۱۳۹۷ مهر ۱۰, سه‌شنبه

🔘 اعدام، زندان – بخش چهارم




واکنش هادی غفاری به اتهام‌ها علیه او در ماجرای کشتن امیرعباس هویدا چه بوده است؟

هجدهم مرداد گذشته، ایرنا متن مصاحبه‌ای از او منتشر کرد(+).  

غفاری 68ساله و متولد آذرشهر تبریز است و اینک امام جماعت یکی از مساجد تهران.

ایرنا گزارش کرد: « هادی غفاری می‌گوید کشته شدن هویدا چه ارزشی برای مردم دارد، مگر برای آنها نان و آب می‌شود و چه دلیلی دارد که گروهی در پی تطهیر شاه و هویدا هستند. قسم می خورد که هویدا را نکشته است و کسانی که او را به کشتن هویدا متهم می‌کنند به روز قیامت واگذار می‌کند.»

غفاری می‌گوید: «... جرمم فقط این بود که در دادگاه علنی (هویدا)، 10 دقیقه به عنوان تماشاچی حضور داشتم ... بعد که تقریبا دادگاه داشت تمام می‌شود و متهم را بیرون بردند، بلند شدم رفتم، این همه ماجرا بود. اما اینکه قاتل هویدا کیست، قاتل کسی است که حکم را می‌دهد و حکم را جناب آقای خلخالی دادند. من نه می‌خواهم دفاع و نه خدشه‌ای وارد کنم. هیچ‌کس جز آقای خلخالی و خدا نمی‌داند چه کسی هویدا را کشته است هر کس (چیزی) بگوید دروغ گفته است. [غفاری اینجا اشاره‌ای به ماموران اجرای حکم اعدام نمی‌کند و این عجیب نیست؟ به این ترتیب، کشته شدن هویدا به دست جوخه اعدام تلویحا رد می‌شود]

غفاری به خبرنگاران ایرنا وقتی از او می‌پرسند: «اما مرحوم خلخالی در خاطراتشان گفته‌اند که هویدا را یکی از روحانیان حاضر در جلسه دادگاه کشته است؟» جواب می‌دهد: «به غیر از من، 8 یا 9 روحانی در دادگاه حضور داشتند! اسمی نمی‌برم که کسی متهم شود. به عکس‌ها نگاه کنید ... مرحوم ابراهیم یزدی هم اسمی نبرده و فقط می‌گوید یک روحانی این کار را انجام داده است.»

پدر هادی غفاری، قبل از انقلاب، در زندان درگذشت/کشته شد. خبرنگار ایرنا می‌پرسد: «برخی مدعی هستند که پدر بزرگوار شما، شهید غفاری در زندان سکته کرده و زیر شکنجه به شهادت نرسیده است؟» و او جواب می‌دهد: «پدرم از نظر بدنی، مرد بسیار قوی و مقاومی بود و به عنوان یک روستازاده و کارگر، سلامت بدنش مثال زدنی بود. (در ملاقات با پدرم در زندان)، چون پدرم نمی‌توانست راه برود دو بازویش را از پشت گرفته بودند و کشان‌کشان آوردند و روی صندلی نشاندند ... بینی و بین‌الله دستهایش بالا نمی‌آمد ... باید به سال 55-56 باز گردید و جنایت‌های هویدا را ببینید. نگاه نکنید (هویدا) یک خودکار بیک را 10 سال پنج ریال نگه داشت، به این نگاه کنید که برابر قانون، سرپرستی برخی تشکیلات مهم مانند ساواک با وی بود. هویدا در تمامی جنایت‌های ساواک دست داشته است. شما معنای جنایت را نمی‌توانید بفهمید مگر اینکه به آن دچار شده باشید ... آب در 100درجه به نقطه جوش می‌رسد و دمای سیگار 400 درجه سانتی‌گراد است. بدن من پر از جای سیگار است، هنوز سیاهی برخورد سیگار بر بدنم پاک نشده است. وقتی سیگار روی بدن من خاموش می‌کردند و صدایی بدتر از حیوان از من خارج می‌‌شد. حدود 44 سال از سال‌هایی که شکنجه می‌شدم، می‌گذرد. الان که حضور شما نشسته‌ام خدا را گواه می‌گیرم که ضربات کابل آن چنان رگ‌های پای من را پاره‌پاره و متلاشی کرده که الان هم پاهایم می‌سوزد. هر روز صبح که از خواب بلند می‌شوم باید کلی پایم را در آب سرد نگهدارم که خون‌هایی که کف پای من می‌آید، برگردد. افرادی که از شاه و هویدا دفاع می‌کنند این چیزها را ندیدند و اظهار نظر می‌کنند. «آپولو» را ندیده‌اند. ظرف یا استوانه مسی بزرگ روی سر می‌انداختند و با چوب یا آهن به آن می‌زدند، به‌طوری که صدایی شبیه انفجار بمب اتم در گوش شما طنین‌افکن می‌شد. آقایانی که امروز از عملکرد رژیم گذشته دفاع می‌کنند به پنکه بسته نشده‌اند تا 10-15 روز ادرارشان دست خودشان نباشد. 6 ماه شما را حمام نبرند تا بدن‌تان بوی عفونت و نجاست بگیرد. روزی هر چقدر ناله کردم که اسهال گرفته‌ام و نمی‌توانم خودم را نگه دارم اجازه ندادند به دستشویی بروم در کاسه‌ای مدفوع و ادرار کردم. نیم ساعت بعد در همان کاسه غذا خوردم ... هویدا مسئول مستقیم تمام شکنجه‌ها بود. خواهر من را لخت کردند و مرا تهدید کنند که اعتراف نکنی با خواهرت چنان می‌کنیم. آنها ندیده‌اند دست بسته را از پشت ببندند و بالا بکشند و آویزان کنند. این شکنجه بیشتر از 30 ثانیه انجام نمی‌شود چون انسان را می‌کشد. سوزاندن پاها با اتوی داغ را ندیدند و نمی دانند چیست. حسینی شکنجه‌گر ساواک برای اینکه پاهای من عفونت نکند و نیازی به بیمارستان نباشد و بار بعد هم بتواند شکنجه کند با بیش از 100 کیلو وزنش روی جفت پای من می‌ایستاد تا چرک‌ها خارج شود در این وضعیت صدایی بدتر از صدای حیوان از انسان خارج می‌شود.»

🔹 قسمت سوم: +
 

▪️ادامه دارد




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر