۱۳۸۸ مرداد ۱۰, شنبه

ما بر ابطحی سخت نمی گیریم


خواندن اظهارات محمدعلی ابطحی در دادگاه رسیدگی به پرونده متهمان اغتشاشات بعد از انتخابات، در نگاه اول حیرت انگیز است اما تنها چند دقیقه تامل، و حتی با یک نگاه به قیافه ماتم زده او، کافیست تا "حیرت" به راحتی جای خود را به "نگرانی" و "دلسوزی" بدهد؛ نگرانی از وضعیت نگهداری و بازجویی متهمان و دلسوزی برای متهمان و خانواده آنان که شاید گمان می کنند آبروی خود را می بازند. ابطحی و همه متهمان حتی اگر در روزها و جلسات آینده دادگاه بدتر و بیش از این جریان اصلاحات را متهم به خیانت و حتی جنایت بکنند ما فراموش نمی کنیم که نزدیک به پنجاه روز حبس، بی هیچ وکیل و ملاقاتی، شکننده است، فراموش نمی کنیم که بسیاری از متهمانی که پیشترها اعتراف کردند، در مجالی که حس امنیت داشتند، همه اعتراف های گذشته را رد کردند.
به این جمله ابطحی در دادگاه توجه کنید: "به همه دوستان مي‌گويم و همه دوستاني كه صداي ما را مي‌شنوند بدانند كه موضوع تقلب در ايران دروغ بود و در واقع تقلب موضوعي بود تا آشوب‌ها شكل بگيرد تا ايران همانند افغانستان و عراق بشود، تا جايي كه كشور دچار آسيب و سختي بشود". بعید است ابطحی نداند وضعیت افغانستان و عراق ناشی از آشوب های داخلی نبود! بعید است ابطحی نداند چند ماه قبل از سقوط صدام، او برنده انتخاباتی شد که نود و نه درصد مردم عراق در آن به وی "بله" گفته بودند و کسی هم آشوبی به پا نکرد. همه اتفاقاتی که در این دو کشور رخ داد ناشی از حمله مستقیم خارجی بود و گوش ما سال هاست به اخباری درباره محال بودن حمله خارجی آشناست.

اگر قرار بود ابطحی به میل خود اعتراف کند لازم نبود همه این روزها در زندانی باشد که حتی باد هم از او خبری نمی آورد. حالا اصلا بحث بر سر تقلب در انتخابات نیست، بحث بر سر این است که در سیستمی که متهم از اتاق بازجویی راهی قبرستان می شود، کسی حق ندارد این اعترافات را حجت بداند به خصوص که بر محاکمه کسانی که در بازجویی ها حد قانون و انسانیت را درنوردیدند حتی گمانی کم رمق وجود ندارد.
*
این نوشته زهرا موثق را از دست ندهید

۱۵ نظر:

  1. اصلا را حالا فکر میکنید ابطحی گفته؟؟؟؟؟؟ کی گفته؟؟ فارس؟؟؟ همش دارن دروغ میگن مردم را سرد کنند و به نیروهای خودشان قدرت بدهند
    این اخبار دروغ را مهر تایید نزنید و پخش نکنید و تفسیر نکنید

    پاسخحذف
  2. مطمئنا هر کسی جای اینها بود با توجه به حجم وسیع شکنجه ها ، همین حرفها را که توی این مدت بهشون دیکته کردند میشد.
    اون روز دور نیست که سران جنایتکار ایران مانند صدام با وضعی به مراتب اسفبارتر باهاشون رفتار بشه. تاریخ به کرات اینها را ثابت کرده.
    با دم شیر ( ملت غیور ایران ) بازی کردن عاقبت خوبی برای دژخیمان رژیم نداره..

    پاسخحذف
  3. اگه ابطحی یک درصد راست گفته باشه و بعد از آزادی حرفهاش رو پس نگیره چی؟؟؟اون وقت یعنی ما جمیعا رو دست خوردیم

    پاسخحذف
  4. من امیدوارم همشون اعتراف کنن و این تیاتر هرچه سریعتر تموم بشه.آدمایی که توقع‌های گنده‌تر از دهنشون دارن باید برای چند ساعت هم شده فضای بازداشت‌گاها رو تجربه کنن. شکنجه‌اش پیشکش..

    پاسخحذف
  5. ممنون تونستم ببینم
    لطف کردین

    پاسخحذف
  6. و اما هنوز زمین می گردد...

    پاسخحذف
  7. ابطحي تنها نبود عطريان فر هم به چشمه فياض ولايت رسيد.اونا و بقيه مسئول هستن.چه حقيقتا اعتراف كرده باشن چه دروغين.مسئول خون مردم هستن. اين اعتراف يعني خيانت به خودش. به من به شما به ارمان ما به خون تمام شهيدان ايران.

    پاسخحذف
  8. سلام
    با دیدن آقای ابطحی اولین احساسم همان نگرانی و دلسوزی بود که شما گفتین
    به خاطر حرفایی که می زد و به اون ایمان نداشت

    پاسخحذف
  9. چشم ها
    شاید خیلی ها با من هم عقیده باشند که چشم ها زبان و لحنی دارند رساتر. که شاید اگر این نبود کسی آقا سید را در آن جمع نمی شناخت. من کاری به حرف های زده شده و نزده ندارم که بسیاری از روی خطابه بود و بسیاری نه از روی عقیده. چیزی که برای من واضح بود زبان چشم بود که چیز دیگر می گفت. از محبت بازجو می گفت و از کرامات زندان
    جایی که می شد صدا را میوت کرد و خیلی چیزها شنید.

    پاسخحذف
  10. توجیه خودکشی خودش خودکشی است

    پاسخحذف
  11. اون جوونهایی که بدن پاره پاره و گلوله خورده شون تحویل پدر و مادر داغدارشون شد از ابطحی و عطریانفر با شهامت تر بودن. اونها ترجیح دادن شلاق بخورن کاسه توالت لیس برنن و آخرش گلوله بخورن ولی به فکرشون به عقیده شون و به ملت شون وفادار بمونن.
    ابطحی خودش رو از شکنجه نجات داد ولی زنده نموند. ابطحی برای من مرد.
    فاتحه. 

    پاسخحذف
  12. آخوندی بر منبر می رفت و حسابی منبرش مورد استقبال قرار گرفته بود. همه تعجب کرده بودند. یک روز خودش می گفت رمز موفقیت من این است که جوری حرف میزنم که مردم از صحبت های من یک جور برداشت کند و حکومت یک جور دیگر و هردو راضی باشند. حالا در مورد اعترافات تلویزیونی هم ماجرا از همین قرار است. همه خوشحالند. حکومت تصور می کند که مردم قانع شده اند و خوشحال است. زندانیان خوشحالند که زمینه ی آزادی شان فراهم میشود. مردم هم میدانند که این اعترافات در زندان بوده و طبعا از روی اجبار . خلاصه همه خوشحالند !!!!!!!!!!

    پاسخحذف
  13. دلم میسوزه برای خودمون که این دولت چقدر مردم رو احمق فرض میکنه و فکر میکنه که هنوز گول میخوریم افسوس .با نشون دادن دادگاهی که پر بود از نیروهای امنیتی با لباس و لباس شخصی مگه این بیچاره ها با اون همه شکنجه ای که شدند میتونستند چیزی غیر از این بگن؟؟؟؟؟؟؟

    پاسخحذف
  14. پنجمین سالگرد نبود مادرتون رو بهتون تسلیت میگم.... امیدوارم اخرین غمی باشه که توی زندگی متحملش میشی...

    پاسخحذف
  15. قربونت برم فکر می کردم حداقل آقای معینیی که من میشناختم منطقی باشه!! نمی دونستم همینجوری برای گرم کردن تنور داره مطلب می نویسه. آقای معینی کامنتهای مخالفهات به نظرت خوش نمیاد که نمیذاری؟!!

    پاسخحذف