«آیتالله خمینی در سخنرانیهای خود برای طلاب از حکومت روحانیون طرفداری میکرد اما در اعلامیههای عمومی بحث روشنی از اینگونه حکومت به میان نمیآورد، از کاربرد ولایتفقیه خودداری می کرد و استراتژی سال ۱۳۴۲ یعنی حمله به نقطه ضعفهای اصلی رژیم را ادامه میداد. او شاه را برای فروش کشور به امپریالیست آمریکا و کمک به اسرائیل؛ نقض مشروطیت و لگدمال کردن قانون اساسی؛ حمایت از ثروتمندان و استثمار فقرا؛ نابود کردن فرهنگ ملی؛ تشویق و اشاعه فساد و هدر دادن منابع با ارزش کشور در قصرها، مجالس عیاشی، خرید تسلیحات؛ از بین بردن کشاورزی و بنابراین وابسته ساختن هرچه بیشتر ایران به غرب، مورد انتقاد قرار میدهد. آیتالله خمینی، در راه حلی که پیشنهاد می کند، آشکارا از نظریه حکومت اسلامی سخن نمیگوید. حتی اطرافیان او بعدها مدعی شدند که کتاب ولایت فقیه توطئه ساواک و یا یادداشتهای اصلاح نشده یک طلبه بوده است. وی حتی طرح و پیشنهاد معیّنی ارائه نمیکند، آن طور که یک روزنامهنگار در این باره مینویسد که «مبهمگویی، شیوه زندگی» اطرافیان او بود.» [ص590]
✍️ یرواند آبراهامیان (استاد ایرانیالاصلِ تاریخ در کالج باروک دانشگاه نیویورک)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر