اول
- تنها دو هفته بعد از شروع به کار دولت احمدی نژاد در سال 84، حتی قبل از این که کابینه
دولت شکل بگیرد، سید محمد خاتمی گفته بود: «جريان واپسگراي داخلي كه سعي دارد تا اقتصاد
و دانشگاه و مديريت نظام را فاسد و غيراسلامي نشان دهد، رهبري انقلاب را نيز مورد حمله
قرار خواهد داد و در صورت ادامه روند، قطعاً در مقابل ايشان خواهد ايستاد.»(+)
.
پنج
سال و هفت ماه طول کشید تا محصول و بلندگوی این جریان در جایگاه عالیترین مقام اجرایی
کشور، یازده روز خانهنشین شد تا خودی در مقابل رهبری نشان دهد؛ این اتفاقی بینظیر
بود، بسیاری شوکه شدند اما بودند کسانی که یاد پیش بینی خاتمی افتاده بودند.
.
.
دوم
- همان خاتمی اینک با اشاره به حواشی برنامه استقبال از حسن روحانی در بازگشت از آمریکا
گفته که «اگر جلوی جریانات تخریبی گرفته نشود مثل زمان اصلاحات میشود که اوایل این
طور بود و بالاخره منجر به ترور شد.»(+)
.
در پی
آن خبرگزاری سپاه (فارس) میداندار تحریک افکار عمومی علیه این هشدار خاتمی شده:
نماینده
مشهد در گفتگو با فارس: ما نگران هستیم که موضع گیری آقای خاتمی به نوعی نشان دادن
مسیر به همفکران خود باشد، گویا موضع گیری آقای خاتمی آدرس دادن است(+)
نماینده
اصفهان در گفتگو با فارس: با توجه به اظهارت خاتمی، از این پس هر اتفاق ضدامنیتی در
قالب ترور رخ دهد، مسئولیت آن متوجه خاتمی خواهد بود(+)
نماینده
تهران در گفتگو با فارس: احتمالا آقای خاتمی از حرکات تروریستها اطلاع دارد(+)
رئیس
بسیج اساتید دانشگاه امیرکبیر در گفتگو با فارس: چگونه افرادی که شعار «زنده باد مخالف
من» را سر میدهند، امروز مخالفینشان را به گروههای تروریستی و برانداز منتسب می کنند(+)
.
.
سوم
- خاتمی هیچگاه حق اظهار نظر مخالفان را زیر سئوال نبرده است؛ این واضحتر از آن
است که کسی بخواهد آن را مورد خدشه قرار دهد. هنوز توهینکنندگان به خاتمی، و نه
حتی منتقدانش، حاشیه امن دارند. آنچه ماجرای استقبال از روحانی را چنان ویژه به
نظر میرساند، مماشات دستگاههای ذی مدخل در برابر گروههای «تخریبی» است و نه گروههای
منتقد. تحریک افکار عمومی با مخفی کردن تفاوت "تخریب" و "نقد"،
البته که بیشتر یک واکنش مذبوحانه سیاسی است. باید پرسیده شود در حالی که آببازی نوجوانان
در پارکها ابعاد امنیتی و انتظامی دارد، چطور پرتاب لنگه کفش به رئیس جمهوری در
مقابل انظار و افکار عمومی چنین ماهیتی پیدا نمیکند؟ اگر هشدار برای برچیدن امکان
ترور، چراغ سبز به ترور است که باید همه هشدارهای ایمنی را توطئهای برای ناامن
کردن جامعه دانست! مقابلهجویی با این هشدار خاتمی، احتمالا تلاشی برای هموار
نگاه داشتن راه گروههای تخریبی است تا همچنان آن حاشیه امن ِ همه سالهای گذشته، دست
نخورده تلقی شود.
خاتمی
پیشگو نیست ولی لااقل سابقه یک پیشگویی او در هشت سال قبل، مدعیان آرامش کشور را
باید به تأمل وا دارد که این رئیس جمهوری سابق، شاید که در خشت خام چیزی دیده
باشد. حتی باور نکردن این هشدار هم توجیهی برای انتساب آن اتهامات طرفهای مصاحبه
با خبرگزاری سپاه به خاتمی نمیشود. جدی گرفتن این هشدار، به زیان چه کسانی خواهد
بود جز گروههای تخریبگر که از قضا فضای سیاسی کشور از نزدیک بودن بیش از پیش
بهانههای ناامیدی آنها حکایت دارد؛ آنچنان ناامیدی که خدای ناکرده ممکن است دستانی
را به سوی چکاندن ماشهای ببرد.
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر