(1)
پخش
مصاحبه اختصاصی تلویزیون فارسی بی.بی.سی با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل،
هم به اطلاعات مخاطبان این شبکهی جوان افزود، هم مجالی فراهم کرد که صدر هیئت
حاکم بر اسرائیل بتواند مستقیم با مردم ایران صحبت کند و هم مهمتر از همه، فارغ
از کم و بیشاش و بیتوجه به بار حرف و ادعاهای مصاحبه شونده، بر اعتبار بی.بی.سی به
عنوان یک رسانه افزود. هنر یک رسانه، رساندن اطلاعات به مخاطب است. کسی منکر
دروازهبانی خبر حتی در مدعیترین رسانهها در دفاع از جریان آزاد اطلاعات نیست ولی
همزمان باید توجه داشت هر چه سیاههی
ممنوعالتصویرها و ممنوعالخبرها و ممنوعالاشارهها برای یک رسانه گسترده باشد، به همان میزان
رسانه از شأن رسانه بودن تهی میشود و در بهترین حالت خود، تبدیل به یک «شرکت
تبلیغاتی» میشود.
.
(2)
صدا
و سیمای جمهوری اسلامی متاسفانه در حد فاصل دو شهر «رسانه» و «شرکت تبلیغاتی»، بسی
به دومی نزدیکتر است. تبدیل به استثنا و پدیده میشود این که کارشناسی در صدا و
سیما دعوت به مصاحبه شود که خلاف دید بسته و تنگ حاکم بر صدا و سیما بخواهد حرفی بر
زبان بیاورد. عموم مصاحبه شوندگان نقش سفرهآرایی را برای ایدههای مدیریت صدا و سیما بر عهده میگیرند، از نقد و به هم ریختن سفره خبری نمیشود! حتی مصاحبهشوندگان خیابانی هم از قضا حرفهای مورد تایید صدا و
سیما را بر زبان میآورند! حاکمیت این دیدگاه بر صدا و سیما، به عنوان اصلیترین و
پر مخاطبترین رسانه در کشور، موید آن است که جامعه ایران به شدت در برابر جریان
آزاد اطلاعات و اخبار، آسیبپذیر و البته به بنیانهای حاکمیت سیاسی، آسیبرسان فرض
شده است. احساس آسودگی تحت سلطه این دیدگاهِ «سانسور محور» در صدا و سیما، به
احساس آسودگی بر روی جزیرهای در میان اقیانوس میماند، بیآنکه مقیم جزیره بداند
آنچه روی آن خفته، پشت نهنگی است که خواهد جنبید و او را مشوش خواهد ساخت.
.
(3)
ممنوعیت
مصاحبه با رسانههای فارسی زبان غیر وابسته به صدا و سیما، که به خصوص با رویکرد
سیاسی مورد حساسیت قرار میگیرد، به نوعی ایجاد مانع در گسترش مخاطبان این دسته از
رسانههاست. این البته لزوما منجر به افزایش مخاطبان صدا و سیما نمیشود، هر چند «شاید»
بتواند نرخ رشد مخاطبان رسانههای خارجی
فارسیزبان را کُند کنَد. این را اقبال رو به گسترش رسانههای ماهواره ای ثابت میکند.
طراحان و مجریان قانون ممنوعیت مصاحبه با رسانه های فارسی زبان، ناخواسته از
ناامیدی خود خبر دادهاند.
(4)
اقدام دلچسب بی.بی.سی فارسی بعد از مصاحبه با نتانیاهو دعوت از عطالله مهاجرانی
برای گفتگو بود؛ هر چند شاید نتیجه همانی نبود که بی.بی.سی انتظار داشت. مهاجرانی در این مصاحبه در مهلت بسیار کوتاهی که در اختیار داشت، به
معنی واقعی کلمه، به تنهایی ترفندهای سیاسی نتانیاهو را به طور
موثری خنثی کرد و البته به مصاحبه کننده هم مجال نداد از دستور کار مصاحبه خارج شود. مهاجرانی محمد الدوره را به یادها آورد و نشان داد که نتانیاهوی
مدعی آشنایی با جامعه و تاریخ ایران، حتی تورات را خوب نخوانده و پیشتر خود جایی
تاکید کرده که قومی بیسرزمین هستند. این اتفاق قطعا یک باخت برای نتایناهو بود،
یک برد برای مهاجرانی و البته یک امتیاز بزرگ به سود رسانهای که دو مخالف را به
صحن خود کشانده بود.
اگر ممنوعیت مصاحبه با رسانههای فارسی زبان ملغی شود، بسیاری در داخل کشور هستند که میتوانند نقشی چون مهاجرانی، در دفاع از انصاف و حق بر عهده بگیرند. به امید آن روز.
.
.
.
پ.ن: مهاجرانی خود درباره این مصاحبه و گفتگوی بی.بی.سی فارسی با نتانیاهو نوشته(+):
اگر ممنوعیت مصاحبه با رسانههای فارسی زبان ملغی شود، بسیاری در داخل کشور هستند که میتوانند نقشی چون مهاجرانی، در دفاع از انصاف و حق بر عهده بگیرند. به امید آن روز.
.
.
.
پ.ن: مهاجرانی خود درباره این مصاحبه و گفتگوی بی.بی.سی فارسی با نتانیاهو نوشته(+):
گفتگوی آقای کامبیز فتاحی با نتانیاهو بسیار مودبانه و محترمانه بود. در هیچ مورد ایشان نتانیاهو را به چالش جدی نکشید؛ به ویژه وقتی نتانیاهو بارها از تغییر رژیم در ایران سخن گفت. دوم: آقای نادر سلطانپور هم حرفهای عمل نکرد، مثل داستان مرزهای خونین … جعلی بودن یا نبودن اسراییل و نقش اسراییل در توسعه روابط منطقه ای و جهانی کشور ها … البته ایشان راوی پرسش ها بودند. استادان ازلی که در جایی دیگر نشسته بودند و از گوشی ایشان را هدایت می کردند، باعث گمراهی شدند! و الا مجری در جایی نشسته است که: هر چه استاد ازل گفت بگو میگویم. علاوه بر این دو نکته وقت هم، با توجه به وقتی که در اختیار سرکنسول سابق اسراییل قرار گرفت؛ عادلانه تقسیم نشده بود. به نظرم شایسته است مدیر شبکه و همکاران ارشد ایشان شصت دقیقه روز یکشنبه را دقیق ببینند و ارزیابی کنند. دریابند که چرا احوال بی بی سی هم، چنان که بایست، خوش نبود؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر