۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۷, سه‌شنبه

چرا در مسکو صف نان بود و در لندن نبود؟!

 

حزب کمونیست (شوروی) نتوانست با دنیای به سرعت در حال تغییر اواخر قرن بیستم همراه شود. زمانی که همه اطلاعات در مرکزی سری انباشته می شود و همه تصمیم‌های مهم را گروهی دیوانسالار سالخورده می‌گیرند، می توان کلی بمب هسته‌ای ساخت ولی نمی‌توان اپل یا ویکی‌پدیا داشت.

 

بنا بر روایتی (شاید هم، مثل بیشتر داستان‌های خوب، ساختگی)، زمانی که میخائیل گورباچف (آخرین رهبر شوروی) در تلاش بود تا اقتصاد رو به زوال اتحاد شوروی را احیا کند، یکی از دستیاران اصلی‌اش را به لندن فرستاد تا سر در آورد که "تاچریسم" (سیاست‌های اقتصادی دوران نخست‌وزیری مارگارت تاچر (۱۹۹۰-۱۹۷۹) در حمایت از بازار آزاد و بخش خصوصی) کلا چیست و نظام سرمایه‌داری عملا چگونه کار می‌کند.

 

میزبانان در لندن مهمان‌شان را به گردش در شهر بردند و او از بازار بورس و مدرسه اقتصاد لندن بازدید کرد و در آنجا با مدیران بانک و کارآفرینان و استادان گفت‌وگوهایی مفصل داشت. پس از چند ساعت، کارشناس شوروی با داد و فریاد گفت: «لطفا یک دقیقه صبر کنید. همه این نظریه‌های پیچیده اقتصادی را کنار بگذارید. الان یک روز کامل است که در لندن این طرف و آن طرف می‌رویم و من از یک چیز سر در نمی‌آورم. در مسکو بهترین متفکران ما درگیر نظام عرضه نان‌اند و با این حال جلو در هر نانوایی و خواربارفروشی صف‌های دراز تشکیل می‌شود. اما اینجا در لندن میلیون‌ها نفر زندگی می‌کنند و ما هم امروز از مقابل بسیاری از فروشگاه‌ها و مغازه‌ها رد شده‌ایم اما من حتی یک صف نان هم ندیده‌ام. لطفا من را ببرید پیش مسئول عرضه نان در لندن. باید سر از کارش در بیاورم.» میزبانان، در حالی که سر خود را می‌خاراندند، لحظه‌ای به فکر فرو رفتند و گفتند: «در لندن هیچ کس مسئول عرضه نان نیست.»

 

راز موفقیت سرمایه‌داری همین است. در لندن اطلاعات مربوط به عرضه نان در انحصار هیچ واحد پردازش مرکزی نیست. اطلاعات بین میلیون‌ها مصرف‌کننده و تولیدکننده، نانوا و غول بازرگانی، کشاورز و دانشمند آزادانه در گردش است. قیمت نان و تعداد نان‌هایی که هر روز پخته می‌شود و اولویت‌های تحقیق و توسعه در این زمینه را نیروهای بازار تعیین می‌کنند. اگر نیروهای بازار تصمیمی اشتباه بگیرند، خیلی زود تصحیح‌اش می کنند، یا حداقل باور سرمایه‌داران این است که چنین می‌کنند. از نظر بحث فعلی ما، اهمیتی ندارد که این نظریه درست است یا خیر. مهم این است که این نظریه اقتصاد را بر حسب پردازش داده می‌فهمد و تعریف می‌کند.

 

 

 

📚 نقل از کتاب "انسان خداگونه"، یووال نوح هراری، صص 4 - 463

 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر