اول – نتایج نظرسنجی از مردم درباره رابطه
با آمریکا که بخش هایی از آن در پاییز سال
81 انتشار یافت، به یک جنجال رسانه
ای و قضایی منجر شد؛ دلیل، آن بود که حاصل این نظرسنجی با تبلیغات رسمی مبنی بر دشمنی
و مخالفت گسترده عامه مردم با رابطه با آمریکا، مغایرت داشت. نتیجه نظرسنجی سه موسسه
آینده، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی و موسسه ملی سنجش افکار عمومی،
حاکی از موافقت 75 درصدی مردم ایران با مذاکره میان ایران و آمریکا بود. مدیران این موسسات پژوهشی (عباس عبدی، بهروز گرانپایه،
علیرضا علوی تبار و حسینعلی قاضیان) که این نظرسنجی را انجام داده بودند، بازداشت و
دادگاهی شدند. دادگاه به ریاست قاضی مرتضوی برگزار شد. بازداشت شدگان، به جاسوسی متهم
شدند.(+)
.
دوم – نظرسنجی شبکه خبر صدا و سیمای جمهوری
اسلامی درباره تداوم غنی سازی اورانیوم و طرح برخی نمایندگان برای بستن تنگه هرمز،
تنها ساعتی بعد از آن که 63 شرکت شرکت کنندگان در نظرسنجی با ادامه غنی سازی و 89 درصدشان با بستن تنگه هرمز مخالفت کردند، از
روی وبسایت شبکه خبر حذف شد(+). مدیران این سایت با انتشار یادداشتی نتایج نظر سنجی
خود را زیر سئوال بردند! از جمله نوشتند که « نظر سنجی ای که در آن فقط 2 هزار نفر
شرکت می کنند چه جایگاهی از اعتبار دارد و به هیچ وجه نمی تواند نظر و دیدگاه کل جامعه
یا حتی بخش اعظمی از جمعیت انقلابی ایران را منعکس سازد».(+) واضح است اگر که با تداوم
نظرسنجی و بالارفتن تعداد شرکت کنندگان، نظر مدیران شبکه خبر تامین می شد، این نظرسنجی
حذف نمی شد.
.
سوم – از «دانستن حق مردم است» تا «نظر
مخالف ندادن، وظیفه مردم است» شکافی بزرگ وجود دارد؛ به اندازه شکاف بین تصمیم گیران
و جامعه. اگر چنین شکافی وجود نداشت، یا قابل چشم پوشی بود، نظرسنجی آزاد در کشور،
که نتایج آن به اطلاع عموم برسد، چنین به حصار و اسارت برده نمی شد.
.
.
.
عالی بود و غم انگیز "کاش نظر من هم مهم بود":آرزوی دست نیافتنی یک ایرانی معمولی معمولی:(
پاسخحذف