باور
این که بشار اسد دستور حمله شیمیایی به حومه دمشق را داده و ارتش او عامل این
جنایت باشد، دشوار است؛ مگر این که پیشاپیش تصمیم گرفته باشیم بشار اسد را در هر
صورت، آمر بدانیم و ارتشاش را عامل.
.
بعد
از تضعیف موقعیت ملی و بینالمللی اردوغان
و فشار بیسابقه به حزب حاکم در ترکیه در پی اعتراضهای خیابانی، کنارهگیری امیر
قطر و کودتا در مصر علیه محمد مرسی، و این هر سه از حامیان اصلی و جدی معارضان
سوری، و بدتر از این هر سه رخداد، کشتار چهارشنبه گذشته در قاهره، به نحو بارزی هم
موقعیت مخالفان مسلح رژیم بعث حاکم بر سوریه تضعیف شده و هم اخبار مصر جای اخبار سوریه
را در صدر توجهات افکار عمومی جهانی و منطقهای گرفته بود. به این همه، اگر موفقیتهای اخیر ارتش بشار اسد و
حضور بازرسان سازمان ملل را در دمشق نیز اضافه کنیم، احتمالا بشار اسد فقط میتواند
یک «دیوانه به تمام معنا» باشد که با حمله شیمیایی به مردم غیرنظامی، ناگهان و
دوباره سوریه را به صدر اخبار بکشاند و به تبع، فشارها و احتمال دخالت نظامی خارجی
را بر ضد خود، افزایش دهد.
.
با
این همه، تداوم این جنگ نیابتی و بیرحمانه در سوریه، تقریبا سر همه زخمهای کهنه
نزاع شیعه و سنی را در جوار بشکه باروتی به اسم «خاورمیانه» باز کرده. بشار اسد
اگر پیشتر به عنوان عنصری مهم در خط موسوم به خط مقاومت علیه رژیم صهیونیستی به
حساب میآمد، اینک خواسته و ناخواسته به بازیگر مهمی در افزایش جنگ و نزاع مذهبی
در منطقه و به زیان امت اسلامی نیز تبدیل شده است. حالا تقریبا هیچ داور بیطرف
منطقهای نیز برای خاتمه این جنگ وحشیانه باقی نمانده! این خیلی دردناک است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر