اول)
اخیرا این فتوای مقام رهبری منتشر و مورد توجه قرار گرفته:
گزارش دادن ظلم مسئولین به مراکز و مراجع مسئول براى پیگیرى و تعقیب، بعد از تحقیق و اطمینان نسبت به آن اشکال ندارد و حتّى اگر از مقدمات نهى از منکر محسوب شود واجب مىگردد ولى بیان آن در برابر مردم وجهى ندارد، بلکه اگر موجب فتنه و فساد و تضعیف دولت اسلامى شود حرام است.
.
برخی
این فتوا – به خصوص جمله پایانی – را محملی برای انتقاد قرار دادهاند؛ این که این
فتوا جواز سکوت و سانسور است. به نظر من پیش از توافق بر معنی «فتنه» و «فساد» و «تضعیف
دولت اسلامی»، اساسا نمیتوان بر این فتوا چنین نقدی را وارد دانست. اگر فتنه و فساد
و تضعیف دولت اسلامی مثلا «تخصیص حاشیه امن برای ظالمان» تعریف شود، و این حاشیه
امن و امان از جمله با بیان مستند ستمکاریشان در برابر مردم زایل شود، قطعا از این
فتوا تجویز سکوت و سانسور استنباط نمیشود. از همین رو پیش از هر نقدی مهم است که شرایط
حرام بودن بیان ستمکاری مسئولان (که در متن فتوا آمده) تبیین شود (و البته این جدای از آن است که اهل فن،
مبانی فقهی آن را هم بازشمارند).
.
از
دیگر سو شاید لازم باشد به این سئوال هم پاسخ گفته شود که اگر باز در سایه چنین فتوایی،
مراکز و مراجع مسئول براى پیگیرى و تعقیب نتوانند مثلا کسی مثل قاضی مرتضوی را از ریاست
مهمترین صندوق سرمایهگذاری کشور به زیر بکشند، و بیان ظلم هم برای مردم کاری از پیش
نبرد، تکلیف بعدی چیست؟ اساسا مرز تحمل ظالم تا به کجاست؟ رفتار ابوذر میتواند
الگو باشد؟(+)
.
دوم)
روزنامه همشهری گزارشی از خرید هواپیما توسط بابک زنجانی (البته بدون ذکر نام او) زیر
عنوان «هواپیماهای جدید در شرکتهای ایرانی»(+) چاپ کرده. یک جا در این گزارش آمده:
«وی (کارشناس صنعت حملونقل هوایی) در پاسخ به این سئوال آن خبرگزاری که ورود یک ایرلاین
دیگر به جمع خمیدگان این صنعت با توجه به شرایط اقتصادی و تحریمها را چگونه میتوان
ارزیابی کرد (و الی آخر) ...»
.
انصافا
عبارت بسیار معنادار و ارزشمندی وارد ادبیات اقتصاد مقاومتی شده: «جمع خمیدگان صنعت»!
.
سوم)
روزنامه همشهری همچنین در صفحه 6 شماره دیروز خود (9 مرداد 92) به نقل از مدیرعامل
انجمن حمایت از بیماران سرطانی استان مرکزی نوشته که به علت چهار برابر شدن هزییه داروی
های سرطانی، 13 درصد از بیماران مداوای خود را رها کردهاند.
.
ما الان
اورانیوم را تا چند درصد غنی میکنیم؟ 13 درصد بیشتر باید باشد؛ نه؟ تحریمها هم
که کاغذ پاره بود و قرار بود استعدادهای ناشکفته ملت را شکوفا کند؛ کرد اما جور
دیگری.
.
چهارم)
خبرگزاری مهر به نقل از مرکز آمار گزارش داده که از سال 84 تا 91، اشتغال در سیزده
استان – از جمله در استان زنجان – منفی شده(+). یعنی مثلا تعداد شاغلان این استان در
ابتدای این دوره 327439 نفر بوده که با تلاش دولت خدمتگزار این تعداد به 311587 کاهش
یافته. همزمان معاون ادارهکل تعاون، کار و رفاهاجتماعی این استان به ایسنا گفته:
«زنجان در تحقق اشتغالزایی رتبه سوم کشوری را به خود اختصاص داد.»(+)
.
پنجم)
حسین شریعتمداری انتخابات را باخته و این همه طلبکار است؛ اصلا نمیشود تصور کرد
که اگر سعید جلیلی (موسوم به گفتمان مقاومت) رأی آورده بود، چه کار میکرد! یک
روزنامه با پول خودش چاپ و منتشر کرده بود، این همه چشمتنگ بار نمیآمد. این چشم
تنگ را کاش، قبل از خاک گور، قناعت به رأی مردم پر میکرد.
.
ششم)
فردا روز قدس است؛ کاش روز محکومیت همه «مقدسات اشغال شده» باشد ... میدانید مهمترین
مهمّاتِ سران رژیم صهیونیستی چیست؟ بیتردید: «بقا» و البته با استنادات دینی و
مذهبی و مقدساتشان. پس فرقشان با دیگر حاکمان چیست؟
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر