محمد
اسماعیلی، یکی از دو نماینده زنجان در مجلس نهم، در واکنش به تعطیلی کارخانه سرب و
روی در جوار شهر زنجان بعد از اعتراض خیابانی و گسترده مردمی علیه آلایندگیهای آن،
با اشاره به اينكه مسئولان استان ميتوانستند با اطلاعرساني خوب و شفاف مانع از تعطيلي
اين كارخانه و بيكار شدن بيش از 500 نفر از كارگران آن شوند تاكيد کرده كه «در مجموع
اين كارخانه به علت بيتدبيری مسئولان استان و دولتيها بسته شد ... بيكاري كارگران
اين كارخانه يكي از چالشهاي امنيتي استان در ماههاي آينده خواهد بود ... بسته شدن
كارخانه تحت فشار اعتراضات، بازگشايي آن را نيز با مشكل جديدي روبهرو خواهد كرد. چرا
كه با اين تعطيل عملا آلودگي آن مورد تاييد قرار گرفته ... در شرايط فعلي حداقل ميتوان
بخش روي اين كارخانه را كه در آن بيش از 200 نفر كار ميكنند راهاندازي كرد و تنها
بخش توليد سرب آن را متوقف كرد ... اداره محيط زيست آلودگي اين كارخانه را به صورت
آنلاين كنترل ميكرد و معتقد بود كه ميزان آن به حدي نيست كه نياز باشد به اين سرعت
كارخانه تعطيل شود ... براي انتقال اين كارخانه محل جديدي در حدودا 70 كيلومتري زنجان در نظر گرفته
شده كه هيچ كاري روي آن انجام نشده.»(+)
.
اما
چند نکته:
.
1) گذشته
از این که امیدواریم سردار اسماعیلی تخطئه تعطیلی این کارخانه را نه به این دلیل
پیگیر هستند که سابقه رفاقت و همکاری با کسانی دارند که سال 87 سهامدار عمده شرکت توسعه
معادن روی و از جمله کارخانه سرب و روی زنجان شدند و سپس مدیریت کارخانه را بر عهده گرفتند،
و توجه دارند که همان سال 87 و قبل از برکناری مدیر کل سابق محیط زیست استان زنجان
که هم اینک نیز به جدّ معتقد به آلایندگیهای غیر قابل اغماض آن است، موضوع انتقال
کارخانه مصوب شده بود، اینک انتظار است از سردار رئوفینژاد (استاندار) سئوال کنند که
«چرا بیش از چهار سال پیگیر انتقال کارخانه نبودند یا اگر بودند چرا این پیگیریها
موثر نبوده؟»
.
2) سلامتی
سرمایه بسیار مهمی برای جوامع انسانی است. جناب اسماعیلی بفرمایند که اگر از حل مشکل
اشتغال 500 کارگر (که همه عزیزان و فرزندان همین مردم زنجان هستند) عاجزند، چرا میخواهند
با قبحزدایی از بازگشایی دوباره این کارخانه آلاینده، با سلامتی بیش از نیم میلیون
نفر بازی کنند؟ نباید از خاطر برد که تعطیلی این کارخانه، تنها و تنها یک گام در جلوگیری از خسارتهای بیشتر است و متاسفانه هنوز مجالی برای بررسی راههای جبران خسارتهای گذشته فراهم نشده.
.
3) بر
اساس گزارش مرکز آمار ایران، در حد فاصل سال 84 تا 91، در سایه مساعی مدیران دولت احمدینژاد،
رشد اشتغال از جمله در استان زنجان منفی بوده است! یعنی آمار شاغلان استان زنجان در
این بازه زمانی از 327439 به 311587 رسیده؛ با 15852 نفر کاهش(+). این میزان سی و یک
برابر تعداد کارگران بیکار شده کارخانه سرب و روی است. آقای اسماعیلی در این باره نیز
واقعا احساس چالش امنیتی کردهاند؟ نشانههای آن کجاست؟
.
4) در
شماره هشتم تیرماه سال 87، هفتهنامه محلی «پیام زنجان» متن نامهای اداری را از رئیس
وقت سازمان آب استان منتشر کرد که در آن آمده بود: «غلظت سرب موجود در خاکهای اطراف
این کارخانه سیصد و شصت برابر حد استاندارد است»! این مقام مسئول وضعیت را بحرانی اعلام
کرده و آب شرب مردم زنجان را در معرض آلودگی جدی دانسته بود. پاییز سال گذشته نیز محموله
60 تنی سیبهای آلوده برداشت شده از باغهای اطراف این کارخانه توسط تعزیزات حکومتی
توقیف شد. آقای اسماعیلی میتوانند در این باره استعلام کنند یا به اسناد مورد
تایید اداره کل حفاظت محیط زیست در سالهای پیش مراجعه کنند.
.
.
نهایتا
آن که، به عنوان کسی که آقای اسماعیلی را از روزگار دانشجویی، به متانت و وقار میشناسد،
انتظار است رفاقتشان را با «مردم» اثبات و صادقانهتر با این مسئله برخورد
کنند.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر