صداش رو ساف [صاف] کرد و از روی کتاب شروع کرد به خوندن: «و از کلمات منصوربن اسحاق نیشابوری است در خطاب به اهالی میرآباد، دیهی در جوار نشابور: اگر که غنا خواهید، پس تا حد فقر و تنگدستی اموال خود را بر نیازمندان ببخشایید و اگر نزد خلق بلندی منزلت خواهید پس تا نهایت توان فروتنی پیشه کنید و اگر خواهید حکمتها بر زبانتان بجوشد پس تا حد گنگان خموش باشید و اگر خواهید ببینید پس چشمها فرو بندید و اگر خواهید بشنوید پس گوشها از شنیدن باز دارید. و فیالجمله اگر چیزی خواهید نخواهیدش، که بسیار خواستنها در نخواستنها و اقبالها در ادبارها و گنجها در ویرانهها نهفته است. جهان چونان کبوتری است؛ هر گاه به سوی او روید پران شود و چون باز گردید همنشین شود. والسلام.»
📚 معسومیت | مصطفی مستور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر