اول) یک باور اصلی سقراط این بود که «هیچکس واقعا دانسته دست به کار نادرست نمیزند؛ اگر دست به چنین کاری زدید معلوم میشود که واقعا در کنه نهادتان پی نبردهاید که این کار غلط است.»
دوم) همه، هر روز و شب، به عنوان شهروند، شاهد رفتارهایی در جامعه پیرامون خودمان هستیم که نادرست میدانیم (و نادرست است)؛ از بیاعتنایی به اهمیت حفظ سلامت محیط زیست، رعایت نکردن قوانین راهنمایی و رانندگی و حق همسایگی، پرهیز از مشارکت در مدیریت شهر، هدر دادن منابع (آب و انواع انرژی)، بیانصافی و نادرستی در کسب و کار و بسیار از این گونه. بخش مهمی از این ناهنجاریها ناشی از این است که عاملان، به زشتی و نادرستی رفتار خود آگاه نیستند. کسانی هم به اعتبار اینکه «وقتی دیگران رعایت نمیکنند، من چرا مراعات کنم؟»، به سهم خود تیشه به ریشه زیست سالم و انسانی میزنند. این، خود باز ناشی از نبود آموزش و ناتوانی در درک عواقب طولانیمدت رفتارهای نابهنجار است که دیر یا زود، مستقیم یا غیرمستقیم، خود عاملان را مبتلا میکند.
سوم) مدیریت شهری چه سهمی در آموزش فرهنگ شهروندی و شهرنشینی دارد؟ پاسخ: زیاد و مهم!
یکی از نشانههای درک این مسئولیت توسط مدیریت شهری، پیامهای منعکس شده در تابلوهای شهری است. مدیریت شهر از این امکان، با زبان هنر و در قالبی جذاب و موثر، راههای درست شهرنشینی را آموزش میدهد.
چهارم) دست کم در شهر ما زنجان، این مهم درک نشده و مدیریت شهر، برای بازآفرینی فرهنگ شهرنشینی، مسئولیتی متوجه خود نمیبیند! به عنوان نمونه، بزرگترین تابلوی شهر، عموما تکرار پیامهای سیاسی متواتر در صداوسیما، نمازهای جمعه و خبرگزاریهای نظامی است!
پنجم) حقوق ارکان و اجزای مدیریت شهر از جیب شهروندان پرداخت میشود. اگر ساختن شهری با زیستپذیری شایستهی همین شهروندان دغدغه این مدیریت بود، پیامهای سیاسی تکراری، کمتر توی چشم شهروندان «فرو میشد»، مردمانی که رفتار نادرست داشتند در کنه نهادشان به غلط بودن برخی رفتارها پی میبردند و رفته رفته، شهر کمتر شاهد “غلط”ها بود.
حیف که مدیریت شهری خود را مسئول آموزش فرهنگ شهرنشینی نمیداند؛ ظاهرا باید نهادهای سیاسی را دلخوش و راضی کند!
😣
پ.ن: تصویر آخر، طرح منتشر شده در مذمت با صدای بلند حرف زدن است؛ در متروی پاریس.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر