یادداشت محمدجواد ظریف را در نیویورکتایمز حتما بخوانید.
او به نقد رفتارهای عربستان سعودی پرداخته است و البته بدون
دشنام و لعن و نفرین. به سرچشمه اشاره کرده؛ به نفرتپراکنی برخاسته از ایدئولوژی
"وهابیت"، به این که ثروت عربستان سعودی از طریق مساجد و مدارس دینی در
گوشهگوشه جهان صرف رواج این نفرتپراکنی شده است. حرف ظریف مستدل است. از حوادث
تروریستی بزرگ نشانه میدهد. او به درستی، در قامت یک دیپلمات عاقل، یکسره از
عربستان سعودی نیز قطع امید نکرده است؛ آنها را دعوت به تغییر رفتار کرده است.
به طور طبیعی وقتی مبنای تنش و نزاع و جنگ، یک "ایدئولوژی ثروتمند"ست، کار "تغییر رفتار" بسی دشوارتر میشود از همین روست که ظریف همه را دعوت به واکنش و مقابله جدی میکند. توجه به این مهم - اینکه ریشه در کجاست - از جمله شاید برخی را متوجه سازد که مسئله، کم و سال بودن مقامات جدید سعودی نیست، و تحقیر، اگر اوضاع را بدتر نکند، بهتر نخواهد کرد. البته ظریف همچنان که دیپلمات است، از یاد نمیبرد که "نفرتپراکنی" حامیانی جدی و رسمی در داخل کشور خودمان نیز دارد.
به طور طبیعی وقتی مبنای تنش و نزاع و جنگ، یک "ایدئولوژی ثروتمند"ست، کار "تغییر رفتار" بسی دشوارتر میشود از همین روست که ظریف همه را دعوت به واکنش و مقابله جدی میکند. توجه به این مهم - اینکه ریشه در کجاست - از جمله شاید برخی را متوجه سازد که مسئله، کم و سال بودن مقامات جدید سعودی نیست، و تحقیر، اگر اوضاع را بدتر نکند، بهتر نخواهد کرد. البته ظریف همچنان که دیپلمات است، از یاد نمیبرد که "نفرتپراکنی" حامیانی جدی و رسمی در داخل کشور خودمان نیز دارد.
برخی گزارههای این یادداشت را بخوانید:
تلاش عربستان سعودی برای متقاعدکردن ولینعمتان غربیاش به
حمایت از سیاستهای کوتهبینانهاش بر مبنایی باطل استوار شده که فروبردن جهان عرب
در آشوب بیشتر بهنحوی به جمهوری اسلامی ایران ضربه میزند. این توهم که بیثباتی منطقه
به «مهار» ایران کمک خواهد کرد یا دشمنی ادعایی بین شیعه و سنی به درگیری در منطقه
دامن زده است، با این واقعیت در تضادی آشکار است که هولناکترین خونریزیها در منطقه
ما به دلیل کشتار برادران عرب و سنی به دست وهابیها شکل گرفته است.
عامل عمده خشونت، ایدئولوژی نفرتافکن وهابیت و حمایتشده عربستان
سعودی بوده است؛ گرچه این امر تا واقعه ١١ سپتامبر ٢٠٠١ از انظار غربیها مغفول مانده
بود. شاهزادگان ریاض مستأصلانه میکوشند تا
منطقه را به شرایط دوران حکومت صدام حسین در عراق بازگردانند؛ شرایطی که در آن یک سرکوبگر
ظالم دستنشانده، با حمایت مالی اعراب منطقه و غربیهای خوشخیال با تهدید موهوم ایرانی
مقابله میکرد؛ اما آنها با یک مشکل اساسی روبهرو هستند: صدام مدتهاست که مرده و
زمان را نمیتوان به عقب کشید. هرچه زودتر حاکمان سعودی با این واقعیت کنار بیایند،
به نفع همه خواهد بود. واقعیات جدید منطقه ما حتی میتواند پذیرای ریاض باشد، چنانچه
سعودیها مشی فعلی خود را تغییر دهند.
در سه دهه گذشته ریاض دهها میلیارد دلار برای صدور وهابیت
از طریق هزاران مسجد و مدرسه دینی در سراسر جهان هزینه کرده است. از آسیا تا آفریقا
و از اروپا تا آمریکا این عقیده منحرف، ویرانی عظیمی بر جای گذشته است. همانگونه که
یکی از افراطیون سابق در کوزوو به نیویورکتایمز گفت: «سعودیها با پولهایشان اسلام
را در این منطقه (بالکان) کاملا تغییر دادهاند». وهابیت گرچه بخش بسیار ناچیزی از
مسلمانان را جذب کرده؛ اما آثار بسیار ویرانکنندهای بر جای گذاشته است. تقریبا همه
گروههای تروریستی که از نام اسلام سوءاستفاده میکنند (از القاعده و انشعابات آن در
سوریه تا بوکوحرام در نیجریه) متأثر از این فرقه مرگبار بودهاند.
سعودیها تاکنون توانستهاند با استفاده از «برگ ایران» متحدانشان
را به همراهی با نابخردی خود در سوریه و یمن ترغیب کنند. این وضعیت بدونتردید تغییر
خواهد کرد؛ چراکه امروز حمایت مستمر ریاض از افراطیگری جنگطلب بطلان ادعای سعودی
بهعنوان نیروی ثباتآفرین را به اثبات رسانده است. جهان دیگر نمیتواند نظارهگر کشتار
نهتنها مسیحیان، یهودیان و شیعیان، بلکه سنیها به دست وهابیها باشد. در شرایطی که
آشوب بخشهای زیادی از خاورمیانه را فرا گرفته، این خطر بزرگ وجود دارد که چند نقطه
باثبات باقیمانده نیز در درگیری بین وهابیت و اهل سنت دچار بیثباتی شوند.
حملات اخیر در شهرهای نیس، پاریس و بروکسل باید دنیای غرب را
متقاعد کرده باشد که نباید از تهدید سمی وهابیت غفلت کرد. بعد از سالی که هر هفتهاش
مملو از اخبار فاجعهبار بود، لازم است جامعه جهانی دست به اقدامی فراتر از ابراز انزجار،
ناراحتی و تسلیت بزند. آنچه امروز به آن نیازمندیم، اقدام عملی علیه افراطیگری است.
گرچه بیشتر خشونتهای اعمالشده با سوءاستفاده از نام اسلام
ریشه در وهابیت دارد؛ اما بههیچعنوان پیشنهاد نمیکنم که عربستان سعودی نمیتواند
بخشی از راهحل باشد. کاملا برعکس، ما از حاکمان سعودی میخواهیم تبلیغات مبتنی بر
اتهام و هراس را رها کرده و با دیگر اعضای جامعه جهانی در ازبینبردن آفت تروریسم و
خشونت که همه ما را تهدید میکند، همکاری کنند.
*
متن کامل یادداشت: +
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر