ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همیخواند. صاحب
دلی برو بگذشت گفت: تو را مشاهره چندست؟ گفت: هیچ. گفت: پس این زحمت خود چندین چرا
همیدهی؟ گفت: از بهر خدای میخوانم. گفت: از بهر خدای مخوان.
گر تو قرآن بدین نمط خوانی | ببری رونق مسلمانی
(*)
**
آموزش شرع و شعائر دینی و مذهبی به دانشآموزان،
به خصوص دانشآموزان دوره ابتدایی، ظرافتهایی دارد که بیتردید در تعطیل کردن کلاسها
و به صف کردن آنان برای شنیدن نوحه و اشکریختن، اثری از آن یافت نمیشود؛ اتفاقی که
خبرها و گزارشگرها حاکی است در برخی مدارس شهر زنجان رخ میدهد.
چنین «نمایشهایی» اگر در کوتاه مدت رضایت اولیای
امور را در سازمانهای دولتی فراهم و گزارش فعالیتهای فرهنگی و مذهبی را چند خط مفصلتر
کند، در بلندمدت حاصلی جز دافعه برای دانشآموزان نخواهد داشت. باور قلبی و ایمان آن
چیزی نیست که از پس این فعل و انفعالات اداری خود را نشان دهد. تجربههای تاریخی و
حتی بسیار نزدیک نیز نشان میدهد که آیینهای فرمایشی بسیار زودتر از حد تصور به ضد
خود تبدیل میشوند. این روزها ارزشهای مورد تاکید مدارس با ارزشهای حاکم بر کوچه
و خیابان و معیارهای مستولی بر بسیاری از خانوادهها مغایرتهای جدی دارد. برآیند نیروهایی
که از سوی مدرسه و جامعه و خانواده، دل و جان دانشآموزان را نشانه رفته، القای شخصیت
دو و چندگانه است آن گونه که دانشآموز، بسیار زود اقتضائات یک انسان ریاکار را میآموزد،
تا همزمان در مدرسه، در جامعه و در خانه، راهی برای حضور و ثبات داشته باشد. مصیبتی
که از این راه، آینده کشور و بسیار مهمتر از آن: وجه «انسانی» شهروندان، گرفتار آن
میشود، به حساب ریال و دلار و ساعت و سانتریفیوژ و تُن و کیلومتر نمیآید چرا که ناراستی
و دروغ و تظاهر، حکم هنر را پیدا میکند و این بیرونقی ِ اسلام و مسلمانی است.
--
(*) گلستان سعدی
.
این یادداشت در شماره 26 آذر 94 روزنامه صدای
زنجان چاپ شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر