1) بهار سال
68 (26 سال قبل) دانشجویان چینی در اعتراض به ناپایداری اقتصادی کشور، سرکوبهای حزب
کمونیست و فساد دولتی، جنبشی اعتراضی به راه انداخته بودند که با سرکوب و کشتار وحشیانه
ارتش در میدان تیانآنمن مواجه و متوقف شد. آمار، تعداد کشتهها را 241 تا 2600 نفر اعلام میکند.
2) حسین صفارهرندی از سپاه به کیهان رفته بود؛ مهمان سخنرانیهای
تدارک دیده شده سپاه در شهرهای مختلف هم میشد. بعد شد اولین وزیر ارشاد احمدینژاد
تا در هفتههای آخر دولت اول احمدینژاد، کلاهشان توی هم رفت. بعد بازگشت به سپاه؛
به عنوان مشاور فرمانده کل. حکم عضویت در مجمع تشخیص را هم با خود دارد؛ از آنهایی
است که تریبون داشتن و نداشتناش ربطی به رای که دارند یا ندارند، ندارد؛ همیشه مجال
سخنرانی دارد؛ عین مصلحی که دیروز در رشت سخنرانی کرد و عین صدرالدین شریعتی (رییس
معزول دانشگاه علامه) که سخنران گردهمایی 13 آبان زنجان بود. صفارهرندی هم این روزها
داخل «بازی» با «نفوذ» است. دیروز در پیشوای ورامین گفته: «ما یک موی گندیده کسانی
را که با آمریکا مبارزه میکنند و شما آنها را تندرو خطاب میکنید به کسانی که با کلمات
قشنگی چون اعتدال و اصلاح بهدنبال وابستگی کشور به بیگانگان هستند، نمیدهیم.»
3) صفارهرندی فروردین
81 گفته بود: «واقعه تلخ میدان "تیانآنمن" که به ریخته شدن خون تعداد زیادی
از جوانان و دانشجویان چینی منجر شد اگر چه فاجعهای انسانی باید به شمار آید اما از
آن رو که این قاطعیت برخورد منجر به قطع دخالت بیگانه در سرنوشت بیش از یک میلیارد
انسان چینی میشد به مثابه مرهمی بود که تلخی آن را باید به خاطر شفای بعدیاش تحمل
میکردند و چنین هم شد.»
4) بازی با
«نفوذ» به ایدئولوگهایی نیاز دارد که مشاورند، مصلحت را تشخیص میدهند و کشتار (به
عنوان وسیله) را هم میتوانند (برای هدف) توجیه و تئوریزه کنند و پیاده نظام راهی
خیابانها کنند؛ همه جا «نفوذ» دارند خودشان. امثال حسین صفارهرندی اساسا نیازی به اعلام مخالفت با معامله سر موی
گندیده افراطیها ندارند؛ آیا کسی به همین راحتی نور چشم خود را معامله میکند؟
.
.
عکسهای بیشتر از تیانآنمن: +
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر