وقت سَحر، باران که روی زمین ضرب گرفت، قبلترش باد تندی آمده بود... یاد تو را آورده بودند. گفتم آنچه آوردهاید، همیشه با من است. باد گفت بوی تنات را آورده، باران گفت نشان از گیسوان خیس تو دارد ... همه حیرت شده بودم از بیکرانگی یاد تو که هر آنچه که هست، باز هم بیش تواند بود ... فردا آفتاب هم یاد تو خواهد بود، آنچنان که ماه، و ستاره، و دریا، ... و جاده و آخرین پیچ همه کوچههای شهر که تلخترین یادگار آخرین نگاه است وقت "خداحافظ" گفتن.
🌱
کلمات گاهی به همان سادگی که هستند و میآیند، به همان سادگی هم میروند؛ گم میشوند، شاید که چون گم میشوم، پیش پای رفتنشان. کلماتِ رفته، ردّ زخم میگذارند.
کلمات رفته، با باران بعدی برمیگردند؟
کی مرا میبرند؟
قبلتر نوشته بودم که کتابی در دست انتشار دارم به اسم «از اقیانوسی دور؛ عاشقانههای مرهم.»
دو پاراگراف آغازین این پست نمونههایی از محتوای کتاب است؛ برگزیدهای از عاشقانههای «نامه به دلآرام» که "برخی" هنوز روی وبلاگ هست.
📕 این کتاب هفته آینده (20 اسفند) در تیراژی محدود منتشر میشود (فروش فروشگاهی و اینترنتی بسیار محدود خواهد بود، شاید در نمایشگاه کتاب عرضه شود).
📘 اگر میخواهید کتاب را داشته باشید (و چه بسا مفید برای عیدی دادن هم باشد 😊)، لطفا به قرار زیر عمل کنید:
1) مبلغ ۲۰۰ هزار تومان به ازای هر جلد به شماره کارت زیر واریز کنید:
6221061230292890 - محمد معینی، بانک پارسیان
2) اطلاعات پرداخت را با آدرس پستی (حتما دارای کدپستی) به من در تلگرام اعلام بفرمایید (یا ایمیل کنید به moeeni.mo[a]gmail.com)
3) به محض وصول کتاب (دوشنبه، 21 اسفند) کتابها از طریق پست پیشتاز (رایگان) ارسال خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر