▪️
اول: این روزها مدام از جنگ گسترده روانی علیه «نظام» به خصوص در شبکههای اجتماعی
و فضای مجازی سخن گفته میشود. کسی نمیتواند این جنگ را منکر شود؛ بحثی هم اگر
باشد سر شعاع تاثیر آن است.
▪️
دوم: این وضعیت ناشی از خارج شدن انحصار رسانه از دستان اصحاب قدرت است. در یک
نمونه، خرداد89، ضرغامی (رییس وقت صدا و سیما) در كنگره جمعيت ايثارگران در مقایسه
«فتنه 88»، با «وقایع سال60» صراحتاً از ناتوانیشان گفته بود؛ «تفاوت زمان حاضر
با سال 60، ازنظر امكانات تبليغاتي زياد است، زیرا آن هنگام تبليغات (طرف مقابل)
نبود و به همین دلیل جريانات زود حذف شدند.»
حال
آنکه 8 سال قبل، ضریب نفوذ شبکههای اجتماعی چنان که اکنون هست، نبود.
▪️
سوم: محدودکردن وسیع رسانههای رسمی ِ داخلی، ممنوعیت برخی رسانههای خارجی برای
فعالیت در داخل کشور، آزار همکاران ایرانی
و خارجی رسانههای خارجی و حتی آزار بستگان آنان، عملیات پاکسازی پشتبامها از دیشهای
ماهواره، فیلترینگ کمنظیر و اصرار به انجصار حکومتی در حوزه رسانههای تصویری و
همه اقدامهایی از این دست برای کنترل متعصبانه ورودی اخبار به چشم و گوش مردم، چه
حاصلی داشته جز یکهتازی رسانههای بیشناسنامه و دروغگو، بیاعتباری رسانههای
رسمی داخلی و پیشروی برقآسای «دشمن» در سرزمین باورهای مردم؟
▪️
چهارم: سال 79 را به یاد آورید. در این سال سیاه برای رسانههای مکتوب، بسیاری برای
همیشه توقیف شدند. اینک سال 97 است. اثر مسکّنهایی چنان، به طور واضحی از بین
رفته است و این، فارغ از اینکه از اربابان فضای رسمی اطلاعرسانی مملکت خوشمان بیاید
یا نیاید، برای انسجام ملی کشور، بسیار خطرناک
است. کافی است دروغهای بسیاری را که لای اخبار درست به خورد جامعه داده میشود،
مرور کنید. حضرات وقتی جیکجیک مستونشون بود، فکر زمستونشون نبود؛ معالاسف!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر