بعد از حرکت بیسابقه اعتراضی دیروز مردم زنجان علیه آلایندگی واحدهای سرب و روی در اطراف این شهر(+)، امروز با جواد (تاراسی) از دوستان روزهای دبیرستان و بعدتر، و مدیر کل سابق محیط زیست زنجان (دولت اول احمدینژاد) صحبت میکردم. به هر دلیلی (و شاید یکی از مهمترینهایش این که او خود اهل زنجان است)، تاراسی حساسیت خاصی روی آلایندگیهای کارخانه سرب و روی داشت و توانسته بود همه مقدمات قانونی انتقال این کارخانه را تا پیش از پایان ماموریت خود در محیط زیست، فراهم کند اما با رفتن او و آمدن «مهدویانی دزفولی» (در دولت دوم احمدینژاد)، عملا جریان امور وارونه شد! گفته میشود اداره کل محیط زیست در دوره اخیر مبلغی را به عنوان حق آلودگی دریافت کرده و در مقابل، این کارخانه توانسته همچنان به کار خود ادامه دهد! تاراسی از جلسهای سخن میگفت که چند روز قبل با حضور امام جمعه و استاندار زنجان برگزار شده و از او نیز به عنوان کارشناس دعوت به عمل آمده بوده. موضوع جلسه همین کارخانه بوده. او میگفت که در این جلسه، مهدویانی ِ دزفولی پذیرفته که کارخانه آلایندگی گستردهای دارد. یکی از کارشناسان این کارخانه گفته که ارتباط افزایش سرطان در زنجان و فعالیتهای این کارخانه ثابت نشده، گفته که در اروپا چنین کارخانههایی وسط شهر بنا شده، و گفته که نمونه خون کارگران، ادعای آلوده بودن خون آنها را رد کرده. تاراسی هم پرسیده در کدام شهر، یک کارخانه آلاینده روی منابع آب شرب ساخته شده؟ در کدام شهر جریان باد غالب از طرف کارخانه به سمت مرکز تجمعات انسانی است؟ پرسیده آیا مغز استخوان و بافت استخوانی کارگران هم برای تشخیص آلودگی معاینه و آزمایش شده؟ (همان خانم کارشناس در جواب گفته که به علت نبود امکانات، این آزمایش ها صورت نگرفته). تاراسی گفته با وجود عدم اثبات ارتباط افزایش سرطان در زنجان و فعالیت کارخانه، آیا این مورد ثابت نشده که نفوذ عناصری چون سرب و جیوه و کادمیم و نیکل در بدن انسان، موجب جهش سلولی و عوارض سخت دیگر است؟ حالا که مدیر کل فعلی هم آلایندگی را تایید می کند، چه چیز دیگری باید ثابت شود؟
تاراسی
می گفت الان این کارخانه نه در فاصله 15 کیلومتری زنجان، که به علت توسعه شهر، تا
5 کیلومتری شهر پیش آمده! میگفت اگر آب شرب زنجان بیش از این آلوده شود، باید
نیمی از جمعیت زنجان مهاجرت کنند. و البته از کوتاهی رسانهها هم گفت ... تاراسی
گفتنی زیاد دارد.
.
بعد
از صحبت با جواد، زنگ زدم به ناصری در هفتهنامه «پیام زنجان». بعد هم زنگ زدم به مدیر
واحد خبر صدا و سیمای زنجان که ظاهرا دیروز اساسا خبر این تجمع را پوشش ندادهاند!
.
این
وسط طبیعی است که حرف و نقلهای مختلفی در تخطئه اعتراض دیروز به گوش برسد؛ این که
این حرکت سیاسی است و این ادعا که عدهای پشت پردهاند با کیسههایی که دوختهاند برای خودشان و یا اصلا
چرا به فکر بیکاری کارگران این کارخانه نیستید؟! ذغدغه برای تکذیب و تایید این
خبرها و نقلها، احتمالا باید زیر سایه صحت اخبار مربوط به آلایندگیهای فوقالعاده
خطرناک این کارخانه گم باشد! اگر آلایندگیهای
این کارخانه و اگر خبر از سرویس خارج بودن فیلترهای آن صحت دارد، هر چیز دیگری،
اگر نخواهیم بگوییم: «اهمیت ندارد»، قطعا در اولویت بعدی است!
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر