هاشمی رفسنجانی، 30 مردادماه در اجلاس مدیران و روسای آموزش
و پرورش گفته بود: «اگر میبینید آلمان و ژاپن این روزها محکمترین اقتصاد دنیا را
دارند، اینها بعد از جنگ جهانی دوم از اینکه نیروی نظامی داشته باشند، محروم شدند.
نیروهای نظامی بیشترین خرج کشورهای در حال جنگ را میبردند و از این رو با این اقدام
پولهایشان آزاد شد و به دنبال کارهای علمی و تولیدی رفته و اقتصاد دانش بنیان برای
خود درست کردند لذا دیگر آسیبپذیر هم نیستند، این راه در ایران باز شده است و مدیران
و دلسوزان و معلامان باید وارد این فضا شوند.»
10
روز بعد، رسانهها به نقل از آیتالله خامنهای نوشتند که «برای تامین امنیت ملت، کشور
و آینده، باید علاوه بر توان دفاعی، توان تهاجمی را نیز افزایش داد.» مقام رهبری تاکید
کرده بود که ساخت سلاحهای کشتار جمعی مانند تسلیحات هستهای یا شیمیایی، در ایران
ممنوع است اما به غیر از اینها "هیچ محدودیتی" در افزایش توان نظامی ایران
وجود ندارد.
بعد از آن توپخانه تهاجم علیه رفسنجانی دوباره شروع به شلیک
کرد؛ فرمانده نیروی هوافضای سپاه گفت که «جرأت دارند چند روز بدون محافظ تردد کنند
بعد بگویند کشور نیروی نظامی نمیخواهد. ایران را با آلمان و ژاپن شکست خورده مقایسه
می کنند»، رجانیوز نوشت: «رمزگشایی از صدور فرمان «خلع سلاح ایران» توسط هاشمی رفسنجانی»،
کیهان هم به مقابله برخواست که «آقای هاشمی رفسنجانی، لطفا برای داعش کارت دعوت نفرستید!».
این روزنامه در شماره امروز خود (28 شهریور)، علاوه بر دفاع مجدد از هزینههای نظامی
و با نقل اظهارات آیتالله موحدی کرمانی مبنی بر اینکه «با تلاشهای وزارت دفاع دستاوردهایی
در زمینه طراحی و ساخت انواع سامانهها، تجهیزات پیشرفته موشکی، راداری، دریایی، زرهی،
پهپاد و مراکز ارتباطی و همچنین سامانههای پدافند موشکی در بردهای مختلف داشتهایم
(و) برخورداری از توان دفاعی و تهاجمی، باعث رعب و وحشت دشمنان میشود»، گوشه دیگری
از لیست هزینهها را مورد تاکید قرار داده؛ «نه تنها توان نظامی کشور بلکه توان نظامی
گروههای مقاومت نیز باید در راه جلوگیری از نفوذ نظام سلطه بالا برده شود.»
بیآنکه بخواهیم در مورد درستی یا نادرستی موضعگیری هر کدام
از طرفین سخن بگوییم، شاید ضروری باشد به یاد بیاوریم:
اول: خبرگزاری سپاه (فارس) به عنوان ترمینال تهاجم علیه اظهارت
رفسنجانی خود کمتر از سه ماه قبل مقالهای منتشر کرد که در آن به نقش هزینههای شوروی
در فروپاشی آن و ترفند آمریکا برای هدایت ابرقدرت شرق به سوی مسابقه تسلیحاتی اشاره
کرده بود («هزینه های جنگ شوروی در افغانستان یکی از عوامل پروستریکا و فروپاشی نهایی
اتحاد جماهیر شوروی بود؛ رویدادهایی که احتمالا خود به خود و بدون اقدامات ریگان برای
ورشکسته کردن شوروی از طریق یک مسابقه تسلیحاتی و جنگ های نیابتی رخ می داد.»). در
تایید این نظریه، الشرقالاوسط هم سه سال قبل نوشته بود: «اوائل دهه ۸۰ با انتخاب رونالد
ریگان به ریاست جمهوری و عزیمت به کاخ سفید، رهبران شوروی تصمیم گرفتند وارد میدان
رقابت تسلیحاتی شوند و برنامه تحول استراتژیک را اجرا کنند. واشنگتن، شورویها را دچار
توهم جنگ ستارگان کرد و عقده برتری تکنولوژی آنها را تحریک کرد. اختصاص بودجهای عظیم
و بیسابقه به بزرگترین ایستگاه فضایی دنیا («میر» که در سال ۱۹۸۶ افتتاح شد) خزانه
ملی شوروی را خالی کرد.»
دوم: در بودجه سال ۱۳۹۵ برای وزارت دفاع، سپاه پاسداران، ارتش،
بسیج و ستاد کل نیروهای مسلح ایران، ۲۷ هزار میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته شده
است. در این بودجه همچنین هفت هزار میلیارد تومان برای برنامه راهبردی امور دفاعی اختصاص
یافته است که با احتساب آن بودجه نظامی جمهوری اسلامی به بیش از ۳۴ هزار میلیارد تومان
خواهد رسید (49 درصددرآمد نفتی ایران در سال 95). علاوه بر این بودجه، نمایندگان مجلس
ایران در جلسه علنی (روز یکشنبه، ۲۷ تیر ماه) طرحی را تصویب کردند که هر سال حداقل
پنج درصد از بودجه عمومی کشور به بودجه دفاعی اضافه شود. پیش از آن نیز نمایندگان
مجلس در مصوبهای دیگر در قالب تبصره الحاقی به لایحه بودجه سال ۹۵، بانک مرکزی را
موظف کرده بودند تا تمام وجه ارزی مسترد شده ناشی از طرح دعاوی در مراجع بینالمللی
و کشورهای خارجی مربوط به قراردادهای نظامی قبل و بعد از انقلاب را تا سقف پنج هزار
میلیارد تومان، به ردیفهای مرتبط با بودجه نظامی ایران واریز کند.
سوم: آیا رفسنجانی با اساس هزینههای نظامی مخالفت کرده یا خواستار بازنگری در اولویتها و شاید بررسی علت نیاز به هزینههای رو به تزاید نظامی شده؟ آیا او نمیتوانست از شوروی، مثالِ "سلبی" بزند و
نه از آلمان و ژاپن مثال ایجابی که در اقتصاد درخشیدهاند؟
و آیا "اقتصاد" اولویتِ نخست نبود؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر