اصول و نه از فروع دین است و نهایتاً یک واجب شرعی‌ست) صرفا به سبک زندگی افراد ارتباط داده شود؛ آن‌چنان‌که بسیاری نماز (از فروع دین) را به جای نمی‌آورند و جریمه هم نمی‌شوند.

 


سوم) یک ملاحظه؛ ملاحظه‌ای که می‌تواند خیال «جمع کردن بساط» را تباه کند: سوی اصلی این مواجهه، زنان ایران‌اند؛ گاندی گفته بود: «شاید زنان از نظر جسمی ضعیف‌تر از مردان باشند اما از لحاظ روحی نیرویی صد برابر مردان دارند. اگر می توانستم ارتش آزادی هند را از زنان تشکیل دهم، بدون شک قبل از یک سال به پیروزی می‌رسیدم.» (نقل شده در کتاب "جنس ضعیف" فالاچی)

 

چهارم) باید بدانید تا شانزده ماه بعد از انقلاب اسلامی، حجاب اجباری نبود (دراین باره، اینجا بیشتر بخوانید).

 


**

(*) تنبیه دسته‌جمعی/Collective punishment: تنبیه گروهی از مردم به ازای رفتار نامناسب یک یا چند نفر / ناقض اصل برائت است / به‌طور تاریخی، قدرت‌های اشغالگر از مجازات دسته‌جمعی به عنوان حربه‌ای برای  اقدامات تلافی‌جویانه و بازدارنده علیه نیروهای مقاومت استفاده کرده‌اند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر