۱۳۹۵ دی ۶, دوشنبه

ایمان کبک‌ها




مقدمه: "جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی"، متشکل از چهره‌های اصولگرا، دیروز با  انتشار بیانیه‌ای اعلام موجودیت کرد. در این بیانیه می‌خوانیم: «حقیقت آن است که با وجود این دستاوردهای عظیم (...) هنوز آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی و انتظارات امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) به‌تمامی محقق نشده‌اند ... مشکلات اقتصادی(...)همچنان مهم‌ترین مسئله کشور است ... فساد اداری و فساد اقتصادی(...)از آستانه تحمل مردم فراتر رفته است ... پذیرفته نیست کشوری برخوردار از منابع سرشار و ثروت‌های فراوان مادی و سرمایه عظیم و لایزال انسانی که آن انقلاب شکوهمند را به پیروزی رساند و در دفاع مقدس 8ساله خود، بر اراده جهانی برای تصرف سرزمین و شکستن عزت و کرامتش فائق آمد و امنیت کشور را در این جهان ناآرام و پرآشوب و منطقه‌ای(...)به اوج رساند و آن پیشرفت‌های شگرف را در عرصه علم و فناوری آفرید، دست‌به گریبان چنین مشکلاتی باشد ... با کمال تأسف باید اذعان کرد بسیاری از مسئولان و مدیران اجرایی کشور از هر یک از جناح‌ها و سلیقه‌های سیاسی که عهده‌دار مسئولیت بوده‌اند، به‌تدریج از روحیه و منش انقلابی و از مردم و مستضعفان که ولی‌نعمتان آنها بوده و هستند، فاصله گرفته و برخی از آنان به اشرافی‌گری و رفاه‌طلبی و ثروت‌اندوزی روی آورده‌اند و از سوی دیگر، مردم، حضور مؤثری در اداره کشور نداشته و نتوانسته‌اند به وظیفه انقلابی خود در نظارت و مراقبت بر عملکرد مسئولان و دستگاه‌های اجرایی و نقد آنان و مطالبه‌گری از آنان عمل کنند ... پیشنهاد ما این است که(...)به اصول و ارزش‌های اسلام و انقلاب بازگردیم.»
.
نکته اول: این یک استراتژی قدیمی است؛ این‌که کسانی با مشاهده نارضایتی عمومی، بدون آن که به نقش خود در بدعهدی‌ها معترف باشند و نشان دهند از راه رفته پشیمان شده‌اند، مدام تکرار می‌کنند که «شما حق دارید ناراضی باشید؛ هنوز آن آرمان‌های قول داده شده عملی نشده اما ما راه نجات شما را بلدیم لذا «ما باید باشیم» تا شما را نجات دهیم.» این‌طور لزوم "بودن" خود را القا می‌کنند تا به خیال خود وقت حیات بخرند و بر مسند بمانند. بیانیه "جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی" نیز همین خط را پی‌گرفته و البته آن‌قدر صادق بوده‌ – گیریم در انتهای بیانیه – که به همزاد بودن خود و "انتخابات پیش‌رو" اعتراف کند!

نکته دوم: اصولگرایان در سطح ملی محبوب و مقبول نیستند؛ در سطح منطقه‌ای و استانی هم اگر اکسیژن نظارت استصوابی نباشد، معلوم نیست تا چه حد بتوانند وارد نهادهای "انتخابی" شوند و در آن‌ها بالا روند. به طور مشخص‌تر از 19 سال قبل به این سو (به اندازه نصف عمر انقلاب)، در انتخابات ریاست‌جمهوری کسی مقبول واقع شده که توسط مردم، "مقابل" جریان مقتدر مستولی بر شئون مدیریت کشور ارزیابی شده. بیانیه "جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی" درست می‌گوید؛ فساد گسترده است اما مسئله درک مردم از هویت عاملان این اوضاع پرعفونت است و محصول این درک، البته به سود اصولگرایان نیست (نه که به سود اصلاح‌طلبان است اما اصلاح‌طلبان از قدرتی که کشور را به این وضع رسانده، سهم به مراتب کمتری در اختیار داشته‌اند و مردم این را می‌دانند.)

نکته سوم: درست یک سال پیش از روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد، آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با نمایندگان مجلس گفته بودند: «با دستمال کثیف نمی‌شود شیشه را تمیز کرد. اگر انسان بخواهد با فساد مبارزه کند، باید در درجه‌ اول مراقب باشد که فساد دامن خودش را نگیرد.» در دنیای واقعی، البته اوضاع کشور چنان پیش رفت که دبیر ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی در دوره دولت انقلابی احمدی‌نژاد (رحیمی)، اینک خود به جرم فساد زندانی است؛ دولتی که نظر  رییس او در حوزه عدالت اجتماعی، به نظر رهبری نظام نزدیک دانسته می‌شد و مورد حمایت اصولگرایان بود. هنوز هم بر دامن بسیاری از حامیان و نفرات پیشانی "جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی"، ننگ همراهی و تایید احمدی‌نژاد نشسته است (هر چند چهره‌های موجهی نیز در این جمع هستند). در و با حضور کسانی چون متهمان پرونده املاک نجومی، مسعود زریبافان، صدرالدین شریعتی، مهرداد بذرپاش و افرادی  دیگر همچو اینان در "جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی"، کدام شیشه را می‌توان تمیز کرد؟ آن اصول و ارزش‌هایی که باید به آن‌ها برگردیم – تا به خیال این جبهه نجات پیدا کنیم – کدام دستمال کثیف را به مدد پول و تحکم، خواسته بودند "تمیز" جلوه دهند؟ این جبهه چطور خود را بابت "عدم حضور موثر مردم در اداره کشور"، مغموم نشان می‌دهد و همزمان نقدی بر شیوه نظارت استصوابی و حصر رسانه‌ها ندارد؟!
کبک‌ها هنوز به آرامش زیرِ برف ایمانی راسخ دارند، این ایمان که ‌آنها را امر به مسدود کردن دایره قدرت و فریب مردم  می‌کند، خدا کند به فروپاشی هستی "ایران" نینجامد؛ از فرط ناامیدی مردم برای "تحول".


https://telegram.me/mmoeeni1/1127

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر