1) در ادبیات سیاسی - به خصوص در کشورهای دچار انقلاب و تحولات سریع
سیاسی و ایدئولوژیک – برخی اصطلاحات، بدون آن که به خودی خود، فحش و دشنام محسوب شوند،
تبدیل به توهین و اتهام و یا عباراتی با بار معنایی تحقیرآمیز می شوند و این بیشتر
به عادت، انفعال و نوع نگاه عمومی متاثر از رفتار رسانهای جریان غالب بر میگردد.
از آن جمله، در ایران ما، هستند: ضدانقلاب، سرمایهدار، لیبرال، اومانیست، ضدولایت
فقیه، چپی، راستی، حزبی، جناحی و البته یکی از آخرین نمونههای آن: «اردوکشی خیابانی»!
.
2) اصطلاح
«اردوکشی خیابانی» را نخستین بار مقام رهبری در نمازجمعه معروف 29 خرداد 88 خود مورد
استفاده قرار دادند و گفتند: «انتخابات براى اين است كه همهى اختلافها سر صندوق رأى
حل و فصل بشود. بايد در صندوقهاى رأى معلوم بشود كه مردم چى ميخواهند، چى نميخواهند؛
نه در كف خيابانها. اگر قرار باشد بعد از هر انتخاباتى آنهائى كه رأى نياوردند، اردوكشى
خيابانى بكنند، طرفدارانشان را بكشند به خيابان؛ بعد آنهائى كه رأى آوردهاند هم، در
جواب آنها، اردوكشى كنند، بكشند به خيابان، پس چرا انتخابات انجام گرفت؟»(+) رهبری
آخرین بار نیز در دیدار سالیانه با دانشجویان (6 مرداد سال جاری) از این اصطلاح استفاده
کردند: «در انتخابات سال ۸۸، آن كسانى كه فكر ميكردند در انتخابات تقلب شده، چرا براى
مواجهه با تقلب، اردوكشى خيابانى كردند؟»(+)
.
به احتمال
قریب به یقین، استفاده رهبری از این اصطلاح در موضع محکومیت رخدادهای اعتراضی بعد از
انتخابات 88، خواسته و ناخواسته «اردوکشی خیابانی» را دچار یک بار منفی کرده که البته
موافقان آن اعتراضها هم در جا انداختن این بار معنایی منفی، کمک شایان توجهی کردهاند
و میکنند! آخرین نمونه این انفعال را می توان در تخطئه سخنان حسن روحانی در جلسه کسب
رأی اعتماد مشاهده کرد. حسن روحانی گفته بود: «88 عدهای اردوکشی خیابانی کردند و عدهای
کهریزک درست کردند.»(+)
.
3) جدای
از این که پیروزی انقلاب در بهمن 57 به طور عمده مرهون تجمعات مردمی ِ اعتراضی و نادیده
گرفتن حکومت نظامی به خصوص در حد فاصل دی 56 تا بهمن 57 بود، فراخوانی مردم به تجمعات
خیابانی مورد نظر حاکمیت در بعد از انقلاب نیز همگی از جنس اردوکشی خیابانی به معنای
«حضور در خیابان برای نمایش قدرت» بوده است. این روشی مرسوم در همه کشورهاست که «خیابان»
یک وسیله مهم برای ابراز نظر (در رد و تایید چیزی یا کسی) باشد. برخی از این تجمعات
در کشور ما هم اینک وارد تقویم سالیانه هم شده (از آن جمله راهپیماییهای 13 آبان و
روز قدس و 22 بهمن). عموما نیز شورای موسوم به «شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی» (که
غیر از «سازمان تبلیغات اسلامی» است) در قالب پیمانکار (و «پیمانکار» هم البته فحش
نیست!)، هماهنگیهای لازم را در این موارد به انجام میرساند و بیانیههای پایانی
هم به صورت متمرکز تهیه، ابلاغ، قرائت و مورد تایید ناگزیر حاضران قرار میگیرد! تجمعات
بدون مجوز بعد از نمازهای جمعه که بیشتر در دوران اصلاحات مرسوم شده بود، نیز از جمله
اردوکشیهای خیابانیاند. خرداد سال 89 نیز وقتی مجلس به تایید وقف دانشگاه آزاد رای
داد، عدهای از افراطیون توانستند با «فوریتی غیرعادی»(+) مجوز تجمع اعتراضی در مقابل
مجلس دریافت کنند و به خصوص رئیس مجلس (علی لاریجانی) را آماج شدیدترین توهینها قرار
دهند. کسانی چون رسایی و کوچکزاده در این اردوکشی خیابانی حضوری حمایتآمیز داشتند.
.
4) از
بین اردوکشیهای خیابانی، دو اردوکشی 23 تیر 78 و 9 دی 88، به طور خاص مورد تایید و
محور بسیاری از تحلیلها و سوگیریها بوده است. این به معنای تایید نقش کف خیابانها
در سوگیریهای سیاسی کشور است فارغ از این که نقش بسیج نیروهای انحصاری تبلیغی و
میدانی مورد توجه جدی قرار گیرد.
.
آیتالله
خامنهای در سخنرانی 14 خرداد 90 خود، در باره این دو تجمع، گفتند: «سال 78 كه آن حوادث
پيش آمد، آن كسى كه اين حوادث را خنثى كرد، مردم بودند. روز بيست و سوم تير سال 78
مردم آمدند در خيابانها، توطئهى دشمن را كه سالها برايش برنامهريزى كرده بودند، در
يك روز باطل كردند. آن روز گذشت. موج دوم، باز يك برنامهريزى دهساله بود تا سال
88 . به نظرشان فرصتى به دست مىآمد. به خيال خودشان زمينهها را آماده كرده بودند.
مطالباتى هم مردم داشتند - مردمى كه وابستهى به نظامند، وفادار به نظامند - فكر كردند
از اين مطالبات بتوانند استفاده كنند؛ لذا آن قضاياى سال 88 به وجود آمد. دو سه ماه
تهران را متلاطم كردند - البته فقط تهران را - دو سه ماه توانستند دلها و ذهنها را
به خودشان مشغول كنند. اينجا هم مردم آمدند توى ميدان. بعد از آنكه باطنها ظاهر شد،
در روز قدس مردم ديدند كه اينها حرف دلشان چيست، در روز عاشورا فهميدند كه اينها عمق
خواستههاشان تا كجاست، مردم عزيز ما به ميدان آمدند و حماسهى نُه دى را به راه انداختند.»(+)
.
5) نه
تنها برای این سوی مرزها، بلکه مقام رهبری نقش اردوکشیهای خیابانی را در اعتراض برای تحقق حقجویی و ظلمستیزی برای
آن سوی مرزها نیز تایید کردهاند.
.
آیتالله
خامنهای در مورد اردوکشی های خیابانی جنبش موسوم به وال استریت در آمریکا، طی سخنان
دو سال قبل شان در کرمانشاه گفتند: «اين چيزى كه به عنوان «جنبش وال استريت»، مردم
آمريكا را به هيجان آورده، مهم است. سعى كردند اين را كوچك نشان بدهند، الان هم سعى
ميكنند كوچك نشان بدهند. همين آقايانى كه مدعى هستند آزادى بيان لازم است و طرفدار
آزادى بيانند، تا دو سه هفته از شروع اين جنبش، از همهى روزنامههاى مهم آمريكا، فقط
يك روزنامه خبر اين حركت را منتشر كرد؛ بقيه به سكوت برگزار كردند! اينهائى كه اگر
در گوشهاى از دنيا - آنجائى كه با سياستهاى اينها مخالف است - يك چيز كوچكى اتفاق
بيفتد، صد برابر آن را بزرگ ميكنند، يك حركت به اين عظمت را بكلى مورد سكوت قرار دادند؛
مسكوت گذاشتند ولى خب، بالاخره ديدند چارهاى نيست. خود همان كسانى كه آنجا جمعند
- اين چندين هزار نفرى كه در نيويورك در وال استريت جمع شدهاند - و اشباه آنها در
شهرهاى ديگر و ايالات ديگر آمريكا، آنها را مجبور كردند؛ لذا حالا به اين حادثه اقرار
ميكنند.»(+) و چند روز بعدتر در گیلانغرب: «امروز شما (خطاب به رئیس جمهور آمریکا)
از اكثريت ملت خودتان در آمريكا هم ميترسيد؛ نشانهاش اين حركت و جنبش وال استريت است
كه به نيويورك محصور نماند؛ در شهرهاى متعدد ديگر در آمريكا مردم اظهار نفرت ميكنند.
پس شما منزوى هستيد.» (+) و «ادعا ميكنند كه ملتشان ملت سرافرازى است. امروز دولتهاى
آمريكا ملت خود را ذليل كردهاند، گمراه كردهاند؛ همان طور كه قرآن درباره فرعون ميفرمايد:
«و اضلّ فرعون قومه و ما هدى». مردمِ خودشان را گمراه كردند؛ نميگذارند از حقايق مطلع
شوند. اين حركت 99 درصدى و حركت ضد وال استريت كه در آمريكا راه افتاده، با توجه به
اين است كه مردم آمريكا از بسيارى از حقايق مطلع نيستند؛ اگر مطلع باشند، اين حركت
شايد ده برابر شديدتر شود.»(+)
.
6) نمونه
های ذکر شده همه موید وجه مثبت اردوکشیهای خیابانی است. مخالفت رهبری نیز با
اردوکشی خیابانی، محدود به اردوکشی بعد از انتخابات بوده و این دلیل نمیشود که همه نوع اردوکشی محکوم شده باشد، هر
چند سدهای فراروی اردوکشیهای اعتراضی و خارج از تقویم، بیش از حد تصور است و همین
مسئله اصالت تجمعات و اردوکشیهای آرام و مورد توجه صدا و سیما و منابر را زیر سئوال
میبرد، اما باید قبح خواسته و ناخواسته اصطلاح
«اردوکشی خیابانی» فرو بریزد و این با انفعال در برابر جریان غالب رسانهای کشور، میسر
نیست.
لینک مرتبط +
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر