۱۳۹۲ آبان ۱۵, چهارشنبه

چهارپاره – 119 / یاد میانه‌ی پاییز


(1)
سعید جلیلی نماد چیزی بود که اسمش را گذاشته بودند گفتمان مقاومت. نام دیگر شش سال مذاکره بی‌حاصل و پرهزینه. خیلی از مردم به خاطر این که او رئیس جمهور نشود، به کسانی دیگر رأی دادند. حالا این را که چنین کسی را بیاورند در مراسم 13 آبان سخنرانی کند، آن هم در حالی که با تغییر مدیریت مذاکرات، ظاهرا دارد فرجی حاصل می‌شود، به چه می‌توان تعبیر کرد؟ چرا باید کسی که به خاطر عملکردش رأی مردم را ندارد، دقیقا به خاطر همان عملکرد تریبون نظام را در اختیار داشته باشد؟ این مسئله البته ربطی هم به محتوای سخنرانی‌اش ندارد؛ جلیلی «نماد» است. او باید سین - جیم شود بابت این شش سال، نه که اورد بدهد و با نفس مصنوعی‌های این طوری، جلوی چشمها بالا برود. این یعنی مراسمی مثل 13 آبان انحصاری است، عین سخنرانی‌های پیش از خطبه‌های نماز جمعه‌ی اکثریت قریب به اتفاق همه شهرها. این رفتارهای استکباری و شبه‌استکباری در به انحصار گرفتن تریبونهایی که همه جریان‌های سیاسی معتقد به اصل نظام هم باید در آن سهم داشته باشند، کی خاتمه خواهد یافت؟
.
(2)
سایمون کوپر، نویسنده کتاب «فوتبال علیه دشمن»، مقاله‌ای در فایننشیال تایمز نوشته که ترجمه آن توسط بابک واحدی زیر عنوان «ما به فنّاوری ایمان داریم» در شماره دهم مجله ارزشمند «اندیشه پویا» چاپ شده. یک بخشی از این مقاله، به خصوص خیلی باید مورد توجه باشد. او نوشته: «در سال 2007، همزمان با آغاز فروریختن اقتصاد کشورهای غربی، اپل آی‌فون را معرفی کرد. از آن زمان تا کنون، اعتبار و اعتماد عمومی ذره ذره از سیاستمداران به صاحبان فناوری منتقل شده است و صاحبان فناوری صبورانه در این که از این قدرت تازه‌شان چطور بهره بگیرند به تأمل نشسته‌اند. آنها سرگرم آفرینش جهانی نو هستند: اریک اشمیت ِ گوگل با کره شمالی مذاکره می‌کند، جف بزوس ِ آمازون سعی می‌کند روزنامه‌ها را نجات دهد، مارک زاکربرگ ِ فیس‌بوک تلاش می‌کند فقرای جهان را وارد جهان آنلاین کند و بیل گیتس ِ مایکروسافت به جنگ بیماری‌های واگیردار رفته است (...) چشم امید به یافتن راه حلی برای توقف تغییرات آب و هوایی حالا بیشتر به دره سیلیکون دوخته شده تا واشنگتن. عنوان کتاب تازه یوگنی موروزف شوخی با این اوضاع کنونی است: «برای نجات همه چیز، اینجا را کلیک کنید». در این مسیر هیچ چیز برای باختن نیست؛ جز حریم خصوصی‌مان.»
.
(3)

سید محمد خاتمی دوباره به تماشای یک تئاتر رفته(+) ... سیاستمدارانی که چشم دیدن تئاتر داشته باشند، زیاد نیستند، اصلا انگار بیش از اندازه کم‌اند! همکاری داشتیم که می‌گفت من فهم فرهنگی و هنری مدیران ارشاد را از توجهشان به «تئاتر» می‌فهمم؛ هیچ گاه نقیض این قضاوت را نیافته‌ام.
.
(4)
امروز، پانزدهم آبان 92، چهارده ساله گذشت از درگذشت غیرمنتظره امیراعلم غضنفریان؛ دانشجوی نابغه و متواضع زنجانی. بارها درباره او نوشته‌ام. من میانه پاییز را با یاد او به خاطر سپرده‌ام.
قبلا درباره او، اینجاها: + ، ++ 
.
.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر