حسین
شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان، و لابد از باب روحیه دادن به ستاد رییسی و حامیان
داغدار او، مدعی شده که رئیسی برای تبلیغات
۴۰ روز وقت داشت و روحانی ۱۴۴۰ روز و «بهآسانی
میتوان نتیجه گرفت که رأی آقای رئیسی دستکم دو برابر آراء اعلامشده یعنی نزدیک
به 30 میلیون است چرا که وقتی با امکانات اندک و فرصت 40روزه توانسته است صاحب 16
میلیون رأی شود، بهیقین اگر امکانات فراوان و فرصت 4ساله آقای روحانی را در اختیار
داشت، تقریبا رأی چندانی برای رقبای ایشان باقی نمیماند.»!
مشکل
اساسی اصولگرایان همین فقره جهل و تجاهلهاست؛ نادانی و خود را به نادانیزدنها!
از محل همین مشکل است که نمیفهمند نه اتهام «لیست انگلیسی» کامروایشان میکند و
نه زنگوله بیدارباشِ «سند 2030 یونسکو» و نه حتی ادعای وقتِ کم تبلیغات!
رییسی
سنگی نبود که با آخرین ابر باریده یا ناگهان از زیر بوته و پشت کوه سربرآورده
باشد. رییسی به پیشانی جریانی تبدیل شد که از سه سال پیش، روی روحانی اسم «اولین رییسجمهوری
یک دورهای» گذاشته بود و از مدتها قبلتر با دستاویز قرار دادن انتقادهای عالیترین
منابع قدرت در کشور علیه دستاوردهای دولت (و از جمله برجام)، از هیچ تحقیر و تضعیفی
علیه دولت روحانی کوتاهی نکرد. رییسی - در موقرانهترین تعبیر - نقش آخرین دونده
دوی امدادی اصولگرایان را به عهده داشت در حالی که امثال قالیبافِ عقدهای نیز به
میدان آمده بودند تا بهره بسازند و ببرند و به آخرین دونده، حال بدهند!
قدرت بیحساب
و بیسوال و منابع مالی متصل به بیتالمال
که غصه تهکشیدناش نیست، مقاومترین نُسوج وجدانِ امثال شریعتمداری را هم سوزانده
که روزنامه تحت مدیریتاش به لحاظ رعایت نکردن حدود قانونی در ایام انتخابات، به گزارش منابع رسمی، یکی از قانونشکنترین رسانهها بود به سود رییسی و زیان روحانی.
کاش
امیدی به احیای وجدان امثال شریعتمداری وجود داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر