۱۳۹۷ بهمن ۲۳, سه‌شنبه

🔴 مقدمه علینقی عالیخانی بر یادداشت‌های سال 53 اسدالله علم (2)

عکس: شاه، اردشیر زاهدی، کیسینجر




▫️ ادامه از +


✍️ کشورهای پیشرفته صنعتی درصدد بودند با توافق مستقیم با هر یک از کشورهای صادرکننده نفت تا آن جا که می‌توانند بخشی از درآمد ناگهانی نفت را به چنگ آورند. در ۱۶ فروردین این سال سفیر آمریکا به علم اطلاع داد که با عربستان سعودی توافقی در زمینه همکاری های دو جانبه(؟) اقتصادی، فنی و صنعتی و همچنين تأمين نیازمندی‌های دفاعی این کشور شده است. یک هفته بعد سفیر آمریکا طی یادداشتی پیشنهاد همانندی برای تشکیل کمیسیون مشترک ایران و آمریکا و گسترش همکاری‌های اقتصادی کرد. علم به شاه یادآور می شود که «مصلحت سیاست مستقل ملی شاهنشاه نیست که چنین مسائلی با ما مطرح شود و عنوان قرارداد به خود بگیرد.» شاه در پاسخ می‌گوید: «به من می‌گویی؟ مگر ما عربستان سعودی هستیم که كلنی بشويم؟ من تمام فکرها را کرده‌ام. همکاری‌هایی را که تا کنون داشته‌ایم توسعه می‌دهیم و بس.»

پیشنهاد آمریکا به راستی غریب بود. پیش از این تاریخ، کمیسیون مشترک، نهادی بود برای مراوده اقتصادی با کشورهای سوسیالیستی که تولید و تجارت در سمت دولت بود. در مورد کشورهایی که اقتصاد آزاد داشتند، نیاز به چنین کاری نبود و ایران یا از راه مناقصه بین‌المللی و یا در برخی موردها که وام مشروطی دریافت شده بود، مذاکره مستقیم، کالا یا خدمات مورد نیاز را خریداری می‌کرد. اکنون، آمریکا که همواره مدعی پشتیبانی از سیاست اقتصاد آزاد و رقابت بود، تعارف را کنار گذاشته و به دولت ايران می‌فهماند که باید بخشی از درآمد نفتی خود را مصروف خرید از آمریکا کند. سرانجام در ۱۳ اسفند یک قرارداد 15 میلیارد دلاری برای خرید  هشت نیروگاه اتمی و ساختن ۱۰۰ هزار آپارتمان و پنج بیمارستان در ایران، میان دو کشور امضا شده ولی با گرفتاری‌های مالی ایران در سال های بعد، این قرارداد عملی نشد.

برای شاه روشن بود که آمریکا از سیاست نفتی او خرسند نیست و در نتیجه به‌‎‌رغم این که رفتار آمریکا را در مورد عربستان سعودی (و بالمآل ایران) استعماری تلقی می‌کرد، می‌بایست به گونه‌ای با این ابرقدرت بسازد و نام این سازش را «توسعه همکاری‌های موجود» نهد ولی از سوی دیگر موقع ایران به عنوان یکی از رهبران تندرو و هواخواه بالا نگه داشتن بهای نفت (به همراه الجزایر و ونزوئلا)، برخورد میان ایران و آمریکا را اجتناب‌ناپذیر می‌کرد.

در فروردین این سال مجمع عمومی فوق‌العاده سازمان ملل متحد، برای بررسی بحران انرژی در جهان، تشکیل شد و طی آن کیسینجر، وزیر خارجه آمریکا به اعضای اوپک یادآور شد که از نظر فنی وابسته به کشورهای پیشرفته‌اند و بهتر است از رویارویی با آنها خودداری ورزند و سیاست نفتی واقع‌بینانه‌ای در پیش گیرند. جمشید آموزگار، وزیر دارایی و رئیس هیئت نمایندگی ایران، در پاسخ یادآور شد که نفت تنها کالایی نیست که بهای آن با تفاهم میان فروشندگان تعیین می‌شود و اشاعه چنين نظری که تنها کارتل جهان اوپک است، از روی ریاکاری یا نادانی‌ست.

این پاسخ به کیسینجر سخت گران آمد و منجر به شکایت او از گفته آموزگار و گله از عکس‌العمل شدید ایران شد و از راه اردشیر زاهدی، سفیر کبیر ایران در آمریکا، درخواست کرد به نحوی دولت ایران، روشن سازد که اظهارت سخنگوی ایران اثری در روابط نزدیک ایران و آمریکا ندارد. سرانجام قرار شد سفیر ایران در نامه‌ای خصوصی این امر را تأکید کند. با این همه گویا کیسینجر همچنان آزرده خاطر بود، علم در یادداشت چهارم اردیبهشت، با توجه به سفر کیسینجر به خاورمیانه برای میانجیگری میان اعراب و اسرائیل که معمولا همراه با دیداری از شاه و مبادله نظر با او بود، می‌نویسد: «صحبت آمدن کیسینجر شد. عرض کردم مثل این که قهر کرده و سفیر آمریکا به غلام تلفن کرد که نخواهد آمد. فرمودند به جهنم؟ هيچ اعتنا نکنید. به اردشیر در واشینگتن هم مخصوصا تلگراف کن که به هیچ وجه صحبت این که از او دعوت کند یا احيانا بگوید ما انتظارش را داریم، ننماید.»



🔹 ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر