۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۶, دوشنبه

نجات یک تجربه‌

آیت‌الله جوادی آملی: بسیاری از مردم به علت مشکلات معیشتی٬ با «لبنیّات» سر می‌کنند
علیرضا زاکانی (کاندیدا): متاسفانه فساد پیکره زیبای نظام ما را در برگرفته
مصطفی پورمحمدی (رئیس سازمان بازرسی): مسئولان بی‌خیال گرانی شده‌اند ... معاش مردم تامین نشود، جامعه در شرایط خطر قرار می‌گیرد ... اگر سالم‌ترین مدیران و به اصطلاح سوپرمن‌ها نیز وارد این سیستم (اداری کشور) شوند باز هم در مبارزه با فساد ناکام خواهیم بود
علی شادمانی٬ معاون عملیات ستاد کل نیرو‌های مسلح: مردم ما در رنج هستند و آزرده شده‌اند ... امنیت از جوانان و دختران این مملکت سلب شده
محمدرضا باهنر (نایب رئیس مجلس): در حال حاضر کشور به یک «کمیته امداد بزرگ» تبدیل شده
آیت الله ابراهیم امینی (امام جمعه موقت قم): گرانی مردم را به ستوه آورده و کارد به استخوان‌شان رسیده
علم‌الهدی (امام جمعه مشهد): وقتی می‌شنویم کارگران فلان کارخانه سه ماه حقوق نگرفته‌اند، احساس شرمندگی می‌کنیم
ارسلان فتحی‌پور (رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس): شاخص کیفیت زندگی که به صورت سالانه، بین ۱۹۴ کشور جهان ارزیابی و منتشر می‌شود، نشان می‌دهد که کیفیت زندگی مردم ایران، در مقایسه با دیگر کشورهای جهان، از رتبه ۸۸ در سال ۲۰۰۵به رتبه ۱۵۰ در سال ۲۰۱۰ میلادی، کاهش پیدا کرده
سرمقاله روزنامه «جمهوری اسلامی»: هر دو جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا در امتحان مديريت كشور مردود شده‌اند
.
**
اول) نزدیکی‌های انتخابات، نه در ایران، که همه جا، بازار اپوزیسیون‌گری داغ می‌شود. مقصود که حاصل شد، خیلی از اپوزیسیون‌ها دوباره آرام و رام می‌شوند، جایی سهمی می‌گیرند و فراموش‌کار می‌شوند، هر چند شرایط وخیم اقتصادی و روابط گسسته بین‌المللی، این روزها آن قدر روان و جسم و خیال مردم را دریده، که لاپوشانی‌ و امیدآفرینی‌های مزخرف و کاذب سابق، مطلقا به کار نمی‌آید. چه باک! مشکل اقتصادی برای ِ نوع بشر است؛ می‌آید و رفتنی است؛ دیر یا زود؛ به شرط رجوع به عقل و تدبیر جمعی. باید اما مدام وجدان آنانی آزار ببیند که هشداردهندگانِ پیش از فاجعه را متهم کردند، دشنام دادند، از کار «عقل» مانع شدند، سر راه «نقد»، چاه و خندق کندند و مین کاشتند، کلید حبس به رخ کشیدند، دانایان را به خانه فرستادند و از زیر سنگ‌ها «بله قربان»گوها را بر انگیختند، و یا حتی بر این جفاکاری‌ها سکوت کردند؛ به خیال موهوم این که «ان شاالله گربه است» ... وجدانی اگر باشد، که برای روان و تن و خیال مردم به درد آید، سیاه هشت سال ِ گذشته، تکرار نخواهد شد؛ نه به «اسم»ِ تنها، که به «رسم». (غم‌انگیز و حیرت‌فزا البته اینکه، همانها که رئیس هشت ساله گذشته را اصلح دانسته بودند، حالا هم روی ِ معرفی اصلح دارند!)
.
آخر) نقل قول‌های بالا، نقل قول ناخودی‌های نظام نیست؛ لجن‌مال شده‌های صدا و سیما و خطبا و مداحین و کیهان و رجانیوز و مشرق و سایر بصیرت پراکنها نیستند. اسامی و عنوان‌ها را دوباره مرور کنید. مملکتی با چنین اوضاعی، الگوی کدام مردمان در دیگر بلاد اسلامی و غیراسلامی می تواند باشد که ما مدعی راهبری آنان هم هستیم؟! انسان‌های عاقل و بالغ دنیا را چه فرض کرده‌ایم که هنوز، بی‌آزرمی، از ادعای مدیریت بر فراسوی مرزهای خودمان عدول نمی‌کنیم؛ لااقل تا اطلاع ثانوی؟! ... نمی‌خواهیم - با طمأنینه - تجربه «جمهوری اسلامی ایران» را نجات ‌دهیم؟
.
.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر