۱۳۹۲ آذر ۲, شنبه

کودتای نوژه چگونه لو رفت؟

تیرماه سال 59، حدود 75 روز قبل از حمله همه جانبه عراق به ایران، کودتای نوژه قبل از این که وارد فاز اجرا شود، لو رفت. در پی آن بسیاری از عوامل آن بازداشت، محاکمه و 121 تن از آنان، به جوخه اعدام سپرده شدند(+).
.
در این که این کودتا چگونه لو رفت، روایت‌های متنوعی وجود دارد. روایت رسمی، که بر اساس آن فیلم سینمایی «رابطه پنهانی» توسط جهانگیر جهانگیری در سال 1371 ساخته شد، مدعی است یکی از خلبانهای دخیل در اجرای نقشه کودتا دچار عذاب وجدان می‌شود و در نهایت کودتا را ساعاتی قبل از شروع به مقامات لو می‌دهد. چند سال قبل هم در یک برنامه زنده تلویزیونی صدای آمریکا، یک مصاحبه شونده، یکی از عوامل رده بالای کودتا را که مدعی بود خود بعدها به دلال اسلحه برای جمهوری اسلامی در طول جنگ تبدیل شد، عامل لو دادن کودتا معرفی کرد (اگر درست به خاطر داشته باشم از "منوچهر قربانی‌فر" نام برد). یک بار هم در یک جلسه توجیهی، در دوران عضویت در بسیج دانشجویی، یک سخنران لو رفتن آن را یک امداد غیبی اعلام کرد و در شرح ماجرا گفت که وقتی ماموران کمیته برای بازرسی منزلی رفته بودند، سگ نگهبان یکی از ماموران را ترساند و مامور به انباری خانه پناه برد که دید آنجا کلی اسلحه انبار شده است!
.

اما روایت حجت‌الاسلام و المسلمین سید هادی خسروشاهی، که بعد از انقلاب نماینده رهبری انقلاب در وزارت ارشاد بوده جدای از این که با روایت‌های مرتبط با عذاب وجدان «یک خلبان» نمی‌خواند، با برخی ادعاهای قبلی در مورد نقش حزب توده در لو دادن کودتا همخوانی دارد. این روایت در شماره اخیر مجله «اندیشه پویا» (شماره 11) چاپ شده. طبق آنچه در یادداشت آقای سید هادی خسروشاهی آمده، حزب توده از طریق وی برخی گزارش‌ها را به مقامات نظام ِ تازه تاسیس منتقل می‌کرده است؛ از آن جمله برنامه رفت و آمد عناصر سلطنت‌طلب و محل سکونت آنها با رسم کروکی! تصویر چند گزارش دست‌نویس هم چاپ شده است. خسروشاهی می‌گوید که برخی را برای دادستان انقلاب (شهید قدوسی) می‌فرستاده، برخی را هم به دلیل اهمیت، خود شخصا تحویل مرحوم حاج احمد آقا می‌داده. خسروشاهی یکی از موارد بسیار مهمی را که حزب توده گزارش می‌دهد، گزارش برنامه‌ریزی برای کودتای نوژه عنوان کرده و نوشته:
.
آقای کیانوری به دفتر من آمد و گزارش و تاریخ و محل اجتماع افسران در پارک لاله، بمباران جماران و غیره را به من داد. من باز هم باور نکردم اما کیانوری اصرار داشت که این خبر جدی و حتمی است. کیانوری گفت: «بانویی که قرار است اعلامیه پیروزی کودتا را بخواند، عضو حزب ماست و این اطلاعات کامل و دقیق است.» من بلافاصله به جای دفتر شهید قدوسی، به بیت امام رفتم و کپی گزارش را به احمد آفا دادم که نخست ایشان باور نکرد. مرحوم اشراقی که در بیرونی حضور داشت با لحن تندی به من گفت: «شما هم هر مزخرفی را که اینها می‌گویند باور می‌کنید؟». من  هم با ناراحتی گفتم: «جناب اشراقی! من اطلاعی را که به دستم رسیده به احمدآقا دادم و در درستی و اشتباه بودن آن نظری ندارم. اینها می گویند که قطعی است و محل و تاریخ آن را هم نوشته‌اند. ان‌شالله که دروغ باشد!» وقتی کودتا کشف و خنثی شد آقای اشراقی به دفتر من در وزارت ارشاد آمد. با من ملاقات کرد و رسما به خاطر عصبانیتی که ابراز کرده بود عذرخواست.»
.
آقای خسروشاهی در همین یادداشت اعلام کرده که حزب توده از معرفی آن بانویی که قرار بود اعلامیه پیروزی کودتا را قرائت کند بارها خودداری می‌کند. دادستانی خواستار تکمیل پرونده بوده. در نهایت کیانوری اعلام می‌کند که وی از کشور خارج شده و مقیم آلمان است و قصد مراجعت هم ندارد.
.

از نکات جالب تاریخ انقلاب این که حزب توده با وجود حمایت از انقلاب در مقاطعی حساس از جمله در کودتای نوژه و جنگ ایران و عراق، اواخر سال ۱۳۶۱ و سال ۱۳۶۲، بسیاری از رهبران، اعضا و هواداران خود را به بهانه طرح کودتا دستگیر شده دید! چند ماه بعد در اعترافات تلویزیونی ضبط شده عده‌ای از رهبران اعترافاتی کردند (از جمله اعتراف به جاسوسی برای شوروی). اولین برنامه از این سری برنامه‌ها  اردیبهشت ماه ۱۳۶۲ و با حضور کیانوری و همچنین به‌آذین برگزار شد. کیانوری، تکیده و درهم شکسته، اظهار داشت که حزب توده از آغاز تأسیس در ۱۳۲۰ تابه حال، ابزاری برای جاسوسی و خیانت بوده‌است. هشت عضو دیگر کمیته مرکزی از جمله محمدعلی عمویی زندانی سیاسی مشهور که ۲۴ سال را در زندان حکومت پهلوی گذرانده بود، نیز در برنامه‌های بعدی بر پرده تلویزیون ظاهر شدند و به نفی خود و اعترافاتی مشابه پرداختند. در میانه بازجویی‌ها تقی کی‌منش و ۱۳ تن دیگر از اعضای حزب درگذشتند و از این رو در میزگردهای تلویزیونی دیده نشدند.(+)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر