حالا حتی فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح هم
که به بازدید مناطق مرزی غرب کشور میرود، در گزارش از سفرش، خطاب به خبرنگار
خبرگزاری صدا و سیما، لازم میبیند از جنگ رسانهای دشمن علیه نظام بگوید. قدری غریب
به نظر میرسد. انتظار این است که فقط از استحکامات سختافزاری و نرمافزاری حراست
از مرزهای جغرافیایی سخن گفته شود. سرلشگر باقری البته به درستی نگران است؛ مرزهای
عقیدتی و باور مردم آماج تبلیغات گسترده و البته موثری است. در این میانه ولی خطای
بزرگ این است که کسی جای علت و معلول را اشتباه بگیرد و برای پیروزی، باز همان
نقشههای قدیمی ِ حالا شکستخورده را اجرا کند؛ از فیلترینگ و پارازیتینگ(!) علیه
رسانههای غیرخودی تا انحصارگرایی در امکانات رسانهای رسمی و داخلی. باور مردم آسیب
دیده، بیتابیشان حالا طاقت مستوری ندارد، از یک حدی به بعد، رسانهها (یِ تو گویی:
«بدخواه» و «دشمن») اوضاع را بدتر کردهاند. باور مردم نیاز به تیمار دارد، این،
از جنسِ تیمار روح است و به زور کمیتهها و کارگروههایی که قوّتشان، بستن و برچیدن
است، حاصل نیامده و نخواهد آمد. گشایش در معیشت هم البته یک چاره است و همه چاره نیست.
ایمان مردم به تدریج آب رفته و باید به تدریج، با قدرت تدبیر و تشریک مساعی، احیا
شود. حالا در این میانه، کسانی پیش از تدبیر و تیمار داخل، اگر چشم به مدیریت جهان
و کور کردن چشم فتنههای بزرگتر دوختهاند، لابد باید رازهای مگوی بسیاری از سطح
طاقت «مردم» داشته باشند.
برتراند راسل (فیلسوف و اندیشمند شهیر انگلیسی)
سالها قبل در توصیف اوضاع جنگ دوم جهانی نوشته بود: «در طول جنگ، نازیها به
آلمانها اجازه نمیدادند که به رادیوی بریتانیا گوش کنند اما هیچ کس در انگلستان
از گوش دادن به رادیوی آلمان منع نشده بود چون ایمان ما به هدف خودمان تزلزلناپذیر
بود.» (برای خواندن متن کامل این مقاله؛ ر.ک اندیشهپویا، ش 53، ص 123)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر