محمد قوچانی یک سرمقاله مفصل ۲۰ صفحهای در شماره اخیر (شماره ۱۲) مجله "آگاهی نو" نوشته که اصل حرف آن این است: «راه حل مسئله فلسطین، لیبرالیسم است.»
فارغ از موافقت یا مخالفت کلی و جزیی با نویسنده(!)، این مقاله حتما ارزش خواندن دارد؛ هم به دلیل زاویه دید خاصی که دارد و هم به خاطر فکتهایی که جمعآوری کرده از جمله درباره قرابت ریشهای سوسیالیسم و صهیونیسم و نتایج قهری دین ِ سیاسی (به طور عام، با تاکید بر صهیونیسم به عنوان یهودیت سیاسی).
در اواخر این سرمقاله (نتیجهگیری) میخوانیم:
«علت سکوت جامعه ایران در برابر جنگ غزه به بنبست رسیدن تفسیر ایدئولوژیک از جنبش فلسطین است. تفسیری که در ایران حتی از فلسطین هم جدیتر گرفته میشود [...] راه حل فلسطین راه حلی لیبرال و نه ایدئولوژیک است.»
در بخشهای پیشین همین سرمقاله آمده:
🔹 «جنبش صهیونیسم به رهبری روزنامهنگار و روشنفکری یهودی اما سکولار به نام تتودر هرتزل با شعار بازگشت به کوه صهیون در فلسطین به فکر احیای دولت اسرائیل باستان افتاد که نیای همین اروپاییان یعنی امپراتوری روم باستان آنان را آواره ساخته بود. همین اندیشه بازگشت نوعی بنیادگرایی را با روشنفکری یهود در آمیخت و در برابر یهودیت سنتی که در انتظار ظهور منجی قوم یهود بود و به نوعی شبیه انجمن حجتیه و اسلام سنتی بود، یهودیت سیاسی را پدید آورد که یهودیت را از دیانت و ملیت به ایدئولوژی (صهیونیسم) بدل ساخت و مانند همهی ایدئولوژیها با قدسیتزدایی از دین آن را دنیوی و سیاسی کرد و از اعتقادی فردی و معنوی به جنبشی اجتماعی و مادی تبدیل کرد.»
🔹 «روشنفکران چپ معمولا فاشیسم را راست افراطی مینامند تا ماهیت سوسیالیستی آن را انکار کنند و از خاطرات، این واقعیات را بزدایند که فاشیسم و نازیسم همان ناسیونال سوسیالیسم یا سوسیالیسم ملی هستند همچنان که صهیونیسم، صورتی از ناسیونال سوسیالیسم یا سوسیالیسم یهودی است که یهودیت را نه مذهبی فردی که مذهبی جمعی میداند.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر