۱۳۹۷ بهمن ۲۵, پنجشنبه

🔴 مقدمه علینقی عالیخانی بر یادداشت‌های سال 53 اسدالله علم (4)

عکس: ملامصطفی بارزانی و نیروهای تحت فرمان‌اش



ادامه از +


دلیل ناخرسندی آمریکا از توافق ایران و عراق روشن نیست به ویژه که ترکیه، متحد پروپا قرص آمریکا در خاورمیانه، از سیاست پشتیبانی ایران از کردهای عراق نگران بود که مبادا دامنه جنبش استقلال‌طلبانه کردهای عراق به کردستان ترکیه نیز سرایت کند. از سوی دیگر اسرائیل بهترین متحد آمریکا در خاورمیانه، از این که بعثی‌های عراقی در داخل کشور خود درگیر باشند خوشنود و با ملا مصطفی (بارزانی) روابط دوستانه‌ای برقرار کرده بود. به هر تقدیر، توافق الجزیره ایران را به صورت. نیروی ابر دست (dominant) منطقه خلیج فارس در آورده بود ولی در این جا نیز دلیلی برای ناخرسندی آمریکا نمی توان یافت. شاید گمان بود که کیسینجر برای کردهای عراق که از سوی ایران رها شده بودند، دلسوزی می‌کرد. ولی این با روش «سیاست واقع‌بینانه مورد علاقه کیسینجر که شهرتی به رقّت قلب نداشت، جور در نمی‌آید. در طی این سال در حدود صدهزار تن از کردهای عراقی به ایران پناهنده شده و به تابعیت ایران در آمدند و دولت برای آنان کار و مسکن فراهم کرد. پس از توافق الجزیره نیز برای سراان جنبش کرد در نزدیکی کرج مسکن مناسب تهیه شد. ملا مصطفی بارزانی که پس از چهل سال پیکار دیگر هر گونه امیدی را برای برپایی کردستان آزاد از دست داده و در این هنگام دل‌شکسته و دچار سرطان بود، پس از اقامت کوتاهی در ایران برای درمان به آمریکا رفت و در این کشور در گذشت.

شاه در یازدهم اسفند این سال در برابر هیئت وزیران، نمایندگان دو مجلس، بازرگانان و اصناف و روزنامه‌نگاران، نظام سیاسی یک حزبی ایران را بر پایه قانون اساسی، نظام شاهنشاهی و انقلاب شاه و مردم، اعلام داشت و یادآور شد مخالفان می‌توانند گذرنامه خود را دریافت و از کشور بیرون روند. به دنبال این اظهارات، حزب تازه‌ای به نام رستاخیز ملت ایران آغاز به کار کرد و همه  حزب‌های پیشین انحلال خود را اعلام داشتند. از این پس شاه آهنگ آن را داشت که علنا به دلخواه خود و بدون توجه به تشریفات دست و پاگیر قانونی حکومت کند. شاه درباره دیدار سفیر آمریکا و علم و گفت‌وگوی آنان در مورد حزاب زستاخیز می‌گوید که آمریکایی‌ها «نمی‌توانند اوضاع ایران را بفهمند که مثلا مرا و حزبی را که تأسیس می‌کنیم، با احزاب معمولی مقایسه می‌کنند و تازه می‌پرسند چه طور آن احزاب همپایه این یکی نبودند ... گاهی اینها احساس وجود ما را می‌کنند، مثلا روزی که برای ادای سوگند به مجلس می‌رفتیم مردم چه کردند، در آزادی آذربایجان، در انداختن مصدق و در ششم بهمن ۱۳4۱. ولی باز هم از خاطرشان می‌رود. عیب کار آمریکایی‌ها این است که دستگاه ندارند که سوابق را به خاطر داشته باشند.»

در این سال ایران، به علت بحران نفت و نقش فعالی که در بالا نگهداشتن بهای نفت به همراه مخالفت با هر گونه تحریم آن داشت، اهمیتی جهانی یافته بود و این امر شاه را که می‌پنداشت همه ی این موفقیت‌ها مديون شخص اوست، بیش از پیش به خود غره کرده بود. هنگامی که اردشیر زاهدی مقاله تحسین‌آمیزی را که واشینگتن‌پست درباره ایران نوشته است گزارش می‌دهد، شاه به علم می‌گوید که «تلگراف کنید که شما چرا این قدر به روزنامه‌ها و نوشته‌های آنها اهمیت می‌دهید؟ این همه خوب و بد نوشتند، مگر توانستند ما را از راهی که می‌رویم بازدارند؟ پس ایران را که به این جا رساند؟ مقالات روزنامه‌های خارجی یا خود ما؟»

روز بعد هم که علم پیشنهاد می کند در سفر رسمی شاه به فرانسه، امیر متقی جزو همراهان باشد، چون خیلی به درد می‌خورد و تقریبا تمام وزرای فرانسه و رئیس تبلیغات آن‌جا و همه روزنامه‌ها را می شناسند، شاه می‌گوید: «آخر احتیاج به آنها نداریم. آنقدر مقام ما بالاست که روزنامه‌ها خودشان همه کار خواهند کرد.»


 
🔹 ادامه دارد





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر