ادامه
از +
در پایان
این سال شاه در جلسه سالانه اوپک در الجزيره شرکت کرد و طی آن بومدين توافق میان ایران
و عراق را برای پایان دادن به اختلافات مرزی اعلام داشت. سران دو کشور پذیرفتند که
مرز آبی در شطالعرب بر پایه خط تالوگ باشد و سراسر مرز زمینی نیز دقيقا علامتگذاری
شود. این توافق یکی از بزرگترین موفقیتهای شاه بود. از حدود پانزده سال پیش از این تاریخ،
شاه با یکدندگی تحسینآمیزی
کوشید به وضع حقوقی غیرعادی و به راستی استعماری مرز ایران و عراق در شطالعرب پایان
دهد. تا آن هنگام، به استثنای آبهای روبهروی خرمشهر و آبادان، همه آب شطالعرب تا
کنار خاک ایران از آن عراق بود و به گفته طنزآمیز شادروان امیرعباس هویدا، اگر یک
ایرانی در تابستان گرم خوزستان میخواست پاهایش را در آبهای شط خنک کند، نیازمند
گذرنامه و ویزای عراق بود.! روابط ایران و عراق در دهه ۱۳۴۰ سخت تیره بود و پس از
لغو یک طرفه عهدنامه مرزی ۱۳۱۶ از سوی ایران در فروردین ۱۳۴۸، نزدیک بود به جنگ بینجامد.
دولت عراق که خود را آماده رویارویی با نیروهای مسلح ایران نمیدید کوتاه آمد و از
آن پس کشتیهایی که با بندرهای ایران در شط العرب مراوده داشتند به وسیله کشتیهای
راهنمای ایرانی هدایت میشدند.
در این
میان، ایران از اختلاف کردهای عراق به رهبری ملا مصطفی بارزانی با دولت آن کشور
بهرهبرداری کرد و در زد و خوردهای شمال عراق، با فرستادن سرباز و کارشناسان نظامی
و همچنین مهمات، کردها را تقویت کرد. اگر پشتیبانی موثر ارتش ایران نبود، کردها یارای
پایداری در برابر ارتش عراق را نداشتند و در مدتی کوتاه ناچار به تسلیم میشدند.
در همان آغاز درگیری یک بار که کردها شهر استراتژیکی پنجوین را در نزدیکی مرز ایران
از دست دادند، سربازان ایرانی در لباس پیشمرگان ناچار به مداخله نظامی شدند و پس
از راندن نیروهای عراقی، شهر را به کردها بازگرداندند.
این
گونه مداخلات از نظر مقامات عراقي دور نمیماند و آنان نیز به سهم خود میکوشیدند
در حاشیه مرزی ایران دست به خرابکاریهایی بزنند. در یکی دو سال پیش از توافق
الجزيره برخورد نظامی در مرزها تقريبا عادی شده بود. در همین سال به موازات مذاکرات
محرمانه میان دو کشور، فشار نظامی ایران از راه کردها همچنان ادامه داشت. در آذر
۱۳۵۳ شاه به علم میگوید: «با توپهای دورزن پدری از عراق در آوردیم که آن سرش ناپیداست
و فکر نمیکنم دیگر جرئت حمله به کردها را بکنند» ولی چند روز بعد که شاه يقين یافت
دولت عراق آماده سازش قطعی با ایران است، به رئیس ستاد ارتش دستور میدهد که «اگر
احساس می کنید کردها پایمردی و ایستادگی در محلی که دارند، نکنند و ممکن است عقب
بنشینند، توپهای دورزن ما را عقب ببرید که احيانا به دست عراقيها نيفتد.» یک ماه
بعد نیز شاه به علم می گوید که «آن قدر از سربازهای عراقی کشته شدهاند که از حساب
خارج است... الان بارزانیها که نزدیک بود فرار کنند، دارند شجاع می شوند و جان
گرفتند ولی سربازهای ما مثل شیر می جنگند.»
کشورهای
دوست ایران توافق الجزیره را به شاه تبریک گفتند ولي نامهای که کیسینجر در ۱۰
مارس ۱۹۷۵ (چهار روز پس از توافق الجزيره) په شاه نوشته، به گونه تعجبآوری سرد
است و به نظر می رسد که وی دل خوشی از این پیروزی شاه نداشته است. کیسینجر در این
نامه مینویسد که «در مورد مسئله کرد، نمیتوانم چیزی به آن چه طی دیدار اخیرمان
شخصا به شما گفتم بیفزایم. البته اعليحضرت صلاح ملت خویش را بهتر می دانند.»
روی هم
رفته روابط ایران و آمریکا در این سال گرمی همیشگی را نداشت.
ادامه
دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر