کسانی در تشییع جنازه مرحوم هاشمی رفسنجانی شرکت کردهاند، یا پیام تسلیت دادهاند، یا مصاحبه درباره خوبیهای او انجام دادهاند که تا همین یک هفته پیش، انگار از هیچ طعنه و لگدی علیه او فروگذار نبودند. شاخص این جریان، رسانه ملی بوده است. هنوز کارشناسان یقهدریده صدا و سیما را از یاد نبردهایم که دست در انبان بدگوییها علیه رفسنجانی داشتند. حالا رفسنجانی را عزیز میدارند و محترم و با او مهربانی میکنند. شاید که این نشانه نفاق و ریاکاری باشد اما قاعده "نیمه پر لیوان"، میتواند درس دیگری بدهد؛ اینکه اگر بدگویان دیروز، به "راستگویی" این روزهایشان در ستایش رفسنجانی باور دارند، توجه به این نکته کنند که شاید اگر قدری "شجاع" بودند و هاضمه سیاسیشان قوی بود، سلیقه و نظر دیگرگونه رفسنجانی، و امثال رفسنجانی، نمیتوانست آنها را چنان بدگو و خشمگین سازد. قرار نبوده و نیست همه یک طور فکر و عمل کنند؛ وقتی تصور و باور بر استواری بنیان نظام است، اختلافها و مخالفتهایی چنین، نباید بهانه درشتگوییهایی چنان، آنهم با سلب قدرت پاسخگویی از طرف مقابل باشد مگر آنکه تعمدی در کار باشد تا مدام در بوق "براندازی" و "فتنهانگیزی" دمیده شود، تا همه "یک حرف" را تکرار کنند و زحمت پاسخ به نقدها توسط کسانی که زمامدارند، مرتفع شود.
این یک درس است: شجاعت بالنده رفسنجانی در به رسمیت شناختن تنوع آحاد جامعه، بیشک دیروز در خلق چنان تنوعی در ترکیب مشایعتکنندگان پیکرش نقشی مهم داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر