۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعه

نماز

قطار برای نماز در ایستگاه یزد ایستاد. نمازخوان ها پیاده شدند از جمله دو روحانی. روحانی جوانتر که زودتر به نمازخانه رسیده بود، رفت جای معمول امام جماعت ها شاید که کسی به او اقتدا کند. کسی جلو نرفت. آن یکی آخوند که آمد نرفت پشت سر اولی بایستد برای نماز جماعت؛ خودش جای دیگری ایستاد. یک نفر رفت پشت سر آخوند دومی. تقریبا همه نماز را فرادا خواندند. در گوشه دیگر مسجد اما پنج مسافر سنّی مذهب اقتدا کرده بودند به یکی از بین خودشان برای نماز جماعت؛ امام جماعت یکی بود مثل خودشان ...

۳ نظر:

  1. سلام
    من هم در جای دیگر چنین صحنه تاثیر گذاری را دیده بودم ولی بیان موجز شما فوق العاده بود

    پاسخحذف
  2. سلام
    چه درد و چه زيبا

    پاسخحذف
  3. ما همه قبل از این مذاهب یک دین داریم !
    پس دردی وجود نباید داشته باشه ...
    فقط باید روی اعتقاداتمون فکر کنیم ..
    ببینیم کدوم با عقل جور در میاد و یا نه .. عقل همه یکیه ...
    فقط بعضی ها نمیخوان بذارن که بفهمید عقلتون یکیه ...

    در ضمن من هم یک سنی هستم ولی باور کنید تا بحال رفتاری نکردم که فرقی بین من و یک شیعه و یا یک فرد دیگر دیده شود ...
    فقط باید با فکر جلو رفت .. مذاهب برای ما فیلتر هستند ... ولی ما میتونیم با عقلمون کار فیلتر رو درست تر انجام بدیم ... چون توی یک فیلتر چیزهای بزرگ که حتی اگر درست هم باشند نمیتونند رد بشند ...
    امیدوارم متوجه شده باشید ..

    پاسخحذف