۱۳۹۷ دی ۷, جمعه

شعر جمعه | ۶۰


آدم‌ها خیال می‌کنند همه بوها یکی‌ست،
بوی سیگار بعد همآغوشی و بوی سیگار قبل همآغوشی
بوی خاک‌جنوب و بوی خاک‌شرق
برای بعضی حتی بوی دریا و‌ دریاچه یکی‌ست

ولی روزی بوی سرزمین‌های شمالی
با کاسه چشمانی خون‌آلود از ترس و نادانی
از میان پرده‌ها و پنجره‌ها داخل شد
دنیا را کمرنگ کرد
مزه‌ها را بی‌نمک

من اما بوهای پر رنگ را دوست دارم، بوهای شور
و از همه بیشتر بوی آن شبی را که نشانی آن را به هیچ‌کس نگفته‌ام.


▫️ زمستان ۹۷


🍀 «از یک دوست شاعر»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر