(1)
در آخرین دیدار سید محمدخاتمی و دولت اصلاحات با آیتالله
خامنهای (دهم مرداد 84) و در حالی که قوه مجریه در حال تحویل به رییس جمهوری
منتخب جدید بود، مقام رهبری چنین گفته بود: «پیوند عاطفی و محبتآمیزی که بین بنده
و آقای خاتمی هست، از آنچه در هشت سال پیش بوده، بمراتب مستحکمتر است و این ناشی از
خصوصیاتی است که من در این مدت در ایشان حس کردم. تدین و پایبندی و نجابت و روحیهی
نجیب ذاتىِ ایشان واقعاً جزو امتیازات و خصال برجسته در ایشان است.»
.
(2)
اتفاقات 88 که رخ داد، همان سالی که پیروزی اصلاحطلبان در
انتخاباتش، «خط قرمز» بود (به قول فرمانده کل سپاه در جلسه فرماندهان نظامی که
فیلماش سالهای بعد به بیرون راه پیدا کرد)، دشنام و طرد خاتمی در دستور کار قرار
گرفت اما آن حبس خانگی که میرحسین موسوی و مهدی کروبی به آن محکوم شدند، شامل حال
سید محمد خاتمی نشد. در دوره دوم ریاست جمهوری محمود احمدینژاد فضای سنگین و شبهکودتا
زدهای بر رسانهها حاکم شده بود ولی چنان نبود که انتشار تصویر و خبرهای خاتمی،
ممنوع باشد. اما در حالی که یک سال و نیم از عمر دولت روحانی میگذشت، ناگهان خاتمی
ممنوعالتصویر شد! چه اتفاق تازهای افتاده بود فتنهانگیزتر از رخدادهای 88، که
چنین حقی از خاتمی گرفته بود؛ آن حقی که در دوره شبهکودتازده دولت دوم احمدینژاد
از او گرفته نشده بود؟!
.
(3)
جریان انتخابات ریاست جمهوری در سال 92، با کنارهگیری عارف
و اتحاد نیروهای حامی روحانی و اصلاحات به یک باره دگرگون شد؛ محصول کار، یک سره شدن
نتیجه انتخابات در دور اول و برنده شدن کسی بود که رفسنجانی و خاتمی در یمین و
یسار او و مردم در پس سیاهیهای فزاینده، به او امید بسته بودند. در آن اتحاد و جلب امید مردم، آیا کسی موثرتر از خاتمی بود؟ اگر کسانی نظر دیگری
دارند، آنها که از نتیجه انتخابات خشمگین بودند، ظاهرا چنین باوری نداشتند. البته
آنها عجلهای به خرج ندادند، یک سال و نیم صبر کردند و درست یک سال مانده به
انتخابات دور جدید مجلس، انتشار اخبار و تصاویر خاتمی را ممنوع کردند. به طور
واضحی حتی تصور تکرار نقش خاتمی در انتخابات خرداد 92 در انتخابات اسفند 94 بسیار
آزاردهنده است. احتمالا دریغ کردن ارسال مستقیم پیام تسلیت به خاطر از دنیا رفتن
اقوام سید محمد خاتمی از سوی رهبری و در مقابل ارسال پیام مستقیم تسلیت بسیاری از
بزرگان نظام (از رییس جمهوری گرفته تا دبیر شورای عالی امنیت ملی) یکی از جالبتوجهترین
نشانهها از «سطح بازی» قدرت در نظام جمهوری اسلامی بوده باشد.
.
(4)
مرد «ذاتا نجیب» ممنوعالتصویر و ممنوعالخروج است؛ شاید به
این دلیل که دیگر هوس متحد کردن نیروهای سیاسی را در کارزار انتخاباتی نداشته باشد،
شاید هم به این دلیل که سطح توقع دولت روحانی را از رفع حصر میرحسین و رهنورد و
کروبی، تا سطح رفع ممنوعالتصویری مرد «ذاتا نجیب» پایین بیاورند. نیت هر چه هست،
دیگر دنیای انحصار رسانهها به پایان رسیده است، خاتمی با دو خط توییت یا یک پیام
تلگرامی میتواند آنچه را میخواهد، بینیاز به روزنامههایی که همیشه تحت نظر و
تعقیباند، به گوش همه برساند. در حصر نیز، آن سرمایهاجتماعی که برای میرحسین و
کروبی گردآمده، فزونی میگیرد و آنها که به
راحتی ممنوع میکنند، و به راحتی شمشیر میکشند، مدام یادشان میرود که تیغه شمشیرشان،
زود به زود کُند میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر