.
.
شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی استان زنجان در مذمت رئیسجمهوری فرانسه و توهین به پیامبر اسلام بیانیه داده و در جایی از آن برای اثبات عدم وفاداری "فرانسه" به آزادی بیان نوشته: «چنگال جمهوریت در همین سرزمین آزادی گلوی حقطلبانی همچون "روژه گارودی" را که در مورد هولوکاست تحقیق نموده و مطالبی بیان کرده بود را چنان فشرد که اندکی بعد جان عزیزش را در این راه مقدس از دست داد.»
🔹 چند نکته:
اول) روژه گارودی یک قرن (98 سال) از خدا عمر گرفت.
دوم) روژه گارودی به خاطر کتاب "تاریخ یک ارتداد" تحت فشار قرار گرفت ولی از انتشار کتاب تا درگذشت، دستکم 16 سال عمر کرد. او وقتی این کتاب را منتشر کرد 82 ساله بود. گارودی به موازات این فشارها در فرانسه، مورد تشویق و تکریم گسترده کشورهای اسلامی قرار گرفت؛ از خودمان تا معمر قذافی و عبدالحلیم خدام و غیره.
سوم) روژه گارودی اصل هولوکاست را زیر سوال نبرد (و مگر میشود در حضور شاهدان و اسناد بسیار، اصل آن را زیر سوال برد؟)؛ ابعاد آن را زیر سوال برد و حتی گفت (نقل به مضمون) که هولوکاست نه جنایت علیه پیروان یک دین، که جنایت علیه بشریت بوده است.
چهارم) حتی اگر هولوکاست را انکار کرده بود، در یک اتحاد نانوشته بین صهیونیسم و دشمنان صهیونیسم، کسی به اصل حرف کتاب "تاریخ یک ارتداد" توجه نکرد! او در این تاریخ، «از تبدیل مذهب، از طریق قرائتی قشری و گزینشی از یک کلام وحی شده، به ابزار یک سیاست، در همان حال که این سیاست قدسیت مییابد» به عنوان یک "ارتداد" نام برده بود. برای حوالی خودمان هم این حرف سنگین است! خود گارودی گفت: «من دفاع دیگری از خود ندارم جز آنکه سفارش کنم بخوانند آنچه را که نوشتهام و نخواندهاند.»
پنجم) مترجم ایرانی کتاب "تاریخ یک ارتداد" مجید شریف بود. یکی از نویسندگان نزدیک به جریان موسوم به ملی-مذهبی که آبان سال 77 (22 سال قبل)، در سن 48 سالگی (کمتر از نصف سن روژه گارودی) حوالی همان ماجرای قتلهای زنجیرهای، جنازهاش در خیابانی پیدا شد، دلیل مرگ هم "نامعلوم" اعلام شد ... و تمام!
ششم) دفاع امثال شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی استان زنجان از حرمت پیامبر اسلام به این سبک، نشانه چیست و چه ارزشی دارد؟ حرفهای الکی؟ فریب مخاطب؟ تباهی؟
.
پ.ن: عکس دوم: مجید شریف
«روژه گارودی این روشنفکر گذرکرده از مارکسیسم و گرویده به اسلام، در کتابش صهیونیسم را به عنوان یهودیت سیاسی همچون اسلامگرایی به عنوان اسلام سیاسی و مانند کاتولیسم به عنوان مسیحیت سیاسی از زمره پدیدههای جدیدی میداند که دین را به ایدئولوژی بدل میکند و با تهی ساختن آن از معنویت، عملاً دین را دنیوی یعنی سکولار میکند. گارودی چنین پدیدهای را ارتداد سیاسی مینامد.»
✍🏻 محمد قوچانی
مجله "آگاهی نو"، شماره ۱۲، ص ۲۷
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر