۱۳۹۱ آبان ۱۸, پنجشنبه

وبلاگ‌نویس می‌کُشند



 آن طور که وبسایت «کلمه» نوشته، هفتم آبان ماه جاری ماموران نیروی انتظامی «ستار بهشتی» را در رباط کریم بازداشت می‌کنند. ظاهرا ماموران، از بخش "فتا"ی این نیرو بوده‌اند (پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات ایران با نام مختصر «فتا»؛ یک واحد تخصصی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران). ده روز بعدتر با خانواده این جوان 35 ساله وبلاگ‌نویس (اینجا: وبلاگش) تماس می‌گیرند که «قبر بخرید و فردا جنازه را در پزشک قانونی کهریزک تحویل بگیرید»! «کلمه» نوشته که «زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین که ستار بهشتی یک شب را در آنجا سپری کرده بود، روایت کرده‌اند که بدن این جوان زیر ضرب و شتم له شده بود و به گفته آنها حتی یک جای سالم در بدنش نبود.»(+) یک تصویر از برگه شکواییه مقتول از بازجو هم نشان می‌دهد که وی کتبا به شکنجه خود اعتراض کرده بوده(+). چند روز پس از انتشار خبر، هنوز اما دستگاه‌های ذیربط سکوت اختیار کرده‌اند و این، امید به دروغ بودن خبر را هر دم، بیشتر و بیشتر تباه می‌کند.
.
اینجا بحث بر سر محتوای وبلاگ ستار بهشتی نیست، که خود منتقد بی‌پروایی آنم؛ اینجا بحث بر سر بیمقدار شدن جان و سلامت زندانیانی است که اتهام‌شان به خصوص سیاسی و عقیدتی‌ست، بحث بر سر علنی نبودن مجازات احتمالی ماموران متخلف و آدمکشی است که نقره داغ شدن‌شان هم نمی‌شود که مایه عبرت ‌شود ... یک کلام؛ بحث بر سر انقلابی بسیار گرانبها و پرهزینه است که قول و آرمانهایش انگار که این روزها، روشن‌تر از همیشه، سهم موزه‌ها شده. رهبر انقلاب، آیت‌الله خمینی، خرداد 58 گفته بود: «ما باید در عالم نمونه نشان بدهیم (که) ایران یک الگو است، با رفتن شاه ظلم تمام نمی شود، اگر بنا باشد که ظالم‌ها بروند و ما یک دسته دیگر جای آنان بنشانیم و همان کارها را به اندازه ای که قدرت داریم انجام بدهیم ما هم همان رژیم هستیم».
.
پ.ن: گاهی تکرار حرف‌های رهبری فقید انقلاب هم بی‌پروایی می خواهد؛ کسی این روزها را باور می‌کرد؟
.

۲ نظر:

  1. از کلامتان معلوم است رنگی از آزادگی در دل دارید. بنده در زندان مخفی اطلاعات سپاه با اتهامات عجیب و غریب بودم. وقتی می پرسیدم خوب چه کرده ام می گفتند حتما کاری کردی که الان اینجایی. از کتک و دستبند و چشمبند و توهین و فحش و بی خوابی چند روزه دادن تا تهدید به تجاوز با الفاظ رکیک را مهمان ایشان بودیم. علنی هم می گفتند که اصل برایشان ولایت فقیه است و بس و اینکه حکم شرعی دارند که به هر صورت شده اگر فکر می کنند طرف اطلاعاتی را نمی دهد از او استنطاق کنند. اینها به هیچ وجه اشتباه فرد خاطی نبود آقا. اینها کاملا سیستماتیک است و اگر نباشد شما ببینید که چه کسی به باد میرود. آنکس که تئوری ندارد و اکثریت مردمان، ظالم میدانند او را، اگر به این کارها و ارعاب متوسل نشود زیان کرده. پس دامن ناپاک ظالم را نشویید که با او شریک خواهید بود در ظلم. شما اگر شیعه هستید که امیر المومنین فرمودند حق را به مرد نسنجید، مرد را به حق بسنجید. گیریم که این آقای شما فرد فاضل و عابدی بوده، ظلم اظهر من الشمس را نمی بینید؟ ای جان فدای آنکه دلش با زبان یکیست. خلاصه که هر چه خواستند با ما کردند به اسم رهبر شما و سوال برای من ماند که اگر از آقای آیت الله العظمی خامنه ای رو در رو روزی بپرسم که آقا اگر مردم شما را نخواهند باید چه کنند آیا ایشان دست محبت بر شانه ام می گذراد و می گوید خوب از طریق انتخابات یا تظاهرات یا مطبوعات آزاد می گویند برو ما هم فارق از مطامع حقیر ابنا دنیا می رویم، یا اینکه مرا می سپارد به دست همین هایی که سپرد. پاسخ شما چیست؟ قل هاتوا برهانکم. اگر منطق آن جهانی هم بر این اقامه ی برهان باشد آیا پاسخی داریم که چرا تبری از ظلم نجستیم وقتی آنرا دیدیم؟

    پاسخحذف
  2. سلام
    باید فکرشون می کردیم که روزی چنین اتفاقی بیوفته !
    "روزی که کشتن انسان ها برای بعضیا مثل کشتنه پشه باشه "
    حالا فرقش اینه پشه بال داره می تونه فرار کنه ولی زندونی بیچاره تنه صندلی میخ شده !
    خوش به حاله پشه !
    قرآن گفته که نمیشه با زور و کشتن مملکت و نمیشه کنترل کرد و تنها با کفر میشه مدت های زیاد به مملکت حکمفرمایی کرد !
    افرین به سردمدارای ما که به این نکته توجه کردنو با کفر و زور و کشتار سعی دارن تا ابد مملکت و نگهدارن !
    احسنت !
    انتظار چنین روزایی در گذشته نچندان دور هشدار داده شده بود ولی کئ گوش شنوا !

    پاسخحذف