اقتدارگرایان ظاهرا تمایل دارند شیوههای اعمال فشار علیه
دولت خاتمی را در مورد دولت روحانی نیز تکرار کنند؛ از دست بردن به توقیف روزنامهها
تا به هم زدن برنامههای سیاسی و هنری مجوّزدار، و از جوسازی علیه دولت در نمازهای
جمعه تا اردوکشیهای گاه و بیگاه خیابانی. شرایط موجود اما با شرایط دوران خاتمی چهار
تفاوت بسیار مهم دارد که استفاده از ابزار پیش گفته را برای فشار علیه دولت
روحانی، تا حد زیادی ناکارآمد میکند:
.
1) اینک ابزار رسانهای منتقد و مخالف اصولگرایان و
اقتدارگرایان تنوع بسیار زیادی پیدا کرده است. عملا حتی تکرار توقیف فلهای
مطبوعات (مشابه آنچه در اردیبهشت سال 79 رخ داد) نظام اطلاعرسانی و تجمیع منتقدان
را به طور موثر مختل نخواهد کرد. رشد پرسرعت و خارقالعاده شبکههای اجتماعی و
وبسایتهای خبری و حرفهایتر شدن شبکههای ماهوارهای خبری و سیاسی، در کنار
افزایش ضریب نفوذ اینترنت و استفاده از ماهواره، نظام اطلاعرسانی را به نحو کمسابقهای
آسیبناپذیر ساخته است.
.
2) حسن روحانی لطافت و نرمخویی سید محمد خاتمی را ندارد.
احتمالا هیچ گاه هم نخواهد گفت: «زنده باد مخالف من» که مخالفانش روی موج آن سوار
شوند و انتظار داشته باشند هر خاکی که دلشان میخواهد روی سر دولت بریزند! روحانی
مستحکمتر از خاتمی ابراز نظر میکند (خاتمی ِ بعد از تیر 78). اظهارات صریح روز
گذشته او در دفاع از شبکههای اجتماعی و اینترنت پرسرعت با وجود سمپاشیهای مکرر امثال
امام جمعه مشهد، و عزل فرماندار بروجرد به دلیل ناتوانی در برگزاری مراسم سخنرانی سید حسن خمینی از آن نمونه است. روحانی تجربه خاتمی و احمدینژاد را با هم دارد.
.
3) در دوران خاتمی جایگاه جمهوری اسلامی در صحنه بینالملل
به واسطه نابودی دو دشمن (یعنی طالبان و صدام) در شرق و غرب کشور و درگیر شدن
آمریکای ِ جورج بوش در افغانستان و عراق، رو به رشد و تقویت بود. اینک اما جایگاه
منطقهای و بینالمللی ایران به واسطه شدت تحریمها و اقتصاد به شدت آسیب دیده،
بدبینی اعراب به واسطه اختلاف منافع با ایران در پروسه بهار عربی، تحت فشار و
محدویت است. این مسئله و ضعف در فراسوی مرزها، مخالفان و منتقدان داخلی روحانی را
تا حد زیادی دست بسته نگاه خواهد داشت.
.
4) شفافیتی که به خصوص از پس از سال 88 در فضای سیاسی کشور
پیش آمده، حرف زدن درباره پشت پرده مخالفتها را با دولت روحانی آسانتر کرده است.
تعارفات و ملاحظات دوره اصلاحات به عنوان نمونه در نقد نقش سپاه در ناوبری مخالفتها
با دولت مستقر، تا حد زیادی کنار گذاشته شده است. چندی پیش وقتی شخص روحانی از سهمخواه
نبودن ارتش از دولت جدید ستایش کرد، بلافاصله مقامات سپاه متوجه اشاره شدند و
واکنش نشان دادند. این نوع شفافیتها لااقل از لحاظ روانی، پیادهنظام مخالفتهای
محفلی با دولتی را که از تعامل سازنده با جهان صحبت میکند، تحت فشار قرار داده و
از اثر فشارها بر دولت کاسته و خواهد کاست.
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر