محمد مرندی (مشاور تیم مذاکرهکننده هستهای) گفته است: «ضربالاجل طرف مقابل ارزشی برای ما ندارد چرا که حتی اگر به فرض طرف مقابل از برجام خارج شده و مکانیسم ماشه اجرا و چند قطعنامه علیه ایران احیا شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مگر در حال حاضر فشار حداکثری علیه ایران وجود ندارد؟ به تعبیر دیگر، مگر کاری بوده که آنها علیه ایران انجام نداده باشند.»
او چرا چنین حرفی زده است؟
➕ 1) برخی معتقدند که «نشان دادن ضعف حین مذاکره، سوی دیگر مذاکره را تقویت میکند»، این عقیده وقتی قرین صحت است که "ضعف" نیاز به "نشان دادن" داشته باشد! جمهوری اسلامی ایران هم اکنون به صورتهای متنوع در تدبیر امور آب، هوا، صادرات فلفل دلمهای و کیوی و سیبزمینی و دریافت پشم و چای به جای پول نفت، "قوت"های خود را بروز داده است! سوی دیگر مذاکره اگر اشتیاقی به کری و کوری نداشته باشد، نیازمند دیپلماسی "نشان ندادن ضعف" آقای محمد مرندی نیست!
➕ 2) محمد مرندی فرزند علیرضا مرندی است؛ حکیمباشی مورد اطمینان نظام و وزیر بهداشت در دوره جنگ. او در یکی از جلسات هیئت دولت در اواخر جنگ گفته بوده که «به دلیل کمبود موادشوینده در کشور، بیماریهایی که در دوره شاه ریشهکن شده بود، دوباره شیوع پیدا کرده که سادهترین این بیماریها کچلی است» (شماره 29 مجله اندیشهپویا). اوضاع اقتصادی کشور از سال 65 به بعد، به معنای واقعی کلمه به هم ریخته بود؛ نفتی که پیشبینی میشد 20 دلار فروخته شود به هر بشکه 8 دلار رسید تا جایی که کسری بودجه دولت در سال 67، 53 درصد شد! دولت ابتدا برنامه عادی خود را کنار گذاشت و برنامه 2ساله استقلال اقتصادی کشور را در دستور کار خود قرار داد. اوضاع بدتر شد و برنامه جدیدی تحت عنوان برنامه اقتصادی شرایط بحران در دستور قرار گرفت. این در حالی بود که سهم بودجه نظامی و هزینه نهادهای نظامی و مهاجرین جنگ، از 47 درصد کل بودجه جاری در سال 62 به 49.5 درصد در سال 66 افزایش یافته بود. سال 66 ذخیره گندم تنها پاسخگوی 100 روز نیاز کشور بوده؛ پیشبینی کرده بودند در صورت برخورد نظامی با آمریکا و قطع واردات گندم، طرح کاشت اجباری گندم اجرا شود. دولت برنامه داشت ماکارونی و بیسکویتهای سوخاری کمشکر و کمروغن با امکان ذخیرهسازی بالا تولید کند تا به مدت دو سال بتوانند از ماکارونی و بیسکویت به عنوان جیرهغذایی در روزهای بحران استفاده کنند. پیشتر و در سال 65، برای تامین هزینه عملیات کربلای 4 و 5، شورای عالی پشتیبانی جنگ به فتوای آیتالله خمینی، چاپ سیمیلیاردتومان اسکناس بدون پشتوانه را تصویب کرده بود که موجب تورم شد. (+)
آیا پدر (علیرضا مرندی) به پسر (محمد مرندی) از تجربههای خود نگفته است؟! از محصول وخیم و ناگزیر خطا در برآورد توان خود و توان "دشمن"؟!
آیا خود محمد مرندی چشم ندارد ببیند که در این ده سال گذشته سفره مردم ِ مستاصل و منکوب، پیدرپی حقیرتر شده و هیچ چشمانداز روشنی حتی از توقف این فقر دامنگیر نیست چه رسد به بازگشت به شرایط اقتصادی ده سال قبل؟!
اتقاق این است؛ «حرکت "بیتوقف" به سمت فقر»، البته او چشم و عقل دارد که متوجه این اتفاق بشود، خوب میداند "فشار حداکثری" بر سر قاعده هرم قدرت در کشور چه فشار حداکثر"تر"ی دارد! فقط واقعیت ِ رنج ِ اکنون ِ مردم در مقابل توهّم خوشبختی صدسال بعد "امّت"، نباید به حساب بیاید!
به همین صراحت، به همین تلخی!
در تلگرام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر